
اروپا یعنی پاریس

با پیروزی بر تاتنهام در ضربات پنالتی سوپرجام اروپا، حالا پاریسنژرمن در تاریخچه کوتاه 55ساله خود، صاحب 56جام رسمی است که 5تای آن سال2025 بهدست آمده است.
پاریسیها در همه مسابقات داخلی رکورد دارند با 13عنوان قهرمانی لیگیک، 16جامحذفی فرانسه، 9جامحذفی لیگ و 13جام قهرمانان و یک عنوان قهرمانی لیگ2. در سطح بینالمللی هم پاریسنژرمن یک جام لیگ قهرمانان اروپا، یک سوپرجام اروپا، یک جام برندگان جام اروپا و یک جام اینترتوتو یوفا را کسب کرده است. همچنین آنها 24عنوان غیررسمی کسب کردهاند، ازجمله رکورد 7قهرمانی در تورنئو د پاریس و رکورد 2قهرمانی در تورنئو د سالن پاریس-برسی.
با پیروزی در جام برندگان جام یوفا در فصل 96-1995، پاریسنژرمن تنها باشگاه فرانسوی برنده این جام شد و این برد آنها را به یکی از 2تیم فرانسوی مدعی یک رقابت بزرگ اروپایی تبدیل کرد. با کسب عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 25-2024، آنها به نخستین باشگاه فرانسوی تبدیل شدند که سهگانه و چهارگانه بهدست آوردهاند. همچنین نخستین تیم فرانسوی شدند که سوپرجام یوفا را نیز بهدست آوردند. پاریسیها 4بار چهارگانه داخلی بهدست آوردهاند.
پاریسیها باشگاهی هستند که بیشترین فصل متوالی حضور در لیگ برتر را دارند (51فصل در لیگ یک از 75-1974)، تنها تیمی هستند که در یک فصل درحالیکه از دور اول تا دور نهایی صدرنشین لیگ بودند، قهرمانی را کسب کردهاند (23-2022)، 2فصل جامحذفی فرانسه را بدون دریافت حتی یک گل (93-1992 و 17-2016) صاحب شدند، یک دوره بهطور متوالی 5جام حذفی فرانسه (2014-2018) را گرفتهاند و یک دوره هم 4بار متوالی (2015-2018) به این جام رسیدهاند، 8دوره هم جام قهرمانان متوالی (2013-2020) دارند.
۱۲دوره از ۱۳دوره اخیر سوپرجام اروپا شاهد پیروزی قهرمان لیگ قهرمانان اروپا بوده است، به استثنای پیروزی ۴ بر ۲ اتلتیکومادرید مقابل رئالمادرید در سال۲۰۱۸.
عثمان دمبله در این بازی پاس گل دوم و مساوی پاریس را داد و مشارکت گلهای خود در سال2025 را به 38گل در 37بازی افزایش داد که حداقل 6گل بیشتر از هر بازیکن دیگری در ۵لیگ برتر اروپاست؛ با 27گل و 10پاسگل. او در این بازیهای اروپایی برای پاریس گل زده: یکگل و یکپاسگل مقابل آرسنال، 2پاس گل مقابل استون ویلا، یکگل مقابل لیورپول، 2گل مقابل برست، 3گل مقابل اشتوتگارت، یکگل مقابل منچسترسیتی، یک پاسگل مقابل اتلتیکومادرید، 2پاسگل مقابل اینتر، یک گل مقابل بایرنمونیخ، یک گل و یک پاسگل مقابل رئالمادرید و یک پاسگل مقابل تاتنهام.
جامهای فابیان روییس تا ۲۷سالگی: قهرمانی یورو زیر ۲۱سال با اسپانیا، قهرمانی کوپا ایتالیا با ناپولی. جامهای روییس در 2سال اخیر با تیم ملی اسپانیا و پاریسنژرمن: ۱۱قهرمانی.
