لطفا مراقب خبرهای قلابی باشید!
جواد رسولی | دانشجوی دکتری رسانه در بارسلونا :
هفته گذشته در نخستین روزهای ناآرامی و اعتراض در چند شهر، ویدئویی بهسرعت میان کاربران غیرایرانی در توییتر بازنشر و دستبهدست شد. توضیح ویدئو این بود: «تظاهرات ۳۰۰هزار نفری مردم ایران برای دستیابی به دمکراسی». در ویدئو، تصویر از روی بلندی گرفته شده بود و در خیابانی نسبتا وسیع، جریان طولانی مردم نشان داده میشد که تا چشم کار میکرد حضور داشتند و همزمان با شعاردادن، پرچمهایشان را هم تکان میدادند. این تصویر برای مخاطبان غیرایرانی هیجانانگیز و شگفتآور مینمود اما در خبری که در حال دستبهدستشدن بود، یک چیز نادیده گرفته میشد: پرچمهایی که توی ویدئو در دستهای مردم دیده میشد، پرچم بحرین بود و فیلم، مربوط میشد به شروع اعتراضهای مردمی 6سال پیش در این کشور؛ آخرین باری که دیدم یک ویدئو در توییتر بیش از ۱۷هزار بار ریتوییت شده که عدد قابلتوجهی است.
تعدادی از روزنامهنگارها و فعالان این شبکه اجتماعی بهخصوص در زبان فارسی، تلاش کردند که روی این توییت توضیح بدهند و مخاطبان را متوجه این اشتباه کنند اما عملا نتوانستند تأثیری روی بازنشر و تبدیلشدن این خبر اشتباه به یک «واقعیت» برای مخاطبان انگلیسیزبان بگذارند. در روزهای گذشته نظیر این وضعیت را در فضای شبکههای اجتماعی فارسیزبان هم بهوفور دیدیم. این نوع از خبر همانی است که به آن خبر قلابی (fake news) میگویند؛ مسئلهای که اینروزها دربارهاش بسیار صحبت میشود.
فیکنیوز یا خبر قلابی پدیده تازهای نیست؛ تنها چیزی که آن را امروزه قابلتوجهتر از گذشته کرده، شیوه نشر آن است. حالا دیگر مخاطبان اخبار بهندرت برای دانستن آخرین خبرها، به وبسایت یک خبرگزاری سر میزنند یا آن را از رسانههای رسمی دنبال میکنند؛ شبکههای اجتماعی (مثل توییتر و فیسبوک) دیگر جای رسانههای کلاسیک اطلاعرسانی را گرفتهاند و بیشتر ما خبرها را از طریق افراد یا حساب رسمی خبرگزاریها و روزنامهها در شبکههای اجتماعی دنبال میکنیم. ویژگی اصلی این تغییر، یکی سرعت بسیار بالای ردوبدلشدن خبرهاست، دیگر میل به تصویری و بصریشدن اطلاعرسانیها و همینطور آسانبودن بازنشر آنها در این شکل از اطلاعرسانی. در این وضعیت است که فیکنیوزها روزنامهنگاری را با چالش مهم و تازهای روبهرو کردهاند. انتخابات گذشته آمریکا و رقابت ترامپ و کلینتون یکی از بزنگاههایی شد که اهمیت این چالش تازه را نشان دادند و ترامپ شاید نخستین برنده بزرگ این چالش بود. در شرایطی که بیش از ۶۰درصد مردم آمریکا خبرهایشان را از شبکههای اجتماعی دنبال میکردند، او موفق شد در نبرد خبرهای قلابی، پیروز شود.
آسیبهایی که فیکنیوزها به همراه دارند به دلیل ماهیتشان، در لحظات بحرانی و حساس میتواند تعیینکننده باشد. مخاطبان متاثر از خبرهای قلابی، تحلیلهای غلطی هم از شرایط پیدا میکنند و تصمیمهای اشتباه میگیرند؛ تصمیمهایی که میتواند روی سرنوشت یک جامعه بزرگ تأثیر بگذارد. در هفته گذشته تأثیر فیکنیوزها را بارها در روزهای حساس اعتراضهای مردمی دیدهایم. ظهور بعضی از کانالهای اطلاعرسانی که جذابیتشان را از همین خبرهای قلابی میگیرند در شکلگرفتن آشوبهایی در کنار اعتراضات مردمی، مؤثر بود. مسدودکردن موقت این کانالها و رسانهها هم هرگز نمیتواند راهحل مقابله با تأثیر خبرهای قلابی باشد. این خبرها بهدلیل سادهانگارانهبودن و استفاده از فضای احساسی و سوارشدن بر موجها، جذابیت بالایی دارند و راه خودشان را برای انتشار پیدا میکنند. ای کاش فضای رسانهای ما توجه بیشتری به این بحران داشته باشد و با تمرکز روی شکلهای مختلف تولید و انتشار فیکنیوز، مخاطبان این خبرها را با این پدیده، بیشتر آشنا کند. ویدئوهایی نظیر آنچه در ابتدای متن به آن اشاره شد، شکلدهنده افکار عمومی مردم جهان نسبت به رخدادهای کشور هستند و نظیر آنها را در شبکههای اجتماعی داخلی هم اینروزها کم ندیدهایم.