55هزار نفر، بلیت نمایش بینوایان را پیشخرید کردند
از بینوایان جنوبی تا بینوایان شمالی
همشهری رویکردهای متفاوت گسترش فرهنگ در تهران را در 2 اجرای نمایش بینوایان در2 دهه بررسی میکند
فهیمه پناهآذر /روزنامهنگار
در دهه 70رویکردهای جدیدی در مدیریت شهری تهران آغاز شد که یکی از آنها تولد فرهنگسرای بهمن در جنوبیترین نقطه از پایتخت بود. 5سال بعد بهروز غریبپور نمایش بینوایان را با دکوری بزرگ و بازیگرانی نامآشنا در سالنی با 1500صندلی بهمدت 7ماه روی صحنه برد. بهروز غریبپور با حمایت شهرداری، مأموریت داشت که تماشای تئاتر را در سبد فرهنگی مردم جنوب شهر قرار دهد. بیش از 20سال از آن اجرا میگذرد؛ 2دههای که هنر تئاتر فراز و فرودهای زیادی را بهخود دید. حالا بعد از این سالها این بار حسین پارسایی نمایش بینوایان را روی صحنه میبرد اما با یک تفاوت که این نمایش در شمالشهر اجرا میشود؛ اجرایی که بهزعم پارسایی توانسته یک سالن نمایشی با بهترین امکانات و 2500صندلی به ظرفیت جذب تماشاگر تئاتر اضافه کند. مقایسه این دو اجرا سؤالاتی را در ذهن پیگیران مسائل فرهنگی پایتخت مطرح میکند. آیا گروه جدیدی بهعنوان تماشاچی تئاتر به جمع نمایشبینهای پایتخت اضافه شده؟ آیا این هنر نمایش است که تماشاگر جدیدی برای خود دست و پا کرده یا فقط با شهر بزرگتری روبهرو هستیم؟
تلاش برای تمرکززدایی
وقتی بهروز غریبپور در سال 1375نمایش بینوایانرا در فرهنگسرای بهمن اجرا میکرد، بحث روز، تمرکززدایی در تئاتر بود؛ تلاش برای اجرای نمایش در تمام نقاط شهر. غریبپور همچنان بر همان سیاست تأکید دارد و به همشهری میگوید: «از ابتدا پراکندگی امکانات هنری و فرهنگی در سطح شهر و تأثیر آن بر مردم برایم مهم بود. فکر میکنم در بخشهایی از این شهر استعدادهایی وجود دارد که باید سراغشان برویم و حتی سالنهایی وجود دارد که میتوان بهترین اجراها را داشته باشیم. بهنظرم ایجاد مدارس و بیمارستان نشانههای کافی برای توسعه نیستند، بلکه ساخت تماشاخانه و سالن سینما توسعه و پیشرفت را همراه دارد. در آن زمان بینوایان 7ماه با حمایت شهردار وقت روی صحنه بود؛ کار متفاوتی که توانست مخاطبان از هر منطقهای را جذب کند. همین اقدام بعدها باعث شد که خانه هنرمندان ایجاد شود و خانه انتظامی به موزه و تماشاخانه انتظامی تبدیل شود. مناطقی در تهران وجود دارد که سالن نمایش ندارند و باید ظرفیت ایجاد شود.» کارگردان «اپرای عروسکی خیام» به ادعاهای برخی کارگردانان درباره نبود سالن نمایش در آن سالها نیز اشاره میکند: «قبل از راهاندازی تماشاخانههای خصوصی برخی میگفتند سالن برای اجرا نداریم. مرکز هنرهای نمایشی آماری به دست آورد و به این نتیجه رسید که 92سالن قابل استفاده برای تئاتر و کنسرت وجود دارد. هماکنون هم این پراکندگی مکانی وجود دارد و باید از آن استفاده کرد. استفاده فرهنگی و هنری از هر سالنی به نفع شهر و کشور است. میتوان از هر جایی که مناسب است برای اجرای تئاتر استفاده کرد. بهنظرم اگر هتلی میتواند با برپایی همایش و سمینار درآمدزایی کند چه مانعی دارد که اجرای تئاتر هم داشته باشد؟»
برای تمرکززدایی باید کوچ کرد
تمرکززدایی در دهه 90با تماشاخانههای خصوصی شکلگرفت. گاهی نیز نمایشهای بزرگ بهصورت محیطی و میدانی و نمایشهایی با دکورهای بزرگ در سالنهایی غیرنمایشی اجرا شد. حسین پارسایی، کارگردان تئاتر که امشب نمایش بینوایان را با تمام حاشیههایش روی صحنه میبرد، درباره تمرکززدایی در اجراهای تئاتری میگوید: «مگر ممکن است کسی با توسعه فرهنگ و هنر مخالفتی داشته باشد. اینکه بگوییم تنها تئاترشهر برای اجراهای نمایشی کافی است، خندهدار است. خاطرم هست، زمانی قرار بود مترو در چهارراهولیعصر به بهرهبرداری برسد. یادم میآید بسیاری از دوستان تبدیل به مخالفان فلسفه وجود مترو شدند و به جای اینکه راهحل اساسی برای آن پیدا کنند به حضور مترو در تئاترشهر اعتراض کردند اما باید تلاش میشد تا ورودی مترو آسیبی به فضای تئاترشهر نزند.»
پارسایی ادامه میدهد: «تا زمانی که تئاترشهر تنها کعبه آمال باشد و تا زمانی که دست از خاطرات نمایشی در تئاترشهر برنداریم، تئاتر توسعه نمییابد و مجالی برای تمرکززدایی در ذهنها بهوجود نمیآید. باید به مناطق دیگر از شهر هم کوچ کنیم و این، توسعه تئاتر است. تهران در حال گسترش است و از هر طرف به شهرهای اطراف نزدیک میشود و این وسعت ادامه دارد. وقتی این گسترش وجود دارد در حوزه فرهنگ و هنر بنا به عادات موجود نباید خودمان را محدود کنیم.»