من از تیمم بزرگترم
ویروس کشندهای که لوئیس انریکه و گواردیولا و دیگران حمل میکنند
محمدرضا نصیری| تاتنهام مزد شایستگیاش را در سوپرجام اروپا نگرفت و با وجود پیشافتادن از پاریسنژرمن با نتیجه 2بر صفر، کم آورد و تن به تساوی داد و در ضربات پنالتی شکست خورد. پاریس که ترسناکترین تیم فصل پیش اروپا بود، فقط 10دقیقه فوتبال بازی کرد و در تمام زمان مسابقه تحتتأثیر حریف انگلیسی خودش بود. مشکل کجاست؟ حسادت لوئیس انریکه پس از آن همه تعریف و تمجید از تیمش تحریک شده؟ در قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا همه دنیا جام را متعلق به دختر خردسال او میدانستند که از دست داده بود. در آن جام ترکیب تیم او بدون ستارههای بزرگی مثل مسی، نیمار و امباپه، یکدست بود و بهنظر میرسید میتواند تا 10سال بعد حکمرانی کند. عدهای او را ویروس ضعیفشده گواردیولا میدانستند و کمتر کسی از تواناییاش برای درستکردن چنین ترکیبی آن هم پس از تنها یک فصل حرف میزد. پس تکلیف چه بود؟ اینکه انریکه خودش را ثابت کند و نشان دهد که تیم روی کاکل او میچرخد، نه ستارهها. برای همین در بازی سوپرجام، او فابیان روئیس را روی نیمکت نشاند و تیمش را با 4مهاجم و وینگر به زمین فرستاد؛ بدون مهاجم نوک و استفاده از عثمان دمبله بهعنوان مهاجم کاذب. نتیجه این شد که فقط بازیکنان تیمش پاسهای کوتاه به هم میدادند و نمیتوانستند از نیمه زمین جلو بروند و خوششانس بودند که فقط 2گل خوردند. انریکه برای آنکه نقش دوناروما را در 4جام فصل پیش کمرنگ کند، او را از فهرست کنار گذاشت، به این بهانه که میخواهد سال آینده رایگان جدا شود. او لوکاس شوالیه را از لیل خرید تا روی گل دوم تاتنهام اشتباهی کند که دوناروما با یک دست و یک پا کمتر هم نمیکرد. وقتی همهچیز داشت نابود میشد، انریکه روئیس را وارد زمین کرد و چند بازیکن دیگر را هم که آرزوی هر تیمی هستند، بهعنوان بازیکن جانشین به زمین فرستاد. فوتبال یک سمتش شانس است و همیشه تیم شایسته برنده نمیشود. اما اگر بردی بهدست آمد، نباید نقش مربیان خودشیفتهای مثل انریکه نادیده گرفته شود.
فقط او نیست؛ پپ گواردیولا و مورینیو و تنهاخ هم همین هستند. مورینیو خیلی وقتها با ستاره تیمش به مشکل میخورد و حتی علیه کریستیانو رونالدو هم مصاحبه میکرد. او مهاجم تیم (آلتینتوپ) را یکباره در الکلاسیکو برای نخستینبار در دفاع راست بازی میداد تا بگوید این مربی است که بازیها را میبرد. اریک تنهاخ در منچستریونایتد برای آنکه پیش فکوفامیل از خودش تعریف کند و بگوید حال رونالدو را گرفته، او را روی نیمکت مینشاند و بازیکنی در سطح لیگ2 امارات به نام الانگا را در ترکیب قرار میداد.
گواردیولا از همه بدتر است. او همواره در حال اثبات این نظریه بوده است که مربیگری مثل بازی شطرنج میماند. پپ 100میلیونیورو برای خرید یک مدافع میانی (گواردیول) میدهد و او را در پست دفاع چپ به بازی میگیرد، فیلیپ لام را از دفاع راست به هافبک دفاعی میبرد و همین کار را با داوید آلابا از دفاع چپ در پست هافبک دفاعی میکند. چند فصل در میان، یک تاکتیک جدید ابداع میکند و با توجه به ستارگان گرانقیمتی که دارد، معمولا جواب میگیرد. کوین دیبروینه وقتی پررو میشود و توی رویش میایستد او را به نیمکت تبعید میکند و دقایق کمتری به او بازی میدهد و درنهایت عذرش را میخواهد یا یحیی توره را نه به قول خود این بازیکن بهخاطر رنگ پوستش، بلکه به این دلیل که همه از او تمجید میکنند، میفروشد یا اینکه دروازهبان شماره یک تیم ملی انگلیس (جو هارت) را کنار میگذارد و یک دروازهبان زیر متوسط (براوو) را به تیم اضافه میکند، چون بازی با پای بهتری داشته. فابیو کاپلو درباره گواردیولا میگوید: «یک بار در تمرین (دوران حضورش در آاسرم که بعدا بهدلیل دوپینگ به محرومیتش منجر شد) نزدیکم آمد و پرسید چطوری باید بازی کند. به او گفتم که فعلا بدود، بعد حرف بزند؛ آخر در زمین راه میرفت. من نمیتوانستم بهخاطر او بازیکنانی را که بهتر بودند، کنار بگذارم. میدانی از چه چیز گواردیولا بدم میآید؟ تکبرش. تنها قهرمانی لیگ قهرمانانی که با سیتی گرفت، همانی بود که در بازیهای سرنوشتساز کار عجیب و غریب نکرد. ولی همه سالهای دیگر، چه در منچستر چه در مونیخ، در روزهای مهم همیشه میخواست خودش ستاره باشد. همهچیز را تغییر میداد و چیزهای جدید اختراع میکرد تا بگوید این بازیکنها نیستند که میبرند؛ من هستم که میبرم. همین تکبر چند لیگ قهرمانان را از او گرفته.»
تنهاخ نخستین کاری که در منچستریونایتد کرد، این بود که داوید دخهآ را بیرون کند و بهجای او شاگرد سابقش را با مبلغی هنگفت از اینترمیلان بخرد. دلیل خرید اونانا این بود که دخهآ بازی با پا نداشت و اونانا میتوانست از عقب بازیسازی کند. این همان فصلی بود که دخهآ دستکش طلایی بهترین دروازهبان لیگ برتر را گرفته بود. اونانا خریده شد و سوتیهای پرشماری داد تا ثابت کند اریک تنهاخ از بازیکنان تیمش بزرگتر است.
لوئیس انریکه هم همین است!