عبور از خشکسالی با آخرین راهکارها
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم: برای مقابله با خشکسالی باید به سمت توسعه گلخانه و کارخانههای تبدیل فرآوردههای کشاورزی برویم
فاطمه امامی| قم- خبرنگار:
رئیس مرکز ملی خشکسالی در گفتوگو با رسانهها از 4 استان نام برده که در بحرانیترین حالت خشکسالی و طولانیترین آن هستند. قم هم یکی از این استانهاست. اعداد و ارقام هم همین را نشان میدهد. یعنی در شرایطی که سرانه تأمین آب در کشور برای هر نفر 1300 تا 1350 متر معکب است در قم این عدد به 600 تا 700 متر معکب رسیده است و این یعنی یک هشدار کامل. برای کنار آمدن با این شرایط هم مسائل گوناگونی تاکنون مطرح شده است. «سید حسن رضوی» رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم میگوید: یکی از این راهها این است که در کشاورزی به سمت گلخانه و در گردشگری به سمت کویر برویم. در این زمینه با او گفتوگو کردهایم.
یکی از موضوعهایی که در گذشته بسیار مطرح شده، ادعاهای سازمان جهاد کشاورزی در موضوع صرفهجویی در مصرف آب است که آب منطقهای به عنوان متولی منابع آب هیچ گاه آن را تأیید نکرده. بالاخره این اختلاف به کجا رسیده است؟
دعوای جهاد کشاورزی و آب منطقهای اختلافی است که همیشه بوده است. هم کارشناسی است، هم برداشت از ضوابط و آیین نامهها و بخش نامهها. زاویۀ هر سازمانی بر اساس نگاه منفعت طلبانۀ خودشان است و خیلی هم غیر طبیعی نیست. نه در قم، که در خیلی از استانها حتی راجع به نسبتها در مصارف آب، اختلاف است که مثلا گفته میشود 90 درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود، شاید آنها قبول نداشته باشند و تلاش کنند این عدد را 60 درصد عنوان کنند. ما نباید سر این چیزها خودمان را مشغول کنیم. ما باید بگوییم «آب» یک کالای اقتصادی با ارزش است که نباید با آن، کالای غیراقتصادی یا با ارزش اقتصادی پایین تولید کنیم.
اگر همه ما این را قبول کنیم و بپذیریم که اگر آب را مصرف نکنیم، بهتر از آن است که کالای غیر اقتصادی تولید کنیم حتی در تولید کالای اقتصادی هم باید سهم نسلهای آینده را در نظر بگیریم. اگر رسیدیم به این نقطه، به یک همفکری و هم گرایی کامل خواهیم رسید؛ اما اگر نرسیم و بخواهیم سرمسائل دیگر باهم جروبحث کنیم، این اختلاف تا ابد ادامه دارد و هیچ وقت به نقطه پایان نمیرسد. واقعیت این است که طبیعت و جبری که به ما تحمیل شده، همه را به این سمت برده که بپذیریم آب کم است و سازگاری با کم آبی، تنها راهکار ماست و باید بیاییم مدلهای موفقی را که در دنیا و در کشورمان بوده، در استان محور قرار دهیم و هم قسم شویم که این کار را انجام دهیم. وگرنه گرفتار میشویم. هم خودمان، هم دیگران را گرفتار میکنیم و سرمایهای که در این زمینه گذاشتهایم که سرمایه کمی هم نیست، به مخاطره میافتد.
در کشاورزی از موضوعهایی که مطرح میشود رواج کشتهای آببر مانند یونجه در قم است. سوال این است که اگر قرار باشد کشت آببر و کشت غیراقتصادی نداشته باشیم، کشاورزان باید چگونه امرار معاش کنند؟
باید به سمت توسعه گلخانه و کارخانههای تبدیل فرآوردههای کشاورزی برویم و ارزش افزودۀ محصولات باغی و گیاهی را اضافه کنیم. همان طور که قم را در یک مقطعی قطب دام و مرغ کشور کردیم و اکنون پشیمان هستیم، میتوانستیم قطب تبدیل فرآوردههای کشاورزی کنیم. اما این کار را شروع کردیم. مانند استفاده از ظرفیتهای تولید تخم مرغ که در این جا تبدیل زرده و سفیده را به مواد غذایی که در صنایع مختلف مورد استفاده است. یا در بحث خشکبار و سایر مسائل، اقدامهای موثری را باید انجام دهیم.
