نقدی بر برنامههای 5 ساله تهران برای تبدیلشدن به شهر دوستدار کودک
شهری غریبه با کودکان
پریسا امیرقاسمخانی | خبرنگار:
طبق آمار سرشماری سال 95 حدود یکمیلیون و 36هزار کودک در تهران زندگی میکنند و اکنون بیش از یک میلیون و 200 هزار دانشآموز داریم. تا به حال فکر کردهاید تهران از دریچه دوربین کودکان چگونه است؟ از کودکان پرسیدهاید دوست دارید این کوچه، محله، پارک یا خانه چه شکلی باشد؟ چقدر توانستهایم در آماده کردن شهر برای آنها موفق باشیم؟ مسئولان و کارشناسان نظرات متفاوتی دارند. برخی صداها شنیده نمیشوند، ولی وجود دارند؛ شبیه بادی که به خاک میخورد و بازمیگردد. با وجود آنکه سالهاست تهران عنوان «شهر دوستدار کودک» را یدک میکشد اما تاکنون به جز چند بوستان و پارک ترافیک، هیچ نشانی از این شهر دوستدار کودک نیست؛ نه فضاهای شهری براساس نیاز کودکان طراحی میشود و نه هیچ تلاشی برای تبدیل این شهر به شهری کودکانه در دست اجراست. هر بار هر مدیر شهری هم که سخنی کوتاه از کودکان به میان میآورد، خیلی زود فراموش میشود.تصویب شهر دوستدار کودک در سطح جهانی به حدود 10سال قبل برمیگردد؛ مصوبهای که در آن قرار است تمام شهرها برای کودکان مطلوب شوند و به نوعی مشارکت و حضور کودکان را در آنها داشته باشیم. اکنون بیش از 5سال از تشکیل کمیته شهر دوستدار کودک در تهران توسط انجمن شورای شهر میگذرد، ولی هنوز استانداردهای لازم برای چنین شهری در تهران دیده نمیشود.
نگاه تبعیضآمیز
فاطمه قاسمزاده، کارشناس کودک
تهران هنوز با شهر مطلوب برای کودکان خیلی فاصله دارد. در شهر مطلوب، کودک در فضای شهری حل میشود ولی در تهران اینطور نیست. یک از عواملی که باعث میشود این اتفاق نیفتد، نگاه ناعادلانه و تبعیضآمیز به کودکان است. در اینباره مثالهای زیادی میتوان آورد؛ ازجمله اینکه ما در شهرمان مدارسی داریم که از لحاظ امکانات و تجهیزات در سطح بالا و بهاصطلاح لاکچری هستند و در مقابل مدارسی داریم که حتی تصورش برای شما ناراحتکننده است. سیستان و بلوچستان مدارسی دارد که اصلا نمیتوان نام کلاس یا مدرسه برآنها گذاشت یا کودکانی را میتوان در جنوب شهر و اطراف تهران دید که وسیله بازی آنها هنوز خاک است یا کودکان معلولی هستند که نمیتوانند بهراحتی در شهر رفتوآمد کنند و... . اینکه کودکان از امکانات مناسب برخوردار باشند، بسیار خوب است، ولی آنهایی که این امکانات را ندارند چه بکنند.
شفافسازی شهر دوستدارکودک در برنامه سوم توسعه
الهام فخاری، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران و مسئول کمیته شهر دوستدار کودک
برای شهر دوستدار کودک ما یک مدل بینالمللی داریم که اجرای آن در تهران بهعلت ناهماهنگی نظرات بین اعضای شورا و شهرداری بهصورت سلیقهای صورت میپذیرد و بلاتکلیفی برخی برنامهها، ناشی از نبود دیدگاه مشترک بین اعضای مدیریت شهری است. اتفاقا مشخصات شهر دوستدار کودک در مجامع بینالمللی تعیین شده است. در این شهر بهوجود شهر پیادهمدار و امکان دسترسی کودکان به خدمات عمومی اشاره روشن شده است. در شهر دوستدار کودک برنامههای شهری با حضور و تعامل کودکان انجام میشود و کودکان نه بهعنوان مصرفکننده، بلکه بهعنوان یک کنشگر اجتماعی حضور دارند. شهر دوستدار کودک پروژهای بزرگ و یک موضوع فانتزی نیست، بلکه از زیرساختها شروع میشود. ما باید به بسته بینالمللی شهر دوستدار کودک بهعنوان مبنا یا سند بنیادی نگاه کنیم. قرار است در برنامه پنج ساله سوم توسعه، طرح شهر دوستدار کودک ارزیابی تحلیلی شود و کمیته مربوط، برنامه اجرایی شفافی از آن ارائه بدهد.
امنیت مهمترین ویژگی شهر کودکان
مصطفی رحماندوست، شاعر، مترجم و نویسنده کودک
زمانی میتوانیم بگوییم فضای شهرمان برای کودکان آماده است که وقتی از خانه بیرون میآییم، دست کودکمان را رها کنیم و خیالمان راحت باشد، برایش اتفاقی نمیافتد؛ این یعنی امنیت. مهمترین خصوصیت شهر مطلوب برای کودکان، ایجاد امنیت است. ولی اکنون نمیتوانیم چنین کاری انجام بدهیم. برای اینکه فضای شهر را برای کودک مناسبسازی کنیم، ابتدا باید یک منطقه را بهعنوان نمونه انتخاب کنیم و بعد از مناسبسازی آن سراغ مناطق دیگر برویم. یکبار در منطقه 15 تهران طرح کتابخوانی برای کودکان را با کمک مدیریت شهری اجرا کردیم که بچههای منطقه میتوانستند کتابها را از کتابخانه بگیرند و بعد از مطالعه برگردانندکه این طرح خیلی هم با استقبال آنها مواجه شد. قبلا قول دادند این طرح را در مناطق دیگر هم اجرا کنند، ولی با تغییر مدیریت شهری، طرح نیمهکاره رها شد. در دوره آقای نجفی هم طرحی برای کودکان در حوزه مشاور دانشآموز مطرح شد که با تغییر مدیریت نیمهکاره رها شد. مشکل این است که مدیریت شهری طرحهای زیادی در زمینه کودک دارد. اغلب طرحها هم خوب است، ولی نیمهکاره رها میشوند و ما ضمانت اجرایی برای برنامههایمان نداریم.
خودروها بچهها را میبلعند
مروارید قاسمی، کارشناس شهری
ما در تهران بیشتر امکانات را برای عبور و مرور مردان جوان و میانسال سالم فراهم کردهایم و امکان حضور برای سایر گروههای اجتماعی ازجمله کودکان کم است. برای شهری که بتواند آماده حضور کودک باشد باید از حرف و شعار بگذریم و به عمل برسیم. جشنواره و انجمن و تشکیل کمیته و ظاهرسازی دیگر جواب نمیدهد. به زبان ساده من باید بتوانم وقتی کودکم را از در خانه بیرون میآورم با آرامش و خیال آسوده با او در کوچه قدم بزنم، ولی امروز جلوی هر خانه یک ماشین پارک است و همان ابتدای ورود به کوچه شما با خیل عظیم ماشینها و ساختمانهای غولپیکر روبهرو میشوید که گویا میخواهند کودکتان را ببلعند. امروز چند مادر جرأت میکند کودکش را برای بازی به کوچه بفرستد و نترسد که هر آن امکان دارد ماشینی او را زیر بگیرد و چند مادر میتواند به راحتی از پنجره خانهاش کودکش را صدا بزند تا بعد از بازی برای ناهار به خانه بیاید.