
از شنبه...
صبح بخیر پرسپولیس!

برای سالها، آسیاییشدن بهتنهایی برای فخرفروشی روی سکوهای آبی و قرمز، کافی بوده اما حالا انگار، زمانی برای انجام یک کار بزرگتر از راه رسیده است. دورانِ پایکوبی برای صعود به لیگ قهرمانان، در پرسپولیس تمامشده و حالا فقط لمس جام است که میتواند این موج قرمز را آرام کند. درست مثل 2دوئل قبلی با الدوحیل و السد، پرسپولیسیها بهخوبی میدانند که اگر در پایان دیدار رفت هنوز زنده باشند و با شکستی یکطرفه به خانه برنگردند، در تهران حریف را در سختترین وضعیت ممکن قرار خواهند داد. زندگی نه بلندای لحظات دم و بازدم، که تنها به اندازه ثانیههای بند آمدن نفسها از فرط هیجان است و حالا پرسپولیس و هوادارانش، درست در مرکز یکی از همین لحظهها قرار دارند. 90دقیقه از صبح امروز، برای همیشه به بخشی از مهمترین خاطرههای فوتبالی هواداران سرخها سنجاق خواهد شد؛ خوب یا بد، زشت یا زیبا، امیدبخش یا ناامیدکننده، درخشان یا متوسط. با هر روند و هر نتیجهای، آنها نمیتوانند نخستین تجربه حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا را فراموش کنند. این تجربه بهجز اضطراب فراوانش، لذت زیادی نیز خواهد داشت. لذت حضور در نبردی که چشم تمام قاره به آن دوخته میشود. لذت قرار گرفتن در موقعیتی که بهترین ستارههای تاریخ باشگاه پرسپولیس، هرگز بخشی از آن نبودهاند. لذت جنگیدن برای جامی که جای خالیاش، بهشدت در بین افتخارات پرسپولیس احساس میشود. برانکو و پسرها، تکتک موانع را کنار زدهاند تا امروز در چنین جایگاهی بایستند. آنها بلندپروازی و جاهطلبیشان را برای امروز حفظ کردهاند و حالا، زمانی برای به پرواز درآمدن است.
بین پرسپولیس و حریف سرسخت امروزش، شباهتهای بزرگی وجود دارد. هر دو باشگاه، پرافتخارترین تیمهای فوتبال در کشورشان هستند اما حالا برای نخستینبار به فینال آسیا راه پیدا میکنند. هر دو باشگاه قرمز میپوشند و هردو، مسیر عجیبی را برای رسیدن به فینال طی کردهاند. در شروع این فصل از لیگ قهرمانان، هیچکس تصور نمیکرد پرسپولیس و کاشیما دیدار نهایی این جام را برگزار کنند. تیم برانکو در روز شکست سنگین در زمین السد قطر، شبیه یک تیم مدعی نبود. آنها بهجای تقویت شدن در میانه فصل، 4بازیکن را نیز از دست دادند و مرحله حذفی را با باختن در زمین الجزیره آغاز کردند. تحول بزرگ پرسپولیس در آسیا اما از دیدار برگشت با الجزیره و گل سیدجلال آغاز شد. آنها بعد از کنار زدن نماینده امارات، از هیولاهای قطری نیز رد شدند تا در ژاپن، با «غول مرحله آخر» برخورد کنند. کاشیما نیز در دور گروهی، فقط 2بار طعم پیروزی را چشید و در جدال حذفی با شانگهای چین نیز تا یکقدمی حذف شدن رفت. این تیم با 2نمایش دلچسب از تیانجین عبور کرد و سرانجام در مرحله نیمهنهایی، روحیه خارقالعادهاش را در بازگشت به مسابقه نشان داد. پرسپولیس و کاشیما، تسلیمنشدنیترین تیمهای این فصل لیگ قهرمانان آسیا هستند. تیمهایی که بارها تا لبه پرتگاه رفتهاند اما هربار، توانستهاند خودشان را نجات بدهند. یک طرف این نبرد، بیرو، سیدجلال، شجاع، احمد، علی و دیگران برای رویای هوادارانشان مبارزه خواهند کرد و در طرف دیگر یوچیدا، سرجینیو و لئو سیلوا برای انفجار سکوهای ورزشگاه خانگی کاشیما، دست به هر کاری میزنند. آنچه واضح بهنظر میرسد، این است که سرنوشت این مسابقه تا لحظه نواختهشدن سوت پایان، به هیچوجه قابل پیشبینی نیست.
طلوع آفتابِ صبح شنبه، همیشه دلگیرتر از غروب آفتاب عصر جمعه بوده اما صبحِ این شنبه شاید، حکایت متفاوتی داشته باشد. حالا زمان انجام دادن یک کار بزرگ است. کاری که سالها پرسپولیسیها برایش نقشه کشیدهاند و رویا بافتهاند. شاید نزدیک شدن به نخستین قهرمانی تاریخ آسیا در راند اول فینال، خیلی از آدمها را مجاب کند تا «از همین شنبه» به سراغ کارهای نیمهتمامی بروند که سالها دربارهاش به دیگران و بهخودشان قول دادهاند. پسران پروفسور، تاریخیترین صبح شنبه تمام زندگیشان را سپری میکنند. کمی دیر رسیدن و کمی بد بازی کردن، یک رویای بزرگ را بهدست باد خواهد سپرد. آنها باید با تمام وجود برای این آرزو بجنگند. برای طلسمی که سالهای سال، هواداران باشگاه را آزار داده، برای صبح شنبههای نفرینی و کمحاصلِ یک عمر، برای پسربچهها و دختربچههایی که به هدفِ تعطیلی شنبه نرسیدهاند و پشت میزهای مدرسه، در التهاب بازی بزرگ هستند. برای همه دانشآموزانی که نمیتوانند مسابقه را تماشا کنند و برای همه مادرانی که از مهرههای تسبیح، کمی لبخند برای فرزندانشان طلب میکنند.