• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
دو شنبه 21 آبان 1397
کد مطلب : 37170
+
-

چطور سریال‌های ترکیه ای‌ مخاطب پیدا کرد؟

سریال در خدمت اقتصاد

نگار حسینخانی

سینمای ترکیه به‌مراتب کیفیتی پایین‌تر از سینمای ایران دارد اما همین کشور در عرصه سریال‌سازی‌ فارغ  از کیفیت توانسته مخاطبان زیادی را در کشورهای اسلامی بیابد و به سودآوری قابل توجهی ‌دست یابد. اکنون سؤال این است: ما چه می‌سازیم که دیده نمی‌شود و ترک‌ها چه می‌سازند که مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان به خود جذب می‌کند؟ چرا ما با توجه به توانایی‌های فنی و روایی بیشتر، در جذب مخاطب این‌قدر از ترکیه عقب هستیم؟

جیب ما، جیب «اون‌ها»

به‌طور متوسط در ۹ کانال معروف ترکیه ۴۵ سریال پخش می‌شود. همانطور که در اخبار سراسری ترکیه چند سال پیش اعلام شده بود این ۴۵ سریال یک میلیارد لیر ترکیه یعنی حدود 184میلیون و 155هزار دلار گردش مالی و هزینه داشته است. براساس آمار اتاق بازرگانی استانبول و با تأیید این آمار از سوی وزارت فرهنگ و توریسم ترکیه در سال 2018، این کشور در 10سال گذشته با جهشی باورنکردنی، جایگاه دوم را در نرخ صادرات سریال‌ دنیا به‌دست آورده و با صادرات سریال از 300میلیون دلار در سال 2015 به 350میلیون دلار در سال2018 رسیده است. یوسف گورسوی -رئیس اتحادیه رادیو تلویزیون ترکیه-  می‌گوید:«‌هدف این رسانه این است که تا سال 2023 نرخ صادرات را به یک میلیارد دلار برساند». برد در این رقابت ناپایاپای بی‌شک با شبکه‌های ترکیه‌ای بوده که سریال می‌سازند و با آگهی‌ها درآمد درست و حسابی به جیب می‌زنند. در ادامه هم اگر مخاطبان این سریال‌ها سیر صعودی داشته باشند، با شرایط «گرفتنِ» سریال، به تهیه‌کننده‌ها پول داده می‌شود؛ خلاف چیزی که در ایران است.در ایران تهیه‌کنندگان، بودجه سریال‌سازی خود را از سازمان صدا و سیما می‌گیرند و در قالب کارمندی برای سازمان کار می‌کنند  و شبکه‌ها نسبت به برنامه‌هایی که برایشان تعیین شده و بودجه‌ای که لازم دارند از سازمان بودجه می‌گیرند و همواره تغذیه می‌شوند پس علنا نیازی به صرف انرژی بیشتر ندارند.

مجهز به چند سناریست

کمی وسوسه‌کننده به‌نظر می‌رسد که در 15سال ترکیه به این سرمایه در گردش و بازار جهانی دست پیدا کند. ظفر چاغلایان- وزیر سابق اقتصاد ترکیه- که بعد از رسوایی‌های مالی این کشور برکنار شد، قبل از برکناری، در سفری که به امارات داشت از نقش سریال‌های ترکی در گسترش روابط تجاری این کشور با کشورهای آسیایی ازجمله عرب‌ها حرف زده بود. او در سفرش به امارات گفته بود: «عرب‌ها مخاطبان جدی سریال‌های ترکی هستند و بسیاری از قراردادهای تجاری از این فیلم‌ها آغاز می‌شود». حتی چاغلایان هم به‌عنوان وزیر اقتصاد در مواجهه با این سریال‌ها سر تسلیم فرود آورده بود و در مورد قصدش از دعوت کارگردانان از استانبول به آنکارا اعلام کرده بود:« هنرمندان باید در جلساتی، با اهداف اقتصادی کشور آشنا شوند و در فعالیت‌های اقتصادی ترکیه شرکت کنند». مدل اقتصادی‌اش  را هم اینطور اعلام کرده بود:« بازیگر ترک باید سوار ماشینی داخلی شود، لباس تولید ترکیه بپوشد و از محصولات ترکیه استفاده کند». همین سریال‌های ترکی در کشورهای عربی بود که این کشورها را به اقتصاد ترکیه نزدیک کرد.  توجه به اقتصاد و استفاده از ظرفیت‌های موجود و گسترش و بهره‌وری از آن، شاید همان فاصله و شکاف عمیق میان سریال‌سازی ایرانی و ترکی باشد. شاید استفاده از مقوله‌ای فرهنگی برای رشد توریسم ایده‌آل‌ترین شکل تربیت و رشد اقتصادی باشد.

