محمد درویش/ کارشناس محیطزیست:
1- خیلیها این روزها نگرانند و نکته نگرانکننده آن است که این نگرانی فقط دامن آنهایی که همیشه نگران بودهاند را نگرفته، بلکه اینک موج جدیدی از نگرانی بین گروههایی از مردم و کنشگران محیطزیستی در اقصی نقاط جهان دیده میشود که تاکنون هرگز اینگونه و در چنین سطحی نگران و ناامید نبوده و از عاقبتِ جهان چنین بیمناک بهنظر نمیرسیدند! چرا؟
2- البته دلایل فراوانی برای تشدید این نگرانی وجود دارد که اغلب آنها هم کاملا منطقی بهنظر میرسند؛ بهعنوان مثال، گزارش هفته گذشته نشریه معتبر ساینس آشکارا نشان میدهد که داعشی بزرگتر، خطرناکتر و مهارنشدنیتر ممکن است از عیار کیفیت زندگی در مناطق مهاجرپذیر جهان، بهویژه اروپا و آمریکا بکاهد؛ چرا که جهانگرمایی، روند بیابانزایی را در آفریقا و خاورمیانه چنان افزایش خواهد داد که شمار مهاجران گرسنه به اروپا تا 3 برابر فزونی گیرند. وُلفرام اشلِنکِر، استاد دانشکده روابط بینالملل از دانشگاه کلمبیا میگوید: «تا پایان این قرن، اروپا شاهد افزایش شمار مردم ناامیدی خواهد بود که از کشورهای خود فرار میکنند». حقیقت این است که مناطق قابل زیستن در کرهای که هماکنون هم گنجایش 5/7میلیارد جمعیت خود را نداشته و تمام تولید سالانهاش در 7ماه نخست سال مصرف میشود، پیوسته در حال کوچکتر شدن است و این میتواند رقابت بر سر تصاحب غذا، زمین و آب را افزایش دهد.
3- در چنین شرایطی که انتظار درایت و خردمندی بیشتری از رهبران جهان میرود، دونالد ترامپ در یکی از تازهترین توییتهای جنجالی خود با اشاره به سرمای رخ داده در مناطق شرق و شمال ایالات متحده آمریکا، به تمسخر طرفداران تغییرات اقلیمی و جهانگرمایی پرداخته است. اینکه رهبر کشوری در این سطح نداند یا نخواهد بداند که بین نوسانات آب و هوایی و تغییرات اقلیمی تفاوت وجود دارد، عمیقاً تأسفبار و بسیار ناامیدکننده است؛ بهویژه اگر آن فرد، رهبر کشوری باشد که به تنهایی ۲۵درصد گازهای گلخانهای جهان را تولید کرده و رفتار سبکسرانهاش به الگویی نامیمون برای دیگر کشورها بدل خواهد شد. تلختر آنکه حتی گروههایی در کشورهای رقیب آمریکا ازجمله ایران که ظاهرا همواره ایالات متحده را دشمن شماره یک خود میدانند هم به تبعیت از خروج ترامپ از تعهد پاریس، خواستار اقدامی مشابه شده و بهشدت دولت را مورد انتقاد قراردادهاند که چرا تن به چنین تعهدی داده است؟
4- اینک چه باید کرد؟ آیا واقعاً عاقبت جهان، فرجامی بدشگون و تیره را تجربه خواهد کرد و آیا دیگر امیدی نیست؟ نگاه کنید به آلمان که همین چند روز پیش به رکورد دیگری در استحصال انرژی از منابع تجدیدپذیر دست یافت. بنابر دادههای منتشر شده از سوی اتحادیه صنعت انرژی و آب آلمان، مقدار برق حاصل از نیروی باد در سال ٢٠١٧ به 33درصد رسیده است؛ یعنی بیشتر از سال گذشته که این رقم حدود29 درصد بود. اشتفان کاپفرر، مدیر اتحادیه نامبرده میگوید: «این ارقام بهخوبی نشان میدهند که تغییر استحصال نیرو، در مسیر کاهش و تقریباً بدون انتشار کربن در حال انجامشدن است.» همچنین است که امروز خوشبختانه میزان استحصال انرژی از نیروگاههای بادی دریایی و نیز ساحلی از همتاهای دیگر ازجمله منابع گاز طبیعی، نیروگاههای هستهای و زغال بیتومینه (hard coal) سبقت گرفتهاند و به دومین منبع استحصال نیروی برق در آلمان تبدیل شدهاند. نظیر چنین دستاوردهایی در کشورهای پرجمعیتی چون چین و هند هم درحال رخدادن است و ما اگر بتوانیم وابستگی خود را به منابع فسیلی برای تأمین انرژی کاهش دهیم، همچنان میتوانیم به آینده جهان امیدوار باشیم! نمیتوانیم؟