سینما،سفارت،سوئیفت
همشهری تأثیر تحریمها بر روابط اقتصادی و حضورهای بینالمللی سینمای ایران در جهان را بررسی میکند
مسعود میر/روزنامهنگار
نشانههای اقتصادی خروج آمریکا از برجام چند ماهی است اوضاع زندگی ایرانیان را دراماتیک کرده اما تنها 10روز بعد از آغاز تحریمهای جدید سیاسی و اقتصادی علیه ایران، ظاهرا مسائل فرهنگی هم به ویروس تحریم مبتلا شدهاند. نخستین هشدار درباره این تحریمهای نانوشته فرهنگی که اتفاقا خیلی هم سفت و سخت و نه از سوی آمریکاییها که از سمت کشورهای اروپایی علیه اهالی فرهنگ و هنر ایران در حال اعمال است را محمد اطبایی ابراز کرد. او در گفتوگویی خبر داد که موج تحریمها نهتنها سبب بروز مشکلات بسیار بانکی برای خریداران و پخشکنندههای فیلم در ایران میشود، بلکه موجب سردرگمی هنرمندان فیلمساز برای گرفتن ویزا و سفر به کشورهای اروپایی برای شرکت در جشنوارهها هم شده و این وضعیت بسیار نگرانکننده است. این پخشکننده بینالمللی فیلم همچنین به تعطیلی دفتر پست سریع DHL در ایران اشاره کرد و گفت: انتقال فیزیکی فیلمها و اقلام تبلیغی مرتبط هم با این اوضاع دچار اختلال شدهاست.
برای بررسی ابعاد دقیق این اتفاق ابتدا سراغ علیرضا معتمدی، بازیگر و فیلمسازی رفتیم که این روزها درگیر مشکلاتی است که تا پیش از این لااقل برای اهالی فرهنگ و هنر سابقه نداشتهاست.
او که در جشنواره بینالمللی فیلم فجر امسال با فیلم «رضا» توجهات بسیاری را بهخود جلب کرد، باید چند روز دیگر در فرانسه باشد و نخستین اکران اروپایی فیلمش را در یک جشنواره فرانسوی همراهی کند اما تا لحظه تنظیم این متن هنوز هم دچار مشکل است. معتمدی به همشهری میگوید: «دوستان من در فستیوال در تلاش هستند تا بالاخره ویزای من صادر شود و قرار است سفارت فرانسه درباره پرونده من تجدیدنظر کند اما واقعیت این است که فیلمسازان ایرانی مدتی است برای رفتن به فستیوالهای اروپایی دچار مشکلات عدیدهای هستند. بهعنوان مثال 2نفر از دیگر فیلمسازان جوان که فیلمشان در جشنوارهای آلمانی پذیرفته شده و دعوتنامههای رسمی از آن فستیوال داشتهاند همین چند روز گذشته از سوی سفارت پذیرش نشدهاند. سفارت آلمان و بعضی دیگر از کشورهای اروپایی برای ایرانیها وقت سفارت را در بازهای 3 تا 6 ماهه صادر میکنند و این طبیعی است که فیلمسازان به جشنوارهها که معمولا 2ماه قبل از برگزاری فیلمها مهمانهایشان را انتخاب میکنند، نخواهند رسید.»
دوره جنگ هم از این خبرها نبود
بهگفته کارگردان فیلم «رضا»، موضوع تحریمها ظاهرا در بروز اینگونه رفتارها بسیار اثرگذار بوده است چون در 40 سال گذشته حتی در روزهای جنگ هم لااقل اهالی فرهنگ و هنر بهراحتی به سایر کشورها تردد میکردند اما حالا بهرغم پذیرش جشنوارهها که البته نهادهای مستقلی هستند، سفارتخانههای اروپایی سیاستهای دولتهایشان را اجرا میکنند و این رفتارها بسیار عجیب است.معتمدی میگوید چه به جشنواره مورد نظر برسد و چه نرسد حتما و قطعا درباره این رفتار غیردوستانه و تحقیرآمیز کشورهای اروپایی و سفارتخانههای متبوعشان با ایرانیها، اعتراض خواهد کرد.
