محمدتقی حاجیموسی
اینقدر که همه از رمانتیک و عاشقانه و شاعرانه بودن پاییز گفتهاند احتمالا مجنون در وصف لیلی نگفته و همین حالا اگر نگاهی به فضای مجازی بیندازید پر شده از پستهایی که در آن یک نفر عاشق شده و دلیلش دیدن برگهای زرد درختان است. غیر از این قضیه اما پاییز ماجراهای دیگری هم دارد و کلی المانهای دیگر که به آن گره خورده و هر وقت کسی نامشان را ببرد ما ناخودآگاه یاد پاییز میافتیم، بیتفاوت به اینکه عشق و عاشقی سیخی چند است!
برگ زرد و قرمز
کاری به احساسات نداریم ولی جدا کردن پاییز از برگهای زرد و قرمز و نارنجی روی زمین ریخته و خشخش آنها و البته صدای خرت خرت زیر پا له شدنشان نشدنی است. به همینخاطر است که طراحان مد و لباس و اکسسوری الان هر چه دارند توی همین رنگ و حال و هواست. نکته مهم درباره این برگها اما اینکه درست است که دیدن پایین افتادن یک برگ زرد و رقصش در هوا خیلی جذاب است اما برای کسانی که باید آنها را از روی زمین جمع کنند شبیه نزول عذاب است و این یعنی همهچیز چقدر نسبی است.
باران
کسانی که تازه در دوران نوجوانی هستند احتمالا خیلی با این پدیده آشنایی ندارند و بیشتر پاییز سال 96 را که رکورد خشکی را زد یادشان میآید اما از آغاز پیدایش زمین و آسمان، اوضاع این جوری بوده که پاییز پر از باران بوده و آب توی جویها بالا میزده و ملت دنبال اتوبوس و تاکسی میدویدهاند و همه با چتر توی خیابان قدم میزدهاند. حالا اما همراه داشتن ماسک و اسپری ضروریتر است.
بارانی
وقتی باران بیاید بهترین لباس بارانی است که آب را بهخودش نمیگیرد و لباسهای دیگر را خشک و گرم نگهمیدارد. غیراز بارانی اما بادگیر هم قبلا خیلی مرسوم بود و در پاییز چنان بادی میآمد که علاوه بر ریختن برگ درختان، منجر به ریختن کرک و پر ما نیز میشد که الان از آن هم دیگر خبر خاصی نیست و معلوم نیست چهکسی بادهای ما را میدزدد.
آسمان خاکستری
حالا آسمان خاکستری به آسمانی گفته میشود که میزان غلظت آلایندهها در آن به سقف چسبیده و برج میلاد از فاصله 100متری هم معلوم نیست منتها قبلا که هوا تمیز بود مردم عادت داشتند صبح که از خواب پا میشوند و پرده را کنار میزنند یک آسمان خاکستری با ابرهای سیاه پیچیده درهم را ببینند که بعد از 3-2 ساعت بغضش میترکید و بعد دوباره به بغض کردن ادامه میداد. در گذشته کلا اینجوری بود که ملت در ماه دوم پاییز، خورشید را نمیدیدند و همهچیز شبیه سریال شرلوک هلمز، خیس و مرطوب بود.
خرمالو
آدمها 2 دستهاند؛ عاشقان خرمالو و متنفرین از آن. این میوه نارنجی رنگ عجیب که جزو دسته میوههای جانسخت بهحساب میآید در اوایل پاییز میرسد و قبلا توی همه حیاطها، یک شعبه داشت که معلوم نیست چرا با این حد از محبوبیت از کاشتش دست نمیکشیدند. هر چه هست رسیدن خرمالوها و ورودشان به میوهفروشیها یعنی پاییز شما را در برگرفته و اگر دهانتان گس نشده خسران دیدهاید.
انار
صددانه یاقوت دوست داشتنی در میانههای پاییز وارد ماجرا میشود و از اوج گرفتن این فصل حکایت میکند. این میوه را میشود بهعنوان سمبل پاییز انتخاب کرد، هرچند الان بهعنوان نماد شب یلدا بهکار گرفته میشود. در زمانهای گذشته زنانی که میخواستند بچههایشان را از شیر بگیرند تلاش میکردند تا همزمان با رسیدن انار این کار را بکنند که بچه با انار سرگرم شود. حالا اینکه چرا پرتقال و نارنگی را بهکار نمیبردند بر ما پوشیده است و دلیلش را نمیدانیم.
بوی نارنگی
بیشتر از خود نارنگی این بوی نارنگی است که نماد پاییز است. کافی است در یک جمع هزار نفره یک نفر یک دانه نارنگی را پوست بکند تا عالم و آدم باخبر شوند که ضمن رسیدن فصل پاییز یک نفر هم دارد تکخوری میکند. نارنگی سبز با آن مزهترش مردافکنش نخستین چیزی است که رسیدن پادشاه فصلها را فریاد میزند.
آلودگی هوا
نزدیک به 2دهه است که پاییزهای ما با آلودگی و وارونگی و ماسک و تعطیلی مدارس و آژیر آمبولانسها عجین شده است؛ مواردی که احتمالا تا یکماه بعد باید منتظرشان باشیم و به ما حمله میکنند. البته مردم خوزستان و استانهای غربی میتوانند پدیده گردوغبار را هم تجربه کنند که خیلی جذاب است!
چکمه
منظورمان این چکمهها یا به قول معروف «بوت»های بلند زنانه نیست که بعضیها 9ماه سال بهپا دارند. بحثمان درباره چکمههای کاربردی لاستیکی است که از قدیم رسم بود بچه مدرسهایها بپوشند تا آب به پایشان نفوذ نکند. متأسفانه این نسل از چکمهها بعد از کفشدوزکها تقریبا منقرض شده بهحساب میآیند و الان ملت با کفش کالج در پاییز به مدرسه و دانشگاه و سر کار میروند.
نمادهای پاییز چیست و با دیدن چه چیزهایی به یاد این فصل میافتیم؟
خرمالو زیر باران
همهچیزهایی که با پاییز گره خوردهاند
در همینه زمینه :