آیا حضور کارگران خارجی باعث شده ایران یها بیکار بمانند؟
بمانند یا بروند؟
گفتوگو با حمید حاجاسماعیلی - کارشناس مسائل کارگری- در مورد کارگران مهاجر
اصغر کوچکزاده
در ایران حدود 3.2 میلیون نفر طبق گزارش مرکز آمار بیکار هستند. از آن طرف طبق آمارهای رسمی حدود 4میلیون و 700هزارتبعه خارجی بهویژه افغانها در کشور حضور دارند که 75درصدشان مشغول بهکار هستند؛ یعنی بیش از 3.5 میلیون نفر. بیشتر این افراد بعد از حمله شوروی سابق به افغانستان در دهه 60خورشیدی به ایران پناهنده شدند و بعد از آن هم حضور طالبان و حمله آمریکا باعث شد دیگرانی به آنها اضافه شوند. این جماعت که اکثرا بهصورت غیرقانونی و بدون پاسپورت وارد کشور شدهاند معمولا در مشاغل سخت و سطح پایین فعالیت میکنند و از حداقل دستمزد و حقوق بهرهمند هستند. منتها همین حضور باعثشده تا بعضیها مدعی شوند بخشی از مشکل بیکاری بهخاطر مهاجران افغان است و اگر آنها نبودند بخش زیادی از تعداد بیکاران کشور کم میشد. همین ادعا باعث شد تا ما سراغ حمید حاجاسماعیلی- کارشناس مسائل کارگری- برویم و از او بپرسیم آیا چنین چیزی واقعیت دارد؟
حضور کارگران خارجی و بهخصوص افغانها برای بازار کار ما تهدید است یا فرصت؟
متأسفانه در تمام سالهای گذشته ما ارزیابیهای دقیقی در مورد کارگران خارجی نداشتهایم و به همین دلیل همیشه دچار اشتباه بودهایم. جدا از بحثهای قانونی و فنی و حضور غیرقانونی این مهاجران در کشور، این حضور باعث میشود که بخشی از اشتغال موجود که برای متقاضیان کار در کشور وجود دارد اشغال شود. در ایران هم هر موقع ما بحث اشتغال را نقد کردهایم روی این موضوع حرف داشتهایم ولی در 3-2 سال گذشته که بازار کار دچار مشکل شده ما با این مورد روبهرو بودهایم که برخی از همین کارگران خارجی از کشور خارج شده یا به فکر ترک ایران افتادهاند؛ چرا که احساس میکنند کارشان مقرون بهصرفه نیست. به همین دلیل نمیتوان خیلی دقیق درباره وضعیت نیروهای خارجی حرف زد. البته حضور آنها قطعا در بازار کار تأثیر دارد اما میتوان با تغییراتی موقعیت را برای حضو کارگران داخلی در همین مشاغل فراهم کرد. نکتهای که مهم است اینکه اکثر کارگران خارجی کارهای یدی، سخت و سطح پایین انجام میدهند؛ مثلا کارگر ساختمانی. در چنین شغلی فرد هم کارگر است، هم نگهبان و سرایدار. این کارگر حقوق کم دارد، بیمه نمیشود، ساعت کاری ندارد و از تکریم حقوق انسانی برخوردار نیست. طبیعی است که در چنین شرایطی کارگر ایرانی کار نمیکند. مگر کارگر ما دستگاه است؟ اینجا وظیفه مسئولین است که شرایط را طوری تعیین کنند که استانداردها فراهم شود و کارگر ایرانی بتواند کار کند. ما باید متناسب با کارها، شرایط، موقعیت و حقوق کارگر را رعایت کنیم. اینطوری حتما اتفاقات مثبتی برای جایگزینی کارگر ایرانی و خارجی میافتد.