وارونگی یعنی برخورد اداری با هنرمندان
«بیشتر سفارتهای اروپایی بهخصوص سفارت فرانسه برای هنرمندان امکاناتی قائل میشدند که به واسطه آن اهالی فرهنگ و هنر علیالخصوص فیلمسازان برای گرفتن ویزا در صفهای چندماهه نمانند اما اکنون که سفارتها امور صدور ویزا را به دفاتر بیرون از سفارت واگذار کردهاند و عملا ارتباط ارگانیکی میان بخش فرهنگی سفارتها با این دفاتر وجود ندارد، مشکلات متعددی برای ما بروز کردهاست.» این بخش ابتدای حرفهای بهنام بهزادی است که در گفتوگو با همشهری گلایههای تند و تیزی طبق روال اداری صدور ویزا در سفارتخانهها برای اهالی فرهنگ و هنر را نقل میکند. به گفته کارگردان فیلم «وارونگی» بخشی از این اتفاق ربطی به تحریمها ندارد و به روال اداری بدل شدهاست؛ مثلا از ما میخواهند گواهی اشتغال بهکار ارائه دهیم و این در حالی است که جماعت فیلمساز بهاصطلاح خود اشتغال هستند. بهزادی میگوید: «من 2سال قبل در سفارت ایتالیا با این مشکل مواجه شدم. فیلم من در جشنواره رم بهنمایش درآمد و البته جایزه هم گرفت اما من نتوانستم مسئول ویزای سفارت ایتالیا را قانع کنم که من بهعنوان فیلمساز گواهی اشتغال بهکار دولتی و شرکتی و سابقه بیمه فلان و بیسار ندارم. من فیلمسازم و فیلمم شناسنامه من است.»
تحریم یعنی بدرود جایزه
کارگردان فیلم تحسین شده «تنها دوبار زندگی میکنیم» درباره گردش مالی و خرید و فروش فیلم و البته رسیدن جوایز جشنوارهها بهدست فیلمسازان ایرانی حرفهای تکاندهندهای میزند. بهزادی که معتقد است موضوع عدمصدور ویزا بیشتر یک گرفتاری اداری است، تأثیر تحریمها در سازوکار مالی و روابط بینالمللی سینمای ایران را بسیار حاد میداند و میگوید: «تا سالها ماجرا از این قرار بود که شما بهعنوان یک فیلمساز یک حساب ارزی افتتاح میکردید و یک شماره سوئیفت میگرفتید و از این طریق اگر فیلمی را میفروختید یا برنده جایزهای میشدید آن پول بهحساب شما واریز میشد و اصلا چون اختلاف قیمت ارز در بانکها و صرافیها ناچیز بود ما این پول را بهصورت ریالی در همان بانک دریافت میکردیم. از دور اول تحریمها مشکلات شروع شد و اگر فیلمی را میفروختید یا جایزهای میبردید دیگر امکان پرداخت پول بهحساب شخصی شما مسدود بود و ما به ناچار شخصی را بعد از نامهنگاریهای طولانی معرفی میکردیم تا پول را بهحساب او واریز کنند و این شخص آن مبلغ را به ما برساند.»
بهزادی وضعیت امروز گردش مالی بینالمللی در سینمای ایران را اسفبار توصیف میکند و هشدار میدهد: «الان ما در شرایطی هستیم که امکان انتقال پول برای ما از مبدأ وجود ندارد و حتی اگر پخشکننده فیلم شما خارجی باشد و فیلمتان را بفروشد نمیتواند پول را به مقصد ایران و برای شخص ایرانی واریز کند. بدبختی اینکه این پول بهحساب شخص ثانی یا ثالث دیگری هم قابل انتقال نیست چون سازوکارهای بانکی بعد از تحریمها بهگونهای است که باید کاملا شفاف مشخص شود پول از حساب چهکسی و برای چه شخصی و با چه هدفی جابهجا میشود.»
قاعده تحریم
کارگردان «قاعده تصادف» میگوید همین امروز که با ما گفتوگو میکند هنوز امکان دریافت یک جایزه از جشنوارهای اروپایی برایش میسر نشده و ظاهرا برای دریافت این جایزه باید در آن کشور حساب بانکی باز کند که این موضوع هم برای یک شخص غیرمقیم فرایندی پیچیدهاست. کلام آخر بهزادی این است: «اقتصاد سینمای ایران اقتصاد باز و شکوفایی نیست و اگر همین میزان امکان تبادل مالی هم موجود نباشد، اوضاع بحرانی خواهد شد.» او هشدار میدهد: «من نگران روزی هستم که صنعت فیلمسازی ایران به صرف ایرانی بودن تحریم شود و دیگر حتی نتوان اثری به شبکههای تلویزیونی خارجی و پخشکنندهها فروخت.»