چطور در شرایط اقتصادی سخت، هزینههای خرید خانه را مدیریت کنیم؟
چرتکه بیندازید
نیلوفر ذوالفقاری
شاید با خودمان فکر کنیم که برای رفع دغدغههای مالی و داشتن یک زندگی همراه با آسایش، راهی جز داشتن درآمدهای نجومی وجود ندارد. هرچند هیچکس از داشتن حقوق بیشتر و رفاه اقتصادی بدش نمیآید اما واقعیت این است که بیشتر ما با همه تلاش و سختکوشی، درآمد محدود و مشخصی داریم. این روزها همهجا حرف از گرانی و مشکلات اقتصادی است و چککردن قیمت ارز و طلا به عادت هرروزه بسیاری از ما تبدیل شده است. نگرانی برای تامین هزینههای خانواده و گذشتن از این دوره دشوار، همه ما را به فکر انتخاب راهی برای مدیریت اقتصادی در خانواده انداخته است. خبر خوب اینکه شاید نتوانیم بهراحتی راهی برای افزایش درآمدمان پیدا کنیم، اما با بهکارگیری بعضی راهکارهای نهچندان پیچیده، میتوانیم هزینهها را تا حد قابلتوجهی کاهش دهیم. محسن شاهینپور، کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی که تجربه تالیف چند کتاب در حوزه اقتصاد و بازاریابی را هم دارد، قرار است برایمان از راههای مدیریت موضوعات اقتصادی در خانواده بگوید.
دخلوخرج دست یک نفر باشد
قدیمها در بیشتر خانوادهها مرد مسئول کسب درآمد بود و نانآور خانواده و به همین دلیل هم حساب و کتاب دست خودش بود اما حالا اوضاع تا حد زیادی تغییر کرده است؛ در هر خانواده زن و مرد در کنار هم کار میکنند و چهبسا فرزندان هم به سن داشتن شغل رسیده باشند. خرجهای شخصی به کنار، اما برای مدیریت هزینههای جمعی خانواده مثل خوردوخوراک، پرداخت قبضها، هزینههای خانه، سفر و خریدهای لازم باید حتما یک نفر مدیریت اوضاع را برعهده بگیرد. فرقی نمیکند زن این مسئولیت را بپذیرد یا مرد، درنهایت یک نفر باید حساب هزینهها و میزان باقیمانده بودجه ماهانه خانواده را داشته باشد و در مواقع لزوم به بقیه اعضا اطلاع دهد؛ البته این بهمعنای رئیسبودن و ایجاد محدودیت برای اعضای خانواده نیست و درنهایت بهتر است برای گرفتن تصمیمات مهم و هزینههای خاص، با مشورت و همراهی اقدام شود.
همه سوار یک کشتی
وقتی اوضاع اقتصادی خوب نیست برای همه اعضای خانواده شرایط یکسان است، درست مثل وقتی که همه از رفاه مادی برخوردار هستند. بنابراین همراهی و همدلی در روزهایی که فشار اقتصادی بیشتر است راهگشاست. یادتان باشد درنهایت همه ما در یک خانه مثل مسافران یک کشتی هستیم. وقتی قرار به صرفهجویی، کاهش هزینهها و پسانداز کردن است، همه اعضای خانواده باید در این کار مشارکت کنند. هرچند والدین به اقتضای احساس مسئولیت و مهر خود روی خیلی از نیازها چشم میبندند تا فرزندان در رفاه بیشتری باشند اما درنهایت همه باید با هم تلاش کنند؛ نمیشود که یکی رخت و لباس گرانقیمت بخرد و بقیه اعضای خانواده را دچار دردسر مالی کند!
حتما فهرست بنویسید
یک راه خوب برای مدیریت خرید روزانه خانه، نوشتن فهرست چیزهایی است که لازم دارید. بدون فهرست هیچ بعید نیست با چندین بسته خرید و جیب خالی به خانه برگردید درحالیکه هیچکدام از چیزهایی که خریدهاید را واقعا لازم نداشتهاید و البته هنوز خیلی چیزها میخواهید که نخریدهاید! فروشگاهها از همین ایده استفاده میکنند و خیلی از کالاهای ضروری را در ردیفهای دورتر میچینند تا قبل از رسیدن به آنها سبد خریدتان را از چیزهایی پر کنید که فقط چشمتان به آنها خورده و بدون فکر تصمیم گرفتهاید بخرید. یک راه دیگر هم این است که کاغذ خریدها را نگهدارید یا خودتان بنویسید چه چیزهایی را به چه قیمتی خریدهاید. بعد کافی است آخر هرماه بررسی کنید چقدر هزینه صرف خریدن کالاهایی کردهاید که به آنها نیازی نداشتهاید. با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوید این عدد، سالانه به چند میرسد و چه کارهای مفیدتری میتوانستید با آن انجام دهید.
