در مسیر کشف و شهود
نگاهی به نمایش«جادوی پاهای من» که این روزها در نوفللوشاتو اجرا میشود
مریم کاظمی/ کارگردان تئاتر و نمایشنامهنویس
چند وقتی است که نمایش «جادوی پاهای من» به کارگردانی زهرا شایانفر در عمارت نوفللوشاتو روی صحنه است. کاملا مشخص است که نمایشنامه این اثر در موضوع و شخصیتپردازی از خاطرات و چالشهای ذهنی نویسنده وام گرفته است. از آنجا که نویسنده اثر، کارگردانی نمایش را برعهده دارد، توانسته به زبان قابلفهمی برای تصویر کردن تصورات ذهنی خود برسد. در واقع بدون اینکه توضیح خاصی لازم باشد، شخصیتها و روابط آنها را میپذیریم و زود قاعده بازی را کشف میکنیم. لباسها و طرز صحبت کردن مادر و پدر و دوست و.... هم با «خورشید» داستان که یک دختر نوجوان است، برای مخاطب باورپذیر شده است. بدینترتیب، دستمان را بهدست گروه اجرایی میدهیم و در مسیر چیدهشده کارگردان حرکت میکنیم. نمایش در حال حل یک معما و یافتن جواب سؤال است، ولی نه مستقیم و با دیالوگ؛ یعنی با عمل به جواب میرسد، مسیر را نشان میدهد و از یک روزنه به روزنه دیگر به رمزگشایی مفروضات میپردازد. قهرمان داستان تقریبا تا نیمه نمایش تنهاست و ما را با شرایط زندگی و شخصیتی خود آشنا میکند. سپس دست کودکان نشسته در سالن را میگیرد و با خود به دنیای کشف میبرد؛ در واقع آنها را دعوت میکند که با هم معمای نمایش را حل کنند. نکته مهم نمایش «جادوی پاهای من» همین است که برخلاف دیگر نمایشهایی که مستقیم به توصیه و نصیحتگویی میپردازند، در این نمایش خبری از بحث کردن و توصیه وجود ندارد. بلکه کودکان بهعنوان مخاطب نمایش، همراه با گروه تئاتر گرهها، جعبهها و ناشناختهها را باز میکنند و میبینند. در طول نمایش به پدربزرگ میرسیم که مثل مادربزرگ شنلقرمزی نقطه هدف و راهنمای قهرمان از یک سمت جنگل به سمت دیگر است. حالا کودک تماشاچی همراه با مخاطب، در راه از خانهها، مارپیچها و ماجراها میگذرد. اگر کودک موفق شود موانع را پشت سر بگذارد پاداش خوبی خواهد گرفت؛ محبت و آغوش و مهربانی خانواده. نمایش به خانوادهها میگوید که بیایید برای کودکانمان پازل و معما طرح کنیم و آنها را وادار به کشف آن کنیم. راه کشف هم در طول این نمایش، دلانگیز است و روش خوبی برای یاد دادن خیلی چیزهایی است که مایلیم کودکانمان بدانند و آموزش بگیرند. دیگر اینکه بچههای تماشاگر همیشه دوست دارند روی صحنه راه بروند و مثل بازیگران حرکت کنند. حرکت فیزیکی بدن به کمک پاست ولی هیچ وقت فکر نکردهایم این بدیهیترین توانایی فیزیکی ما انسانها چه جادوی غریبی است. فقط کافی است به نبودن آنها فکر کنیم. آن وقت تازه متوجه میشویم که پاها قدمهای اول را برمیدارند، ما را به ناشناختهها مهمان میکنند و... گروه اجرایی نمایش «جادوی پاهای من» بدون اینکه ادعای آن را داشته باشد توانسته بیشعار و حرف، این فلسفه را به حرکت و جنبش تبدیل کند و نشان دهد که چگونه پاها میتوانند ما را به حرکت و کشف کردن، رهنمون شوند.