• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
پنج شنبه 12 مهر 1397
کد مطلب : 32825
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/OX1Y
+
-

چرا پرخاشگر می‌شویم و چطور خودمان را در خانه، خانواده و جامعه کنترل کنیم؟

خشمت را مهار‌کن

خشمت را مهار‌کن

سمیرا مرکدی

خشم، یک هیجان است، چیز بدی هم نیست! گاهی مثل سپر از ما مراقبت می‌کند و اصولا در همه انسان‌ها وجود دارد. آنچه دردسر می‌شود و از آن به‌عنوان خشم یاد می‌کنیم نامش پرخاشگری و خشونت است؛ رفتاری که به شکل کلامی و غیرکلامی خود را نشان می‌دهد و تا امروز بسیاری از زن و شوهرها به‌دلیل نداشتن مهارت کنترل آن، زندگی مشترک‌شان متلاشی شده و حتی بسیاری از کسانی که امروز به اتهام ضرب‌و‌شتم دیگران یا قتل، گوشه زندان آب خنک می‌خورند مشکل‌شان نداشتن همین مهارت بوده است.

کارشناس: میثاق رضایی | روانشناس

انواع پرخاشگری
2 نوع پرخاشگری وجود دارد؛ پرخاشگری وسیله‌ای و خصمانه. پرخشاگری وسیله‌ای، رفتارهای پرخاشگرانه‌ای است که هدفی خاص را دنبال می‌کند و قصد آسیب ندارد اما پرخاشگری خصمانه آن دسته رفتارهای ضد‌اجتماعی است که هدفش وارد کردن توهین یا آسیب فیزیکی است. پرخاشگری خصمانه 3«ت» دارد که می‌توانید آن را تشخیص دهید؛ توهین کردن، توبیخ کردن و تهدید کردن!

محدوده خطر
پرخاشگری چطور خود را در خانواده بروز می‌دهد؟ چه عواملی باعث فراگیری آن می‌شود؟ ما معمولا با کسی پرخاش و بدرفتاری می‌کنیم که احتمالا در گذشته از او پرخاشگری دیده‌ایم و زمانی که مانند او رفتار می‌کنیم به نوعی خود را در برابر احساس خشم مصون می‌کنیم. ولی وقتی چنین رفتارهایی را در مواجهه با افراد دیگر هم نشان دهیم به مرور به یک فرد خشن و ستمگر تبدیل می‌شویم. پرخاشگری خصمانه معمولا وقتی بروز پیدا می‌کند که یک هدف جهت‌دار را در ذهن داشته باشیم ولی به آن هدف نمی‌رسیم و ناکام می‌شویم. در چنین شرایطی، از رفتارهایی به‌عنوان سوپاپ اطمینان و برای آرام کردن خودمان استفاده می‌کنیم.

 پرخاش در کودکی
عوامل زیستی و محیطی در بروز پرخاشگری مهم است. عوامل زیستی، نابهنجاری‌های کالبدشناختی اعصاب، فیزیولوژی اعصاب و غدد درون‌ریز و سایر نابهنجاری‌های فیزیولوژی در بروز پرخاشگری نقش دارند. یادگیری هم از عوامل محیطی در بروز رفتارهای پرخاشگرانه است. دقت داشته باشید که کودکان، پرخاشگری را قبل از یک سالگی تجربه می‌کنند و در کودکان 2ساله پرخاشگری به شکل کتک‌زدن و هل‌دادن رواج پیدا می‌کند و کودکان 7، 6ساله متناسب با پرخاشی که والدین بروز می‌دهند از خودشان پرخاشگری نشان می‌دهند. کودک گاهی برای رسیدن به خواسته‌اش ابتدا خواهش، بعد التماس می‌کند و ما رد می‌کنیم اما پس از آن به عناوین مختلف شروع به پرخاش می‌کند و ما وقتی در این مرحله خواسته‌اش را محقق کنیم کودک یاد می‌گیرد و به بروز چنین رفتارهایی برای تحقق اهدافش شرطی می‌شود.