باید ظرفیت کوهپایه و آبهای با کیفیت مناسب را به سمت گلخانه ببریم. اکنون هم این پایلوت انجام شده و نتیجه گرفته شده است. دقت کنید که بعضی از گلخانهها که خود دولت درگیر بوده، خیلی موفق عمل نکردند. هر چیزی که دولتی شکل میگیرد، میخواهند همۀ هزینهها را به سبکی مدیریت کنند که در سبد نیاید. دو سه سال بعد هم با مشکل مواجه میشوند. عملا دولت میماند و خودش که باید تولیدکننده باشد و دولت هم تولیدکننده نیست. اکنون بخش خصوصی از صفر تا صد ورود پیدا کرده و گلخانههای موفقی را در قم یا سایر استانهای مجاور ایجاد کرده که میشود این رویه را توسعه داد. برای تغییر کشت هم کشتهای دانههای روغنی و کشتهای اقتصادی که در استان کار کارشناسیِ آن انجام شده باشد باید صورت گیرد و هر بخش از استان به یک سبک، روش و واریاتۀ خاصی انجام شود تا همۀ ظرفیتها و قابلیتهای استان را بتوان استفاده کرد.تا جایی هم که امکان دارد باید در بخش دام و طیور، اصلاح فرآیند انجام دهیم و به سمت امنیت شغلی این بخش برویم که از بیماریها مورد آسیب واقع نشوند. اکنون این بخش آسیبپذیر است به این دلیل که ما بیرویه در این زمینه کار کردیم و حریمها و سطح اشغال بسیار بالایی دارد که سرمایه گذاری به مخاطره افتاده است.
با این شکل ظرفیت تولید ما کاهش پیدا نمیکند؟
اشکالی ندارد که ظرفیت تولید ما پایین بیاید. ما یک تولید پایدار داشته باشیم بهتر از تولید سینوسی است که یک سال به مقدار A تولید کنیم و یک سال صفر. مانند الان در بخش مرغ که صادرکننده بودیم و تبدیل به واردکننده شدیم که اندازۀ خودمان هم نداریم. باید تعادلها را برقرار کنیم. اینها بحثهایی است که در کشاورزی خیلی جای کار دارد.
شما بارها موضوع بازچرخانی آب را مطرح کردهاید. در این موضوع چه وضعیتی داریم؟
بله. در بحث آب، هم در شرب و هم کشاورزی و صنعت، ما استفاده از ظرفیتهای پساب و آب خاکستری و چندبار چرخانی را باید به صورت یک چرخه بهوجود بیاوریم. چارهای هم نداریم. چون یکی از روشهای سازگاری با کم آبی، همین است که از آب به صورت پله کانی استفاده کنیم. که بعضی کشورها تا 7 پله استفاده میکنند و ما در بهترین حالت از دو پله استفاده میکنیم. اگر بتوانیم این دو پله را به سه یا چهار پله برسانیم یعنی مصرفِ یک قسمتی از نیازهایمان را از همان آبی تأمین کردیم که قرار بود یک بار برای قسمتی دیگر استفاده کنیم. این کار را هم حاکمیت و هم بخش خصوصی باید انجام دهد. حاکمیت باید مدل را تعریف کند و بخش خصوصی باید به آن سمت برود. برای مثال در بخش کشاورزی، ماهی را هم انجام میدهیم و دو بار از آب استفاده میکنیم. اما حالا باید دید بعداز ماهی برای چه کار تولیدی دیگری از آن آب میشود استفاده کرد که پله بعدی را با آن انجام دهیم. مثلا شاید برای یک صنعتی به درد بخورد و استفاده شود.
