انتخابات علیه ترامپ
سهیل جاننثاری | تحلیلگر سیاسی
انتخابات میاندورهای آمریکا امروز برگزار خواهد شد. دمکراتها بهاحتمال زیاد اکثریت مجلس نمایندگان را بازپس خواهند گرفت اما همزمان احتمال بیشتری دارد که جمهوریخواهان اکثریتشان در سنا را حفظ کنند. این یادداشت به این میپردازد که ماجرا بعد از انتخابات به چه سمتی خواهد رفت.
فارغ از دقت پیشبینیها درباره حزب اکثریت در مجلس یا سنا، دمکراتها نیاز به بازسازی کادر رهبری دارند. وقتی دوره جدید مجلس آغاز شود مجموع سن رهبر حزب دمکرات در مجلس فعلی و معاونش به ۱۵۹ سال میرسد. در نظام سیاسی آمریکا رهبر حزب اکثریت معمولاً به ریاست مجلس میرسد و معاونش به سمت رهبری حزب در مجلس میرسد و به همین ترتیب مقامات حزب در مجلس در سلسلهمراتب جایگزین مقام ارشد میشوند. این هم مرسوم است که بعد از شکست حزب در انتخابات و از دست رفتن اکثریت، رئیس مجلس قبلی دیگر به سمت رهبری حزب برنگردد و کنار برود. نانسی پلوسی، رهبر فعلی حزب دمکرات در مجلس، یکی از معدود استثناهای این رسم است. پلوسی که از سال ۱۹۸۷ نماینده مجلس است با مخالفتهای فزاینده دمکراتها روبهرو است. کاندیداهای زیادی اعلام کردهاند که درصورت تصاحب اکثریت مجلس به او رأی نخواهند داد و او باید از ریاست مجلس چشمپوشی کند. بعد از شکست دمکراتها در انتخابات ۲۰۱۶ پلوسی برای نخستین بار با چالش جدی برای رهبری حزب روبهرو شد و بهنظر میرسد فردا، فارغ از هر نتیجهای که در انتخابات بهدست بیاید، کادر رهبری حزب دمکرات با تغییرات جدی مواجه شود. نفر منتخب دمکراتها باید کسی باشد که در مقام ریاست قوه مقننه یا رهبری حزب اقلیت از توان ایستادگی در برابر ترامپ برخوردار باشد، و البته باید کسی باشد که شباهت بیشتری به حزب دمکرات سال ۲۰۱۸ داشته باشد. پیدا کردن کسی با چنین ویژگیهایی کار سادهای نیست.
ریاستجمهوری ترامپ، قدرت گرفتن راستگرایان تندرو و رشد گروههای معتقد به برتری سفیدپوستان باعث حرکت حزب جمهوریخواه به سمت راست و محدودیت فضای این حزب برای ایدئولوژیهای متفاوت شده است. جمهوریخواهان میانهروتر عمدتاً به حاشیه رانده شده یا وادار به اتخاذ مواضع تندتر شدهاند. برعکس، با رشد چهرههایی که خود را سوسیالیست یا سوسیالیست دمکرات معرفی میکنند حزب دمکرات نمایندگی طیفی گستردهتر از پیش را بهعهده گرفته است و حالا از چهرههایی میانهرو تا ستارههای چپ رادیکال را شامل میشود.
این روند از نامزدی سندرز و نتیجه بسیار خوب او در انتخابات درونی حزب دمکرات شروع شد و بعد از شکست کلینتون از ترامپ سرعت بیشتری پیدا کرد. سندرز اگرچه در کسب نامزدی حزب ناکام بود اما با وجود ناشناخته بودن، حمایت همهجانبه سران حزب از کلینتون، و دیگر نابرابریهای موجود توانست انتخابات درونی حزب را رقابتی و کلینتون را وادار به تکاپو کند، تا جایی که کلینتون در چندین مورد مثل افزایش حداقل حقوق، مواضعی شبیه سندرز اتخاذ کرد. با اینکه کلینتون نامزد حزب شد اما حالا این سندرز مستقل و همراهانش هستند که ایدههایشان در حزب دمکرات جدی گرفته میشود و راهبران ایدئولوژیک حزب شدهاند. درحالیکه تا چند سال پیش برای امثال سندرز هم جایی در حزب دمکرات نبود حالا چهرههایی چپگراتر از سندرز هم به راحتی در حزب دمکرات فعالیت میکنند. حزب دمکرات از پیروزی بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ به سمت میانه حرکت کرد و چپگرایان را به حاشیه راند اما حالا چپها بازگشتهاند و دوباره در حال حرکت دادن این حزب به سمت چپ هستند. در تمام ۳۰ سال گذشته راهکار اصلی دمکراتها برای پیروزی در انتخابات حرکت به سمت میانه و جذب آرای جمهوریخواهان میانهرو بوده است، اما حالا چپگراترها مدعیاند که راه پیروزی از حرکت به چپ و جذب آرای خاموش میگذرد. رشد چپها با توجه به جمیع جهات ادامه خواهد داشت اما در چندین مورد انتخابات امروز این ادعا را به آزمون میگذارد.