تئاتر خصوصی یعنی تماشاگر انبوه
پارسایی که سابقه اجرای نمایش «اولیورتوئیست» را در تالار وحدت داشته به مخاطبان تئاتری در مناطق مختلف شهر اشاره میکند: «لازمه ظهور و بروز بخش خصوصی تماشاگران تئاتر هستند. سالنهای تئاتری در حال زیاد شدن است و میتواند یکی از آنها رویال هال باشد؛ این سالن با بهترین امکانات فرصتی برای اجرای نمایشهاست که توانسته 2500صندلی به صندلیهای تئاتر اضافه کند و همین توسعه تئاتر است.»
نقد به بینوایان یا صاحب بینوایان
پارسایی که سابقه مدیریت طولانی در حوزه تئاتر دارد، در پاسخ به این سؤال که بیشتر مخالفتها شاید بهخاطر خودتان بوده و نه نمایشی که روی صحنه رفته، میگوید: «خیلیها این برداشت را دارند که شاید بهدلیل حسابهای شخصی است که وقتی من نمایشی روی صحنه میبرم اینقدر حاشیهدار میشود. حقیقت این است که ریشهاش را نمیدانم از کجا نشأت گرفته؛ گاهی فکر میکنم شاید جایگاه من در دوران مدیریتیام این حاشیهها را ایجاد کرده است و شاید هزاران دلیل دیگر که در پشت این سوءتفاهم وجود دارد. دست به هر کاری میزنم حاشیه دارد و گاهی از خودم میپرسم کجای کار من دارای ایراد است که بابت هر کاری باید توضیح بدهم. با این حال این نقدها همه محترم است اما این پیشداوریها و قضاوتها قبل از اجرا وجود دارد و با اجرای نمایش داوری و قضاوت با تماشاگر و منتقدان خواهد بود.»
برای کاهش بودجه تئاتر هم پیگیر باشیم
پارسایی به بحث بودجه تئاتر اشاره میکند؛ بودجهای که کم شده و میگوید: «نمیدانم نقدهایی که به من میشود، درست است یا نادرست؟ اما برایم مهم است که بتوانیم بینوایان را به بهترین شکل روی صحنه ببریم. فکر میکنم اگر این همه فشار و ایجاد پویش و این همه عزم راسخ برای پیگیری بودجه تئاتر وجود داشت، در نهایتش خیر و برکت به تئاتر کشور میرسید.»
گسترش تئاتر خوب است یا بد؟
پارسایی ازجمله مدیرانی بود که شعار تئاتر برای همه را عنوان کرد. او میگوید که اگر ظرفیت رویال هال در هر منطقهای وجود داشت، حتی در بوستان ولایت نمایش بینوایان را در آن منطقه روی صحنه میبرد. پارسایی توضیح میدهد: «من در هر سالنی که اجرای بینوایان بود کار را روی صحنه میبردم. وقتی کار را میخواستیم کلید بزنیم دیدم رویال هال مناسب اجرای نمایش است. برایم ظرفیت سالن برای ارائه محصول بسیار مهم بود و فرقی نمیکرد در چه منطقهای این ظرفیت وجود دارد؛ چراکه مخاطبان به تماشای نمایش میآمدند.»
دبیر اسبق جشنواره تئاتر فجر معتقد است: اگر تماشاگر تئاتری مشتاق تماشای اثری باشد، در سالن حضور پیدا میکند. وی به هزینهها هم اشاره میکند؛ هزینههایی که شاید بیشتر محل بحث این روزهای پارسایی و گروهش بوده است. او میگوید: «اجرا در رویال هال هزینه زیادی دارد اما سالنی است که قابلیتهای زیادی دارد و میتواند از این به بعد میزبان اجراهای دیگر هم باشد. بهطور حتم این سالن در هر جای تهران با توجه به قابلیتهایش هزینه داشته است. قبل از شروع اجرا 55هزار نفر بلیت نمایش را خریداری کردند که نشان میدهد اینگونه کارها ظرفیت جذب تماشاگر را دارد.»
تئاتر خصوصی مسئله این است
اواخر دهه 80بود که تابلوهای تماشاخانههای خصوصی به چشم عابران میخورد. این تماشاخانهها ابتدا در اطراف چهارراه ولیعصر و در همسایگی تئاترشهر پیدا شدند. با اجرای سیاست حضور چهرههای شناختهشده سینما در نمایشها، تماشاگران جذب این سالنها شدند. تماشاخانهها با مجوزهای مرکز هنرهای نمایشی بیشتر شدند. پس از 7سال از دهه90در پایتخت تماشاخانههایی متولد شدند که در جذب مخاطبان، بار بیشتری را نسبت به تالارهای دولتی بر دوش میکشند. زمانی تهران با وجود تالارهای نمایشی در شب تنها 40اجرا داشت و حالا با رشد این تماشاخانهها آمار از 100اجرا هم فراتر رفته است. با احتساب تمام تماشاخانههای دولتی و خصوصی حدود 130نمایش هر شب در تهران روی صحنه میرود. با آن آرمانشهری که تولیدکنندگان تئاتر بهصورت شرکت و کمپانی حرف اول را بزنند، فاصله داریم اما افزایش تماشاخانهها توانست مخاطبان بیشتری را در مناطق مختلف تهران دربرگیرد؛ هر چند نقدهایی هم به لحاظ کیفی و آثاری که در این تماشاخانهها روی صحنه میرود، وجود دارد اما همه اعتراف میکنند که بودن تماشاخانهها بهتر از نبودنشان است.