سیگاریهای فوتبال ایران چه کسانی هستند؟
استوانهات را نسوزان!
با وجود تاثیر منفی سیگار بر عملکرد بدن،ورزشکار های بسیاری سیگار دود میکنند
امیرمحمد یعقوبپور
اگر «ماریو بالوتلی» باشی و تمام مسائل جهان، ذرهای از خونسردی و بیخیالیات کم نکند، بعید نیست روی تراس هتلی در ایتالیا، استوانه کوچک سفیدرنگ را بدون هراس از دوربینها و مردم بسوزانی و با این دود و دم، روی جلد روزنامهها بروی. اگر «راجا ناینگولان» هم باشی، لابد قبل از امضای قرارداد با هر باشگاهی، درباره پاکتهای سیگار با سرمربی تیم اتمام حجت میکنی و تنها در اتاقهای پنجرهدار هتل محل اقامت تیم، ساکن میشوی. با وجود این حتی اگر مثل «یوهان کرویف» یک افسانه باشی، نمیتوانی ادعا کنی که سیگار زندگیات را تحتتأثیر قرار نمیدهد. کرویف در توصیف زندگیاش اینطور توضیح میدهد که فوتبال همهچیز به او بخشید و سیگار، همهچیز را از او گرفت. رابطه فوتبالیستهای وطنی و سیگار، همیشه پنهان و در پستو بوده است. آنها شاید با قلیان دیده شده باشند اما معمولا زمانی به سیگار کشیدن اعتراف میکنند که فوتبالشان دیگر تمامشده است. شاید مصرف چند نخ سیگار، هیچ بازیکنی را به مرز نابودی نکشاند اما عادت به دخانیات برای یک بازیکن حرفهای ویرانکننده است. سیگار نه، آنها چیزی را درون خودشان دود میکنند!
مهدی هاشمینسب
ستاره یاغی فوتبال ایران، هیچوقت یک بازیکن «معمولی» نبود. هاشمینسب سبک زندگی و انتخابهای خاص خودش را داشت و سالها زیر سایه یک جنجال بزرگ زندگی کرد اما در اوج، فوتبالیست فوقالعاده و مدافع درجه یکی بود. هاشمینسب بعد از پایان دوران پرهیاهوی فوتبالش، اعتراف کرد که در آخرین سالها سیگار میکشیده و حتی بخشی از قراردادهایش را نیز برای خرید سیگارهای خارجی صرف کرده است. مهدی اساسا یک ستاره ناسازگار بود و شاید در دود، بهدنبال کمی تعادل برای خودش میگشت.
مهدی فنونیزاده
آنچه در پایان دوران فوتبال برای مهدی فنونیزاده اتفاق افتاد را همه بهخوبی میدانند اما شاید کمتر کسی از ماجرای سیگار کشیدن او در سالهای پایانی فوتبال روایتی شنیده باشد. فنونیزاده چند سال قبل در گفتوگو با نشریه تماشاگر، خاطرهای را از آخرین فصلهای بازیاش تعریف کرد که مربوط به شروع سیگار کشیدنش میشد. او بعد از یک باخت، از بیژن طاهری سیگار گرفته بود و این اتفاق خیلی زود به یک عادت برایش تبدیل شده بود. سیگار، عمر درخشش فوتبالیستها را کوتاه میکند و این موضوع برای فنونیزاده نیز رخ داد.
سیگار آقای مارکوپولو
مهاجم بلندقامت و ترکهای فوتبال ایران، در یکی از باشگاههای شهرستانی به شهرت رسید و بعدها برای استقلال و پرسپولیس نیز به میدان رفت. او که عادت داشت تقریبا هر سال تیمش را عوض کند، برای تعداد زیادی از باشگاههای فوتبال ایران بازی کرد و در شهرهای مختلفی توپ زد. در چند سال پایانی، روایت پاکتهای سیگار او دیگر همه جا پیچیده بود و حتی از سوی خودش نیز تکذیب نشد. سیگارهای روزانه، بهتدریج تأثیرشان را روی چهره، صدا و آمار گلزنی او نشان دادند.
سیگار روی نیمکت
وقتی هنوز سیگارکشیدن روی نیمکت ممنوع نشده بود، ناصر حجازی یکی از مربیانی بود که مدام اضطرابش را با کشیدن سیگار کنترل میکرد. همین حالا نیز مربیانی در فوتبال اروپا هستند که در جلسههای تمرینی تیم سیگار میکشند اما سیگار کشیدن روی نیمکت، تجربه کاملا متفاوتتری است. ناصر حجازی به لحاظ اخلاقی، یک الگوی تمام عیار بود اما سیگار کشیدن، نقطه قوت این چهره بهشمار نمیرفت. همین سیگارها، در نهایت او را به دام بیماری انداختند.
ماندگارترین
فراموشنشدنیترین قاب مرتبط با سیگار در فوتبال ایران، به مسابقه ایران و استرالیا برمیگردد. جایی که سرمربی تیم ملی سیگار نیمه سوختهاش را از روی زمین برمیدارد و بعد از گل تاریخی خداداد، دوباره مشغول کشیدن آن میشود. سیگار ویهرا، برای مدتها یک نماد مهم برای فوتبال ایران بود؛ نماد بازگشت از ناامیدی به امیدواری؛ نماد دوام آوردن و بیشتر زنده ماندن. حداقل برای چند پک بیشتر.