عوامل یک سریال در ترکیه، به‌طور معمول تیمی ۶۰ نفره پشت کار هستند و گاهی این تعداد به ۱۰۰‌نفر هم می‌رسد. ۲۰ تا ۳۰‌درصد هزینه یک سریال را نقش اول و دیگر بازیگران دریافت می‌کنند که نقش اول سریال، معمولا در ابتدای کار بین ۱۰ تا ۳۰ هزار لیر ترکیه دریافت می‌کند. سناریست هم بین ۵ تا ۲۰ هزار لیر برای شروع کار می‌گیرد که در سریال‌های درجه یک معمولا ۲ یا ۳ سناریست روی سریال کار می‌کنند. این گروه هم در ابتدای کار بین ۱۰ تا ۳۰ هزار لیر پول می‌گیرند؛ البته بعد از «گرفتن» سریال و جذب مخاطب، برای تالیف هر قسمت باز هم پول می‌گیرند. 

دوربین کجاست؟

و اما دوربین دوربین دوربین دوربین! همه جای خانه و همه طرف بازیگر را دوربین گذاشته‌اند؛ دوربین هایی که بازیگر را  از پشت، جلو، بالا، چپ، راست و هزار طرف دیگر نشان می‌دهد این دوربین‌ها هر بار کاشته نمی‌شود و معلوم است 5-4دوربین کاشته شده و به هرکدام برنامه‌ای داده شده که چطور تصویر را شکار کنند و در آخر ، همه این تصویر ها در جایی تدوین می‌شود. معلوم است در ترکیه و با این سرعت سریال‌سازی،‌ وقتی برای دوربین‌کاشتن نمی‌ماند. مدل ضبط این سریال‌ها استودیویی است. معمولا بعد از یکی دو هفته ضبط‌سریال اگر مخاطب داشت ادامه پیدا می‌کند، اگر نه، هزینه‌ای بابت دیده‌نشدن داده نمی‌شود. حالا اگر سریالی خوش‌اقبال باشد، مثلا سیزن 39قسمتی‌اش که تمام شد، سیزن بعدی شروع می‌شود و این یعنی پول بیشتر و درآمد بالاتر. یکی از خبرنگاران ترک در این‌باره می‌گوید: «در سیزن 2 و 3، قرارداد عوامل فیلم  سه برابر قرارداد اول خواهد بود».

کره‌ای ها چطور به خانه‌های ما آمدند؟

علاقه مخاطب ایرانی به سمت مجموعه‌های تلویزیونی آسیای‌شرقی در 3‌دهه اخیر شاید این پرسش را مطرح کند که چرا تقاضا برای پخش این مجموعه‌ها زیاد بوده و چگونه این آثار مخاطبان خود را خیلی زود پیدا کرده‌اند و آیا به‌راستی آن اتفاق فرهنگی که همیشه در بحث‌های کارشناسی رایج بوده از این طریق به مردم تزریق خواهد شد؟ آیا این مخاطبان پیگیر، دنبال اشتراکاتی از فرهنگ خود در میان آداب و رسوم کشورهای آسیای‌شرقی می‌گردند؟

