آوین آزادی
ایران به شکل میانگین روزانه 1/5میلیون بشکه نفت در سال96 مصرف کرده است. کارنامه صنعت نفت ایران در سال گذشته نشان میدهد که تولید نفت ایران در سال موردبحث در محدوده 4میلیون بشکه در روز تثبیت شده که از این 4میلیون بشکه، 2/5میلیون بشکه در روز به کشورهای هدف صادر شده؛ صادراتی که بهخاطر خامبودن همواره محل انتقاد بوده تا جایی که برخی از تحلیلگران میگویند فروش منابع خام طبیعی ازجمله نفت، نوعی مالیات گرفتن از نسلهای آینده و از بین بردن منابع ملی برای نسلهای آینده است.
یک مقایسه ساده به ما میگوید که در واقع بیش از 37درصد تولید نفت ایران در سال گذشته به نوعی فرآوری شده و به پالایشگاهها و... رسیده و مقدمات توسعه صادرات و مبارزه با خام فروشی را برای ایران فراهم کرده است؛ چرا که مصرف نفت در کشورهای مختلف تابعی از میزان رشد صنعتی و بالطبع رشد اقتصادی آن کشور است. آمارها به شکل
کجدار و مریز نشان میدهند که تلاش سالهای اخیر کشور به سمت کاهش وابستگی درآمدی به نفت تا حدی هم مثمرثمر واقع شده و در کنار افزایش داخلی مصرف نفت قرار گرفته است.
چشمانداز توسعهای صنعت نفت کشورمان، هدفگذاری برای افزایش ظرفیت تولید روزانه به 4.7میلیون بشکه نفت در سالجاری است که اگر این افزایش تولید اتفاق بیفتد در مصرف داخلی هم اثرگذار است.
چرا نباید خامفروشی کرد؟
خیلیها خام فروشی را بلای اقتصاد ایران مینامند. کارشناسهای اقتصادی مختلف بارها گفتهاند که کاش نفت نداشتیم! ظرفیتهای مغفولی مثل گردشگری، آیتی، صنعت و... قربانی طلای سیاه در کشور ما شدهاند؛ چرا که همه اتکای کشور به نفت و درآمدهای نفتی است؛ اتکایی که موجب میشود اقتصاد کشور بیش از حدی که باید و شاید به نرخ ارز وابستگی پیدا کند و به نوعی همیشه متزلزل باشد. این سیاستگذاری در سالهای 84تا 92توسعه قابلتوجهی یافت؛ چرا که قیمت نفت در این سالها به اوج خود رسیده بود. آخرین آمارهایی که شانا منتشر کرده میگوید حدود 60درصد صادرات نفت ایران به کشورهای آسیایی انجام میشود و اروپاییها نیز 40درصد نفت و میعانات گازی صادراتی ایران را خریداری میکنند. پر واضح است که اقتصاد ایران با بالا رفتن قیمت نفت رونق میگیرد و با پایین آمدن آن دچار رکود و آسیب میشود و نوسانات قیمت نفت بهطور مستقیم در رشد اقتصادی کشور اثرگذار است.
برای مثال اگرچه اخیرا قیمت نفت جهانی اندکی رشد کرده اما واقعیت این است که مثلا در سال 95قیمت نفت به پایینترین حد خود در 11سال گذشته رسید؛ اتفاقی که حامل هشدار بزرگی برای حاکمیت ایران بود که دیگر وقت آن رسیده که دولت از تنبلی و ترس خارج شود و فکری اساسی برای صنعت نفت کشور کند و از خامفروشی فاصله بگیرد.
محمدرضا اکبری، مدیر گروه نفت اندیشکده تحلیلگران در آخرین اظهارات خود گفته است: خامفروشی و انحصاری بودن فروش نفت به پاشنه آشیل کشور تبدیل شده بهگونهای که هر وقت درگیری با دشمن صورت میگیرد، نخستین نقطهای که دشمن دست میگذارد تحریم نفت کشور است. ما مجبوریم به فکر جایگزین کردن این پاشنه آشیل باشیم.
راهکار چیست؟
مشکل معمولا در اقتصاد ایران روشن است؛ فقط عزم کافی برای حل آن وجود ندارد. اینجا هم تکلیف راهکارها معلوم است. همه میدانند و بارها گفته و نوشتهاند که میتوان به جای صادرات نفت خام، فراوردههای آن را صادر کرد که تحریم آن بهمراتب سختتر از نفت خام است. سناریوی بعدی هم افزایش مصرف درست و هدفمند نفت خام در داخل کشور و صادرات غیرمستقیم کالاهای نفتی است.
چقدر از نفت تولیدی را خودمان مصرف م یکنیم؟
بلایای خامفروشی
وابستگی به خام فروشی تحریم کردن ایران را برای آمریکا راحتتر کرده است
در همینه زمینه :
نقد خبر
نقد خبر
قلق بازار