این مستلزم آن نیست که صنعت و کشاورزی هم راستای هم حرکت کنند؟
بله باید هم راستای هم باشند. میشود پساب کشاورزی و شیلات را برای صنعت استفاده کنیم. بعد از آن با یک مصرف جدید برای فضای سبزِ صنعت استفاده شود. چارهای جز مدل بازچرخانی آب در قم نداریم.
گفته میشود سرمایه گذاری در ییلاق ممکن نیست چون آبی برای استفادۀ گردشگری نیست. نظر شما چیست؟
بهترین ظرفیت برای گردشگری ما، کویر است که در قم مغفول مانده است. بدون آب میشود در کویر سرمایه گذاری کرد. مگر کشورهایی مانند امارات و قطر یا کشورهای دیگر که کویر دارند، چطور درآمدزایی میکنند؟ ما سرمایه گذاری مان در گردشگری باید با محور کویر باشد. گردشگر را به کویر بیاوریم. حالا اگر مخالفتهای امنیتی در گذشته بوده، باید آنها را حل کنیم. این موضوعی ثانویه است.
باید بگوییم گردشگری ما آببر نباشد و این امکان را چون به واسطۀ کویر و دریاچه نمک داریم که کاملا برای گردشگری مساعد است و فقط 2 ماه از سال شاید شرایط حاد داشته باشند و 10 ماه از سال شرایط مناسب است، باید روی آن برنامه ریزی کرد. اگر محدودیتهای ثانویه بهوجود آمده باید با جمعی از عقلا آن را حل کرد.
آیا بخش خلجستان که منطقه نمونه گردشگری دارد باید مسکوت بماند؟
خیر. آنها بر اساس تأمین آب از محلهای خودشان یا تبدیل نوع آب برای مصرف از کشاورزی به گردشگری امکان پذیر است. همان طور که اتفاق افتاده و دهکدۀ صبا بر اساس آبی بوده که داشتند و تبدیل وضع کردند، قنوات و چشمههایشان را از کشاورزی به گردشگری تبدیل کردند. بقیه جاها هم امکان پذیر است. بالاخره ما میخواهیم بگوییم از آبی که داریم استفاده بهینه کنیم. بیاییم ببینیم در صنعت استفاده شود یا گردشگری یا کشاورزی یا شرب (که البته ناچار هستیم) به چه نحوی استفاده کنیم. چون ممکن است در کشاورزی 10 نفر با ارزش اقتصادی مشخصی مشغول به کار شوند اما در صنعت یا گردشگری تعداد بیشتری با ارزش اقتصادی بیشتری شاغل شوند و این ارزش گذاریها مهم است. استانهای دیگری هستند که در کشاورزی ظرفیت دارند و افراد میتوانند در آن جا به کشاورزی بپردازند.
وضعیت آبرسانی شهری و روستایی ما چگونه است؟
در حوزۀ آبرسانی شهری تقریبا صد درصد شهر زیر پوشش شبکه آبرسانی است و جزو شهرهایی هستیم که بهترین شرایط را داریم و تا جایی که من مطلع هستم در فاضلاب 40 درصد پیشرفت و پوشش داریم که طبق برنامه بیش از 10 درصد عقب هستیم. اما از نظر زیرساخت عقب نیستیم از نظر انشعاب و بهره برداری عقب هستیم. چون تصفیه خانهها و خطوط انتقال خوبی ایجاد کردیم. تنها نقطهای که بیشترین مشکل را داریم بخش زیرساختی در پردیسان است که با سیاستی که اتخاذ شد، نمایندگان قم در مجلس، اعتباری قرار دادند و استان هم اعتباری گذاشت و وزارت نیرو هم قرار است اعتباری بگذارد که تا 2 سال این مشکل از حالت بحران خارج شود و فاضلاب آنجا هم مورد استفاده قرار گیرد.