علی شاه‌حاتمی؛ اشتراکات فرهنگی دلیل اصلی است 

ویژگی فرهنگی نزدیکی میان ایران و این کشورها وجود دارد که باعث رونق این دست سریال‌ها شده است. احترامی که در میان خانواده‌های ژاپنی وجود دارد و حس و حالی‌که در کره‌ای‌هاست کمی آنها را به فرهنگ ما نزدیک کرده است و این متفاوت است با آن دست مجموعه‌های تلویزیونی که مرزهای فرهنگی ما را درنوردیده و اصول ما را زیر سؤال می‌برند و این سریال‌های اسپانیایی و ایتالیایی دکان باز برخی تلویزیون‌های شبه‌ایرانی شده‌اند. البته باید درنظر گرفت که مردم ما از اول نوعی گرایش به فیلم‌های هندی داشته‌اند که آن هم به‌خاطر حجب و حیایی بود که در روحیه شرقی موج می‌زند و باعث همزادپنداری مردم با شخصیت‌های تلویزیونی می‌شد. بی‌شک نباید به این مجموعه‌های تلویزیونی ارزان‌قیمت و گاهی سخیف بسنده کرد و باید بیشتر دقت‌نظر داشت تا بازیگران معمولی آن فیلم‌ها قهرمانان ما نشوند. باید خود ما سعی کنیم در قالب سریال‌های بلند شبانه، کارهایی ارائه کنیم که بتوانیم ارزش‌هایمان را حفظ کنیم. خوراک مردم هنوز همان خوراک گذشته است و جنس آن چندان تغییر نکرده است. هزینه‌های خرید بعضی از این فیلم‌ها  اندک است و متأسفانه راحت بازارشان را پیدا می‌کنند.

جلیل سامان؛ ضعف ما باعث محبوبیت آنها شد

علت استقبال مخاطبان ایرانی از سریال‌های آسیای شرقی احتمالا فقر داستانی و ضعف کارهای داخلی است. متأسفانه قصه‌های ما آنچنان که باید و شاید جذابیت ندارند. آرایش‌های متفاوت، آداب و رسوم، غذا خوردن و لباس پوشیدن آنها برای مردم ما جالب است. در کنار این جذابیت‌ها، قصه راحت و روایت تأثیرگذاری وجود دارد؛ مثلا کسی کسی را دوست دارد، مشکلاتی در راهش هست و... . این راه از زمان شکل‌گیری اسطوره‌ها جواب داده و کهن‌الگوهایی است که در روایتی ساده هنوز مخاطبان‌شان را جذب می‌کنند. آن‌قدر روایت‌گری خوب اتفاق می‌افتد که گاهی چیزهای نامتعارف و بعضا چندش‌آور را برای ما تبدیل به موقعیت‌های دوست‌داشتنی می‌کند. ما در فرهنگ خود قصه‌های دوست‌داشتنی‌ای داریم که روایتش را درست در کارها استفاده نمی‌کنیم و اسطوره‌هایی در فرهنگ ما هست که اسطوره بودن را از آنها گرفته و عادی و گاهی غیرهنرمندانه به تصویرشان می‌کشیم. این به نوعی ضعف هنرمندان ماست. نباید دنبال پرکردن کنداکتور برنامه‌ها بود و باید بیشتر دقت‌نظر داشت. گاهی برای جذب مخاطب به سمت هجو می‌رویم که اتفاقاتی بدتر برایمان به همراه خواهد داشت؛ البته نظارت چندانی هم در بهترشدن کارهای ایرانی نمی‌شود و اگر هم می‌شود بیشتر محتوایی است تا فرم‌گرا؛ چون فرم را چندان نمی‌شناسند دخل و تصرف‌هایی می‌شود که محتوا و فرم را با هم ناقص می‌کند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید