کتاب و توسعه؛ ضرورتها و راهکارها
مجید فراهانی | عضو شورای اسلامی شهر تهران
مطالعه و کتابخوانی یکی از مهمترین شاخصها و نمادهای رشد فرهنگی در هر کشور و جامعهای است. جامعهای که در آن این فرهنگ و گفتمان فرهنگساز نهادینه شده و بهصورت یک عادت روزانه تبدیل شده است همواره از آرامش ذهنی و روانی مطلوبتری بهره میبرد و به همان نسبت در ارتباطات و مراودات فردی و اجتماعی خود با تسامح و رواداری بیشتری برخورد میکند. واقعیت این است که در عصر حاضر توسعه فرهنگی در تصمیمگیریها مورد بیمهری واقع شده است و با وجود انبوهی از قوانین و آییننامههای ریز و درشت، در حوزه اجرا با نوعی ضعف و فترت مواجه است. بهصورتی که شاید بهدلیل نبودن ساختار و متد روشن و شفاف اصولا فرهنگ و مسائل مربوط به آنکه با نوعی تنگ نظری و رویکرد سلیقهایی هم همراه بوده، امروزه نرخ استفاده از شبکههای مجازی در مقایسه با نرخ مطالعه، شاخصهای عجیبی را تجربه میکند که ضرورت پرداختن آسیبشناسانه به آن از سوی جامعهشناسان و متفکرین علوم انسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
سخن گزافهای نیست اگر بیان کنیم کتاب زیربنای تمدن بشری و مهمترین نمود تکامل فرهنگی جوامع انسانی است، بهخصوص در دوران کنونی که عصر تعقل، تدبر، تعمق و فرهنگ و مدرنیسم است، کتاب مهمترین ابزار برای ایجاد ارتباط و مفاهمه است. به یک معنا حتی در حاکمیت و سلطه تلویزیون، ماهواره، اینترنت و بهطور کلی تکنولوژی، هنوز هم متون مکتوب ازجمله کتاب مؤثرترین ابزار برای انتقال دانش، توسعه بینش و تفسیر ارزشها به شمار میآید که لازمه و بسترساز توسعه فرهنگی است. جامعه آگاه و روشن و هوشیار، جامعهای است که در آن کتاب و مطالعه بهعنوان نیازی طبیعی و ضروری به شمار میرود و رشد فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود را در پرتو تکریم فرهنک مطالعه میبیند. در راستای توسعه فرهنگ کتابخوانی و مطالعه علاوه بر نهادها و دستگاههای سیاستگذار، نهاد خانواده هم نقش و وظیفه مهمی را بر عهده دارد که گام اول آن پیبردن به ضرورت این مسئله است که علاوه بر تامین نیازها و خواستههای جسمانی و مادی فرزندانشان، پرورش فکری و تغذیه روحی آنان هم از مهمترین وظایف خانوادهها محسوب میشود.
بنابراین، پدران، مادران، مربیان و حتی مدیران جامعه باید خود در وهله اول اهل مطالعه و تعمق باشند و بتوانند با ترویج الگوی رفتاری خود، شجاعت اندیشیدن و تقویت نگاه انتقادی که لازمه خلاقیت و نوآوری در حوزههای گوناگون است را به نسلهای آتی آموزش دهند. طبعا رشد فرهنگ کتابخوانی بهعنوان زیربنا و معیار توسعه فرهنگی که به فرهنگ توسعه هم ارتقا پیدا میکند نیازمند ارادهای همگانی است که خرد و کلان، نهادهای دولتی و غیردولتی، تشکلهای مردم نهاد و دستگاههای تبلیغاتی رسمی باید با درک ضرورت آن، تلاش خود را صورت بدهند. جامعه آگاه، بصیر و هوشمند، متعادل و آراسته به فضائل انسانی و اخلاقی، قانونمدار، مشارکتپذیر، مبتکر و صلحجو، گریزان از خشونت و نوع دوست از درون خواندن، خواندن و خواندن متولد میشود.