اسدالله افلاکی/دبیرگروه زیستبوم
هفته گذشته 3گورخر از 10گورخری که با هدف احیا و تکثیر از ذخیرهگاه توران به پارکملی کویر در حال انتقال بودند حین انتقال تلف شدند. علاوه بر تلفشدن این 3گورخر، 2گورخر هم تیرماه امسال بهدلیل تزریق «آتروفین- داروی بیهوشی» در یزد تلف شدند؛ خبری که نخستینبار چهارشنبه گذشته در گزارشی با عنوان «گورها را بهجای احیا میکشند»در همین صفحه به نقل از اکبر همدانیان رسانهای شد. همدانیان، چهره شناختهشده عرصه حیاتوحش کشور، نخستین کارشناسی است که سال76 با اعتبار اندک و تجهیزات ابتدایی موفق به زندهگیری 6گورخر وحشی از پارکملی توران شد و گورها را با موفقیت به سایت تکثیر در یزد منتقل کرد. این اقدام همدانیان آن اندازه اهمیت داشت که گری استیکر -مستندساز شبکه سیانان- را به ایران کشاند تا مستندی در این زمینه تهیه کند. علاوه براین، شیوه زندهگیری و انتقال گورها تا سبب شد تا خانم دانلو- کارشناس حیاتوحش آلمانیتبار- که با سفرهای متعدد به مغولستان، روسیه، هند، عراق و ایران، کتاب جامعی درباره گورخرهای آسیایی تدوین و منتشر کرد، 2صفحه از کتاب خود را به اقدامات همدانیان در ارتباط با زندهگیری گورخرها اختصاص دهد.
نکته مبهمی که اکنون وجود دارد و سازمان حفاظت محیطزیست تا امروز درباره آن توضیحی نداده این است که چه ارتباطی میان 2گورخری که در یزد بر اثر تزریق آتروفین تلف شدهاند با یکی از 3گورخر تلفشده حین انتقال به پارکملی کویر وجود دارد؛ بهویژه آنکه این گورخر هم بر اثر تزریق آتروفین تلف شده است؟ آیا این تزریقها توسط فرد واحدی صورت گرفته؟
روز گذشته، حمید ظهرابی،معاون طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگویی که در ایسنا منتشرشد اعلام کرد:«پروژه انتقال گورخرها به پارکملی کویر ۷۰ درصد موفقیت داشته است و ما خود را مکلف به پیگیری کوتاهیهای احتمالی در اینباره میدانیم اما نباید با اعمال فشار بیش از اندازه، جسارت تصمیمگیری و انجام اقدامات مهم را از کارشناسان حیاتوحش سلب کنیم». این مقام مسئول در حالی از اعمال فشار بیش از اندازه انتقاد میکند که هیچ عامل فشاری وجود ندارد و طرح این موضوع جز پاککردن صورتمسئله کاربرد دیگری ندارد. آقای ظهرابی به جای طرح این مباحث بهتر است با شفافسازی در این زمینه، ماجرای تلفشدن گورخرهای یزد را برای افکار عمومی روشن کرده و اعضای تیم زندهگیری و انتقال را با ذکر پیشینه آنها معرفی کند. علاوه بر این، توضیح دهد که سازمان محیطزیست تا چه اندازه ازکارشناسانی که تجارب ارزندهای در زمینه زندهگیری و انتقال گونههای حیاتوحش دارند مشاوره میگیرد و آیا این افراد در تصمیمگیریهایی که به قول ایشان نیازمند «جسارت» است جایی دارند؟
تلفشدن هیرکان (پلنگ در اسارت) در استان گلستان بهدلیل رهاسازی در طبیعت بدون ارزیابی و کارکارشناسی (در زمان ریاست خانم ابتکار در دولت یازدهم)، درس بزرگی برای مسئولان محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست بود اما بهنظر میرسد این سازمان برای هر اقدامی گزینه آزمون و خطا را انتخاب میکند؛ گزینهای که مدتهاست حیاتوحش و محیطزیست بحرانزده کشور تحمل آن را ندارد.
«جسارت» یا آزمون و خطا روی گورخرها
در همینه زمینه :