کودکآزاری در ایران و جهان چه ابعادی دارد؟
جنگ جهانی علیه کودکان
مرور گزارش سازمان بهداشت جهانی درباره شیوع آزار فیزیکی کودکان در جهان
شبنم سیدمجیدی
«من پاتریشیا هستم، اهل دیترویت در آمریکا. وقتی که مُردم 3سالم بود. سوءاستفاده از من وقتی شروع شد که ناپدری بالای سرم آمد. او هر وقت عصبانی بود، مرا به سمت دیوار پرتاب میکرد یا با لگد به شکمام ضربه میزد. یکبار مادرم من را از اتاق خواب به بیرون پرت کرد چون تختم را خیس کرده بودم. بدنم روی چیز سختی فرود آمد و تا مدتها درد میکرد. با اینکه دیگران از آزارهایی که میدیدم خبر داشتند اما هیچکس، هیچ وقت نخواست به من کمک کند. بعد از اینکه مُردم، متخصصان گفتند که روی هر سانتیمتر از بدنم کبودی وجود داشتهاست. من پاتریشیا هستم. من مردهام.»
«من سیفیسو هستم از آفریقای جنوبی. 11سال دارم. همیشه عاشق فوتبال بودم. دلم میخواست فوتبال را بهطور حرفهای بازی کنم و به لیگ برتر راه یابم. پدر و مادرم خیلی سختی کشیدند تا پول جمع کنند و مرا به مدرسه فوتبال بفرستند تا رؤیایم را دنبال کنم. در آنجا مربیام برای اینکه مرا به بازیها راه دهد، از من سوءاستفاده جنسی میکرد. او بیرحم بود و کتکم میزد. من سیفیسو هستم، دیگر هیچ رؤیایی ندارم. دیگر حتی فوتبال را هم تماشا نمیکنم.»
«نام من متیو است. من در لندن زندگی میکردم. وقتی مُردم 4سالم بود. ناپدریام مرا کتک میزد و مادرم هیچ کاری نمیکرد. او بیشتر به سر من ضربه میزد و من خونریزی میکردم. او از کارش بازنمی ایستاد. یکبار او مرا در آبجوش قرار داد تا همه بدنم بسوزد. آب داغ، ناخنها و انگشتهای پای مرا پخته بود. بعد، یک نفر(شاید مادرم) پیژامهام را تنم کرد و مرا در تخت گذاشت. درد غیرقابل تحمل بود و من روز بعدش مُردم. من متیو هستم. من مردهام.»؛ اینها داستان فقط 3کودک از صدها هزار یا میلیونها کودکی است که در سراسر جهان مورد خشونت یا تجاوز واقع میشوند. آزار و اذیت کودکان مختص ایران نیست و میتوان گفت که این یک جنگ جهانی علیه کودکان است. حالا که در روز جهانی کودک قرار داریم، داستانهایشان را تکرار کردیم تا هرگز آنها را فراموش نکنیم. البته که نمونههای ایرانی این داستانهای زهرآلود را هم از حفظیم؛ داستان اهورا، آتنا، کیمیا، ستایش و صدها مورد دیگر؛ داستانهایی که مثل یک کابوس میآیند و روزها و شبها ما را درگیر میکنند و بعد با اتفاق و خبر بعدی، فراموش میشوند. داستانهای آنها را تکرار میکنیم که هرگز آنها را از خاطرمان نبریم.
آمار و ارقام جهانی چه میگویند؟
در وبسایت سازمان بهداشت جهانی آمده است که از هر 4نفر بزرگسال، یک نفر در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و 12درصد کودکان دنیا در سال گذشته مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند. البته سازمان بهداشت جهانی، آمار شیوع بدرفتاری با کودکان را به تفکیک کشورها و به تفکیک نوع آزارها نیز منتشر کرده است. بهعنوان مثال آمارشیوع آزارفیزیکی درباره ایران تکاندهنده است و نشان میدهد که بدرفتاری با کودکان در ایران شیوع 41درصدی دارد. تنها کشورهایی که در این زمینه وضعیتی بدتر از ایران دارند شامل اسپانیا با 91درصد، سریلانکا با 59درصد، مالزی با 49درصد و سنگاپور با 46درصد شیوع است. البته در خیلی از کشورها مطالعه و تحقیقی درباره این موضوع انجام نشده است، در نتیجه از آمار سازمان بهداشت جهانی خارج ماندهاند. مثلاً درباره سوءاستفاده روحی و روانی از کودکان، کانادا با شیوع 78درصدی بدرفتاری، در صدر قرار دارد. اما ایران هیچ تحقیقی را در این زمینه به ثبت نرسانده و از آمار خارج مانده است.