قبل از دهه60، کارگران ایرانی خودشان همه کارها را انجام میدادند. چه اتفاقی باعث شد شاهد خیل کارگر افغان باشیم؟
اولا حضور کارگران خارجی اکثرا غیرقانونی است. خیلیهایشان پاسپورت ندارند. الان که در افغانستان دولت مستقر است و جنگها تقریبا تمامشده چرا باید همچنان شاهد رفتوآمد غیرقانونی باشیم؟ دوم اینکه ما قرابتهای مذهبی، فرهنگی و زبانی داریم. در این خصوص از طرف حاکمیت با مسامحه برخورد میشود که قابل دفاع نیست. این قرابت دلیل نمیشود که ما منافع ملی را تحتالشعاع قرار بدهیم. سوم اینکه در مقطعی اینها دچار جنگ بودند و ایران بهآنها کمک میکرد. زمانی عراق هم همینطور بود. ولی این دوران سپری شده. ما باید دیدگاهمان را براساس قانون استوار کنیم. مسئله دیگر اینکه بعد از جنگ تحمیلی هشت ساله ما، وقتی شرایط اقتصادی کشور تغییر کرد حضور پیمانکاران زیاد شد. این پیمانکاران مستقیما دولت نیستند؛گروههای خاصی هستند و قراردادهایشان در اصل به این صورت است که حق ندارند استاندارد، منافع ملی و قانون را زیر پا بگذارند. ولی رفتهرفته شرایط به این سمت رفت که سود، حرف اول و آخر را زد. برای همین پیمانکاران سراغ نیروی انسانیای رفتند که کمترین هزینه و بیشترین سود را داشته باشد. بعدا خود دولت هم مثلا در شهرداریها این کار را کرد و حضور کارگران خارجی زیاد شد. همچنان هم شاهد هستیم که این کار ادامه پیدا میکند. توجیه برخی مسئولین این است که نیروی کار ایرانی حاضر نیست این کارها را انجام دهد؛درصورتی که ما معتقدیم اگر شرایط خوب و قانونی باشد ایرانیها همین مشاغل را بهعهده میگیرند.
فرض کنیم فردا همه کارگران خارجی از ایران بروند، آن وقت نیروی کار ایرانی جای آنها را خواهد گرفت؟
با رفتن کارگران خارجی ما ضربه نخواهیم خورد. ما از گذشته میخواستیم در عرصه خدمات و تولید پیشرفت کنیم ولی به هر شکل نشد! ما هم منابع داریم و هم نیروی انسانی، پس باید کشوری تولیدکننده باشیم ولی دلایل زیادی دارد که این اتفاقات نیفتاد؛ مثلا نیروی انسانی متناسب بازار کار تربیت نمیشود. ما دانشگاههای علمی- کاربردی را تاسیس کردیم که نیروی کار تربیت کند ولی مشکل رفع نشد. همه مشکل این نیست. در آموزش و فرهنگ کار باید بازنگری شود. دولت عزم جدی برای واگذاری کارها به بخش خصوصی نداشته. همیشه در کارهای سودده دولت رقیب بخش خصوصی بوده. تا وقتی ما خدماتی باشیم و تولید نکنیم مشکل حل نمیشود. الان ریسک بازار کار بهشدت بالاست؛ نرخ ارز در نوسان است. واردات بالاست. در این شرایط تولید ما باید مبتنی بر تکنولوژی و صادراتمحور باشد. ما باید با دنیا در تعامل باشیم ولی بهصورت ساختاری مشکل داریم و نتوانستهایم ظرفیت اشتغالمان را توسعه بدهیم. بعد رفتهایم سراغ کارگران خارجی. فرض کنید یک میلیون این مشاغل که در دست کارگران خارجی است در اختیار ایرانیها باشد، باز هم مشکلی حل نمیشود. ما 6.5میلیون بیکار داریم. عدد کمی نیست پس باید به مسائل ریشهای نگاه کنیم و در این زمینه دولت مسئول است.
پیشبینی شما از آینده کارگران خارجی چیست؟ آیا نوسانات قیمت ارز و کاهش ارزش ریال میتواند به خروج آنها از ایران منجر شود؟
فکر نکنم کارگران خارجی و بهطور مشخص افغانها از ایران بروند. من خودم از نزدیک این مسئله را رصد کردهام. بعضا اعتراض دارند که پولمان بیارزش شده ولی کارها را ترک نکردهاند چون این شرایط هنوز از شرایط کشورشان بهتر است. مسئله دیگری که باید حواسمان باشد اینکه ما الان شرایط جایگزینی این نیروها با نیروهای داخلی را نداریم. دولت باید شرایط این مشاغل را با اصلاح قانون درست کند. دیدگاهمان را هم باید تغییر بدهیم. نباید بگذاریم کسی خلاف قانون کار کند. نیروی کار ایرانی باید بتواند با عزت کار کند. بعضی مشاغلی که خارجیها در اختیار دارند بسیار آبرومند است و اگر حقوق کارگر ایرانی رعایت شود حاضر است آن را انجام دهد.