دست به عصا آری خسیس نه
اینکه باید کمربندها را محکمتر ببندیم و با دوراندیشی بیشتری دست به جیب شویم واقعیتی است که ناچاریم بپذیریم. اما بد نیست حواسمان باشد که این ویژگی در ما به خساست تبدیل نشود؛ مخصوصا اگر قرار باشد حسابگری ما شکل وسواس بهخود بگیرد و بقیه را هم آزار دهد، کار سختتر میشود. بجا خرجکردن خوب است اما گاهی بیش از حد حساسیت بهخرجدادن باعث میشود پیامدهای منفی ایجاد شود. همه ما گاهی با خریدن یک کالای کوچک نه چندان گران که به آن علاقه داریم حالمان بهتر میشود و خوشحال میشویم. گاهی هم بعد از تحمل روزهای سخت یا انجام یک کار خوب، لیاقت این را داریم که به خودمان هدیهای بدهیم. با کمی برنامهریزی میتوان در دستبهجیب شدن انعطافپذیر شد. حسرت خریدن چیزهای کوچکی را که میتوانستید با هزینهای کم بخرید به دل خود نگذارید. حواستان به مرز باریک آیندهنگری و خساست باشد. شاید موقع اجرای برنامهریزی مدیریت اقتصادی خود گاهی هم ولخرجی کنید، اما بهخودتان بیش از حد سخت نگیرید. حواستان باشد روزهای بعد جبران کنید و نگذارید ولخرجی عادت هر روزه شما شود.
قناعت پیشه کن
صرفهجویی فقط مخصوص شرایط اقتصادی سخت نیست، حتی در روزهای رفاه و آسایش هم ریختوپاش و اسراف پسندیده نیست. اما وقتی دخلوخرجمان با هم نمیخواند اهمیت صرفهجویی بیشتر از قبل میشود. همه ما راههای شخصی برای صرفهجویی بلدیم؛ از اولویتبندی در فهرست خریدمان گرفته تا استفاده طولانیتر از وسیلههایی که قدیمی اما سالم هستند. قدیمیها همیشه فرزندانشان را به قناعت توصیه میکردند و این راه خوبی برای کنترل هزینههاست. اگر صرفهجویی به عادت همیشگی ما تبدیل شود حتی وقتی مجبور نیستیم، تعادل هزینههایمان را مدیریت میکنیم. شاید این کار سخت بهنظر برسد اما با واقعبینی میتوانیم باتوجه به شرایط اقتصادی خودمان برنامهریزی کنیم و چه بسا از همین راه اوضاع را بهبود ببخشیم.
صندوق پسانداز
این روزها اگر به کسی بگویی بخشی از درآمدت را پسانداز کن ممکن است با طعنه بگوید مگر پولی هم برای پسانداز باقی میماند؟ واقعیت این است که قرار نیست فقط پولهای اضافی را پسانداز کنیم چون هیچ پولی اضافه بهنظر نمیرسد! با بعضی راهکارهای ساده میتوانیم حتی در روزهای سخت هم ،هرچند کم اما در حد توان خود، پسانداز کنیم؛ مثلا تصمیم بگیریم بهجای خریدن مدل جدید یک وسیله الکترونیکی، آن را تعمیر کنیم یا اگر سالم است به همان مدل قدیمی راضی شویم. میتوانیم تصمیم بگیریم هر شب مبلغ مشخصی از پولهایمان، مثلا اسکناسهای هزار تومانی را جدا کنیم و در جعبهای بگذاریم. این راهها شاید در برابر راههای حرفهای پسانداز ساده بهنظر برسند اما به اندازه خود کارآمد هستند. گاهی همین پولهایی که کمکم جمع شدهاند در یک موقعیت خاص، گرهای هرچند کوچک را باز میکنند. اگر بتوانید در حد توان خود مبلغی را در یک حساب بانکی پسانداز کنید، میتوانید سراغ حسابهایی بروید که به آنها سود یا وام تعلق میگیرد؛ به این ترتیب پولی که به سختی کنار گذاشتهاید میتواند به سرمایه تبدیل شود.