«حافظ دلها» در پاریس
ترجمهای تازه از غزلهای حافظ به زبان فرانسه منتشر شد
محمدرضا ارشاد/روزنامهنگار
گویا نخستینبار پیترو دلاواله (1652- 1586) جهانگرد ایتالیایی بود که اروپاییها را با افسون سخن حافظ آشنا کرد. در میان ملتهای اروپایی شاید فرانسویان بیشترین تأثیر را از حافظ پذیرفته باشند؛ یعنی درست از زمانی که جهانگردان این سرزمین، یعنی تاورنیه و شاردن و سپس خاورشناسانی چون بارتلمی دربلو این شاعر جهانی را به فرانسویان شناساندند، بهتدریج ارج و قدر حافظ نزد بزرگان ادب فرانسه شناخته شد و بزرگانی چون آندره شنیه، ویکتور هوگو، کازالی، تئوفیل گوتیه، آرمان رنو، دوگوبینو، پیر لوتی، آپولینر، آندره ژید و... با الهام و بهرهگیری از ارزشهای هنری و والای شعر حافظ، آثار درخور توجهی آفریدند. با اینکه فرانسویان از سده هجدهم به فکر ترجمه سرودههای حافظ افتادند، اما این شارل هانری دوفوشهکور، ایرانشناس فرانسوی بود که با صرف 16سال از عمر خود به ترجمه کامل دیوان حافظ همت گماشت.
همه کسانی که به ترجمه سرودههای حافظ پرداختهاند، در پیچ و خمهای زبان پراستعاره و ایهام آن سرگردان ماندهاند؛ بهگونهای که فوشهکور در جایی میگوید: مسئله بنیادین در شعر حافظ، چگونگی تعبیر و تفسیر آن است. شعر حافظ بیتردید، چکیده و فشرده ظرافتهای زبانی و فکری است که در درازنای تاریخ پرفراز و نشیب فرهنگ ایرانی بالیده و البته به سرانگشت جادوی خیال این غزلسرای بزرگ به اوج خود رسیده است. از اینرو برگردان چنین گنجینهای به گفتهای، از خطرآفرینترین کارها به شمار میآید.
اما چندی پیش ترجمهای از صدغزل حافظ به زبان فرانسه بهدست یک ایرانی انجام شد و توسط انتشارات یساولی به بازار کتاب ایران درآمد. حامد فولادوند در گفتوگو با همشهری، هدف از این کار را «بیشتر نمایاندن بُعد شاعرانه و عارفانه حافظ و شناساندن جهانبینی تراژیک و نگرش رندانه این آزادمرد به خواننده فرانسهزبان دانسته است.» فولادوند که از دشواری ترجمه حافظ آگاه است، برای پرهیز از ارائه برگردانی واژه به واژه و بیجان و به تعبیر خودش خردمحور از این شاعر، کوشیده تا شور و حکمت کلام این سراینده زندهدل و رند را تاحد ممکن به خواننده فرانسهزبان منتقل سازد و همزمان ترجمهای خوشخوان و امانتدار به دست دهد. او که سالها در دانشگاه علامه طباطبایی به تدریس تاریخ و نظریههای ترجمه پرداخته و از سوی دیگر بهدلیل زندگی در فرانسه از دوران کودکی با زبان و هنر و فرهنگ این دیار آشنا و دمخور بوده و از این جهت فردی دوفرهنگه به شمار میآید، در برگردان این صدغزل نهتنها از مهارت زبان و شناخت خود از ادبیات فرانسه بهره برده بلکه این کار را همزمان براساس چاپهای معتبر و پژوهشهای مهمترین حافظشناسان ایرانی و با بررسی برگردانهای مترجمان خارجی به انجام رسانیده و در این راه پرپیچ و خم از نوشتههای اندیشمندانی چون هانری کربن، محمود هومن، عبدالحسین زرینکوب و داریوش شایگان نیز بهره برده است. گفتنی است که حامد فولادوند پیش از چاپ، این ترجمه را به زندهیاد داریوش شایگان داده بود و شایگان با خواندن آن بر این نظر بود که برگردانی خوب و خوشخوان از حافظ صورت گرفته است. با اینهمه فولادوند بهبارنشستن این ترجمه را بیشتر وامدار دانش ادبی-عرفانی پدرش، زندهیاد محمدمهدی فولادوند، قرآنشناس، خیامشناس وحافظشناس و نیز برخی نظریات نیچه درباره حافظ میداند. فولادوند بر این باور است که دیوان حافظ از یک سو نمایانگر اسلام ایرانی است و از سوی دیگر تضاد میان انسان بینا و دروننگر (اهل دل و زیبایی) و انسان نابینا و ظاهرپرست (اهل قدرت وریا) را آشکار میسازد. از دید فولادوند، حافظ نهتنها نیک و بد روزگار را میپذیرد بلکه به زندگی و حیات ارج مینهد. از این نظر، حافظ پیش از نیچه با آرمانهای زاهدانه و ارزشهای دینی سرکوبگر و متعصبانه به مخالفت برخاسته است.
بیستم مهرماه گذشته، حامد فولادوند در اکول نرمال پاریس در مورد اهمیت حافظ و شعر نزد ایرانیان و نیز درباره ترجمه خود از دیوان حافظ سخن گفت. در عصر روز 26مهرماه هم نشستی در کتابفروشی «تی ار میت» که در نزدیکی دانشگاه سوربن قرار گرفته برگزار شد که در آن، فولادوند ضمن رونمایی از کتاب، با علاقهمندان حاضر در آن نشست به گفتوگو پرداخت.