اکبر محسنیفر- آسیبشناس اجتماعی- نیز این موضوع را تأیید میکند و میگوید: درایران فقط کودکآزاریهایی در آمار و ارقام میآید که همراه با عارضه باشد مثلاً کار بچه به بیمارستان کشیده شده باشد که در آن صورت گزارش آن ثبت میشود. کودکآزاریهای بسیاری روزانه رخ میدهد که در هیچ آماری ثبت نمیشوند. او ادامه میدهد: هر کودکی که یکبار در زندگیاش مورد کتکخوردن واقع شود، شامل آمار کودکآزاری میشود. قابل حدس است که اگر بخواهیم این کودکان را در آمارها لحاظ کنیم، به رقمهای وحشتناکی میرسیم. او میگوید: بخش آزارهای روحی و روانی بهشدت در ایران مغفول مانده و هیچ آماری در مورد آن وجود ندارد و تحقیقات اندکی در این زمینه انجام شده است. این آزارها هیچ کجا ثبت نمیشود، هیچکس از آنها باخبر نمیشود و آسیبهای آن تا بزرگسالی با افراد باقی میماند.
آمار رسمی داخلی
اگر بخواهیم به آمار و ارقامی رجوع کنیم که ثبت رسمی شده است، به آمار اورژانس اجتماعی کشور میرسیم. جدیدترین آمار آن برای سال 96 منتشر شده است که نشان میدهد سال گذشته 12هزار مورد کودکآزاری به تأیید اورژانس اجتماعی کشور رسیده است و 8درصد از کل تماسها با این اورژانس مربوط به کودکآزاری است. بیشترین آزار کودکان در ایران بهدلیل مصرف موادمخدر از سوی والدین رخ میدهد. در مراحل بعدی، تندخویی و پرخاشگری، سوءمصرف الکل، بیماری روانی، بهانهگیری بیمورد، بیکاری و انحراف جسمی و جنسی فرد آزاردهنده قرار دارد. همچنین قابل ذکر است که 86درصد کودکآزاریها توسط پدر و مادر صورت گرفته است.
محسنی فر که در حوزه کودکان کار و خیابان فعالیت دارد، میگوید: کودکآزاری فقط در محیط خانه نیست. طبق تحقیقات ما 16هزار کودک کار و خیابانی فقط در تهران مورد آزار روحی بسیار واقع میشوند، آیا کودکآزاری نیست؟ 50هزار نفر از کودکانی که باید در مدرسه باشند، در محیطهای کاری حضور دارند و حتما در محیط خیابان کتک هم میخورند. در نمونهگیریهای ما مشخص شد بسیاری از آنها مورد آزارجنسی نیز قرار میگیرند. اینها کودک آزاری است و هیچکس هم برای آن کاری نمیکند.
قانون به داد کودکان میرسد؟
بالاخره بعد از 10سال، لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید اما هنوز این مصوبه به تأیید شورای نگهبان نرسیده است و از سرنوشت نهایی آن خبری نیست. تأیید و اجرای این لایحه میتواند در حمایت از کودکان نقش مهمی داشته باشد؛ چراکه در آن به سوءرفتار، بهرهکشی، تجاوز و خرید و فروش کودکان توجه شده است. شاید قانونی شدن این لایحه، بتواند آمار کودکآزاری در ایران را کاهش دهد. محسنیفر میگوید: درصورت قانونیشدن این لایحه، دست ما مددکاران برای حمایت از کودکان در برابر والدینشان باز میشود و دیگر هیچ پدر معتادی که کودک خود را معتاد کرده است، نمیتواند بگوید این بچه من است و به شما مربوط نیست.
کودکآزاری فقط در محیط خانه نیست. طبق تحقیقات 16هزار کودک کار و خیابانی فقط در تهران مورد آزار روانی بسیار واقع میشوند، 50هزار نفر از کودکانی که باید در مدرسه باشند، در محیطهای کاری حضور دارند و حتما در محیط خیابان کتک هم میخورند. در نمونهگیریهای ما مشخص شد بسیاری از آنها مورد آزارجنسی نیز قرار میگیرند. اینها کودک آزاری است و هیچکس هم برای آن کاری نمیکند