• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
سه شنبه 17 مهر 1397
کد مطلب : 33444
+
-

چرا با وجود آسیب‌های فراوان، الگوی مصرف جامعه ایرانی تغییر نمی‌کند؟

مصرف بدون عذاب وجدان

شاهین امین

آیا امروز در ایران کسی هست که نداند کشور با کمبود شدید آب مواجه است؟ آیا کسی هست که نداند رهاسازی زباله در طبیعت و شهر چه آفاتی در پی داشته و چه زیان‌هایی را به بار می‌آورد؟ آیا واقعا مردم به درستی نمی‌توانند تشخیص دهند در یک آپارتمان 70تا 90متری چه میزان لوازم منزل با چه کیفیتی مورد نیاز است؟ آیا درک این نکته که مصرف 70میلیون لیتر بنزین در روز یا استفاده بی‎حد از گاز و گازوئیل، زیان‌های اقتصادی و محیط‌زیستی را در پی دارد، دشوار است؟ تصور بر این است  که با توجه به هشدارها و مطالب فراوانی که درباره لزوم تغییر الگوی مصرف در صداوسیما، روزنامه‌ها و نشریات مختلف و فضای مجازی منتشر شده، کمتر کسی را بتوان یافت که به زیان‌های پرمصرفی واقف نباشد. پس باوجود این آگاهی، چرا همچنان به روال سابق بدون عذاب‌وجدان به اتلاف منابع مشغولیم و بی‌خیال زندگی می‌کنیم؟

بحران را باور نداریم

«مرگ حق است ولی برای همسایه»؛ ظاهرا بسیاری از ما بدون اینکه بر زبان بیاوریم به این مثل قدیمی باور داریم؛‌ یعنی ما شهروندانی هستیم  که وضعیت مناطق مختلف کم‌آب کشور مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان و  خراسان جنوبی را می‌بینیم یا می‌شنویم و احیانا می‎خوانیم ولی باز هم همچنان به مصرف بالای این مایه حیات، بی‌توجه به مشکلات اطراف‎مان ادامه می‌دهیم و در واقع باور نداریم این بی‌آبی درصورت تغییر نکردن الگوی مصرف، می‌تواند به سرعت گسترش یابد و به سراغ ما و خانواده‌مان بیاید. ما که می‌شنویم مصرف بالای بنزین چه بیماری‌هایی را برای افراد جامعه در پی دارد، چه زیان‌های اقتصادی‌ای را به بار می‌آورد اما باز هم بی‌محابا استارت می‌زنیم. ما می‌دانیم کمبود گاز در زمستان، هموطنان زیادی را به سختی می‌اندازد اما باز هم در مصرف آن انصاف به خرج نمی‌دهیم تا به آسودگی در زمستان با آستین کوتاه و شلوارک در خانه چرخ بزنیم.

... و همیشه توجیه وجود دارد

فقط افراد عادی نیستند که وظایف شهروندی خود را به‌جا نمی‌آورند و هیچ مسئولیتی را نمی‌پذیرند،متأسفانه بسیاری از مدیران که وظیفه برنامه‌ریزی در حوزه‌های مختلف را برعهده دارند هم ظاهرا از خود سلب مسئولیت کرده‌ یا حداقل به مسئولیت‌های خود به درستی عمل نکرده‌اند.  حداقل 25سال است که هشدارهای مختلف درباره اتلاف منابع و حامل‌های انرژی و آثار مخرب آن به شکل واضح توسط کارشناسان و دلسوزان مطرح شده است اما تاکنون کمتر برنامه دقیقی برای کاهش مصرف آب و حامل‌های انرژی اجرا شده یا اگر اجرا شده موفق بوده‌است. هنوز مصرف بهینه منابع آبی در بخش‌های کشاورزی و صنعتی گسترش پیدا نکرده‌است، هنوز 25درصد آب قبل از رسیدن به خانه‌ها در لوله‌کشی شهری هدر می‌رود و هنوز مصارف شهری و صنعتی بنزین، گاز و گازوئیل مدیریت نمی‌شود. اینکه یک مدیر تنها با اشاره به محدودیت‌های مختلف، برنامه‌ای دقیق برای رفع بحران‌هایی که کشور را تهدید می‌کند نداشته باشد به‌طور قطع نه پذیرفته است نه کاهنده مسئولیت. نباید فراموش کنیم مهم‌ترین وظیفه مدیران در تغییر الگوی مصرف، فراهم‌سازی‌ شرایط و بستر مصرف بهینه و وضع قوانین و ضوابط متناسب است؛ چراکه تنها با خواهش از مردم برای مصرف اندک نمی‌توان به الگویی مناسب دست یافت.

 همیشه حق با من است

این حس که ما همیشه محق هستیم، باعث می‌شود به‌خود اجازه دهیم، هر زمان و هرجا به هر نوعی که می‌خواهیم-  البته می‌توانیم- رفتار کنیم. بر مبنای این عادت گسترش یافته در جامعه ایرانی، اغلب هرگونه که می‌خواهیم از منابع استفاده می‌کنیم و حداکثر استدلال‌مان این است که «پولش را می‌دهم». بر این مبنا محدوده میزان مصرف حتی از نعمات الهی، فقط و فقط خواست و علاقه مصرف‌کننده می‌شود و نتیجه‌اش چیزی نیست جز سونامی مصرف بدون احساس مسئولیت و گناه.

این خبر را به اشتراک بگذارید