در چندین حوزه اغلب جمهوریخواه مجلس نمایندگان کسانی نامزد حزب دمکرات هستند که به صراحت شعارهای چپگرایانه یا بهاصطلاح سیاست آمریکا «پیشرو» میدهند. اگر آنها بتوانند جاهایی موفق شوند که پیش از این میانهروهای حزب موفق نمیشدند، شاهدان مهمی در تأیید راهکار مورد نظر چپگراها خواهند بود. این ماجرا فقط در انتخابات مجلس هم نیست. انتخابات فرمانداری فلوریدا و جورجیا هم چنین وضعیتی دارند. فلوریدا ۲۰ سال است که فرمانداری دمکرات نداشته است و بهنظر هم نمیرسید امسال تفاوتی بکند اما پیروزی غیرمنتظره اندرو گیلم در انتخابات مقدماتی و بعد جلوافتادن او از رقیب جمهوریخواه درنظرسنجیها دمکراتها را به قدرت گرفتن در فلوریدا امیدوار کرده است. استیسی آبرامز، نامزد زن، سیاهپوست و پیشرو دمکراتها در انتخابات فرمانداری ایالت بهشدت جمهوریخواه جورجیا هم درنظرسنجیها به رقیب نزدیک شده و بعد از مدتها دمکراتها را امیدوار کرده است. پیروزی این دو نهتنها کفه را به سود چپگراها سنگینتر خواهد کرد که حتی ممکن است سبب حضورشان در انتخابات ریاستجمهوری سال۲۰۲۰ بهعنوان معاون رئیسجمهور شود. فردا، به هر ترتیب، جناح چپ حزب دمکرات صدایی بلندتر از سابق پیدا خواهد کرد.
اگر چه اکثر پیشبینیها حاکی از تصاحب اکثریت مجلس از سوی دمکراتهاست اما بعید بهنظر میرسد که آنها بتوانند اکثریت سنا را هم در اختیار بگیرند و حتی احتمال میرود در سنا کرسی هم از دست بدهند. اما به هر حال اگر مجلس را در اختیار بگیرند، قطع مسلم توان بیشتری برای مقابله با ترامپ خواهند داشت و از این ابزار برای کارشکنی در برنامههای ترامپ استفاده خواهند کرد. در نتیجه حرکت به سمت چپ، حالا اغلب دمکراتها با طرحهایی مثل بیمه سلامت همگانی یا افزایش پایه حقوقی یا حق سقط جنین موافق هستند و میتوان تصور کرد که بهدنبال چنین طرحهایی خواهند رفت که با مخالفت شدید جمهوریخواهان در دولت و سنا روبهرو خواهند شد. افتادن کنترل مجلس بهدست دمکراتها، جدا از اینکه تا حدی دست ترامپ را برای پیشبرد ایدههای خطرناکش میبندد، تعارض در سیاست داخلی آمریکا را افزایش میدهد و شاید سبب رو آمدن اختلافات داخلی حزب جمهوریخواه هم بشود. با وجود بیکاری بسیار پایین و رشد اقتصادی خوب آمریکا، ترامپ یکی از نامحبوبترین رؤسای جمهور آمریکاست.
این سبب امیدواری دمکراتها به پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ و نگرانی جمهوریخواهان از شکست شده است و اگر دمکراتها امروز پیروزی چشمگیری کسب کنند این امیدها و نگرانیها دوچندان خواهند شد. میشود حدس زد که ترامپ تلاش کند مسئولیت شکست را متوجه رهبران جمهوریخواه کند و به اختلافات درون حزب دامن بزند. اختلافات داخلی که سبب مشغول شدن ترامپ و جمهوریخواهان به درون کشور و تحلیل رفتن توان آنها در بیرون از کشور شود اتفاق مثبتی برای دیگر کشورهاست. رفتارهای تنشزای ترامپ و درگیریهای او با دیگر سیاستمداران بیشتر سبب کاهش محبوبیت او میشود و رشد محبوبیت او معمولاً وقتی اتفاق میافتد که از او خبری نیست یا مشغول لفاظی علیه دیگر کشورهای جهان است. رؤسای جمهوری که کاهش شدید محبوبیت را تجربه کردهاند بهتدریج حمایت حزب خود را از دست دادهاند و دستشان بسته شده است. اگر اکثریت دمکراتها در مجلس همین نتیجه را هم داشته باشد، اتفاق مثبتی است که باید از آن استقبال کرد.