شرطی شدن به خشونت
عوامل مختلفی باعث بروز پرخاشگری در خانواده می‌شود؛ مثلا عوامل ژنتیک یا میزان مهارت ارتباطی پدر و مادر که مستقیم روی کودک هم تأثیر می‌گذارد. بحث اقتصادی هم بی‌تأثیر نیست و وقتی خانواده‌ای سخت‌تر بتوانند نیازهای اولیه خود را تامین کنند احتمال افزایش فشارهای عصبی و بروز پرخاش وجود دارد اما وقتی کودک یاد گرفت که برای رسیدن به اهداف خود می‌تواند از رفتارهای پرخاشگرانه استفاده کند در موارد بعدی هم از آن استفاده می‌کند. به‌طور کلی می‌توان گفت که هر فردی که به این روش اهداف خود را در دسترس ببیند به نوعی شرطی می‌شود تا هر وقت چیزی مطابق میل او نباشد رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهد. این افراد بیشتر وقتی با مشکلات جدی مواجه می‌شوند، ناخودآگاه به همان شکل شرطی، در جامعه پرخاش می‌کنند و از آنجا که جامعه، مانند خانواده این رفتارها را نمی‌پذیرد با مشکلات جدی‌ای مواجه می‌شوند.

برخی از تبعات پرخاشگری 
تا حالا چندبار پرخاشگری شما در خانه برای همان لحظه بوده و دیگر تمام‌شده است؟ به ندرت چنین چیزی پیش می‌آید. در واقع شاید فردی که رفتار زشتی نشان داده یا توهین کرده را بتوان بخشید، اما آن حرف‌ها و رفتارها جایی گوشه ذهن آدم می‌ماند و حتی ممکن است در دعواها و اختلاف‌های بعدی خودش را نشان دهد. اینها کمترین بخش تبعات پرخاشگری است. اکنون که احوالتان خوش است و حداقل عصبانی نیستید بد نیست برخی از تبعات پرخاشگری را برای خودتان یادآوری کنید و اول هم باید بدانید که هر خشونت بی‌دلیل تأثیر منفی بر عمق روابط ما با دیگران دارد و به مرور باعث سردی روابط می‌شود. از طرفی دیگر، امکان ندارد با پرخاشگری حال دیگران را بد کنیم اما حال خودمان خراب نشود و تا مدت‌ها ذهن‌مان درگیر این موضوع نشود. بدتر از آن، اینکه به مرور به این نوع رفتار عادت می‌کنیم و دیگران ما را به‌عنوان یک فرد با چنین صفت ناخوشایندی می‌شناسند. دایره ارتباطات چنین فردی بسیار محدود می‌شود. در هنگام عصبانیت باید احساسات و افکار خود را ابراز کنید اما در عین حال حق دیگران را هم محترم بشمارید. باید توازن ظریفی بین داشتن جسارت در ابراز عقاید خود و ملاحظه احساسات دیگران برقرار کنید.

از طرفی دیگر، بعد از اینکه فرد خشمگین می‌شود ناراحتی دیگری هم گریبانش را می‌گیرد؛ ناراحتی بابت اینکه چرا عصبانی شده است! به این ترتیب خشم به‌تدریج احساس رضایت فرد از زندگی را هم تضعیف می‌کند. از نظر فیزیکی، عصبانیت ضربان قلب و فشار خون را افزایش می‌دهد. گاهی اوقات حتی اثرات عصبانیت مخرب‌تر هم می‌شود. وقتی نشانه‌های قابل‌رؤیت جسمانی در شخص عصبانی بروز پیدا‌می‌کند، چشم‌ها و چهره قرمز می‌شود، بدنش می‌لرزد، دست‌ها و زانوهایش مرتعش می‌شود و شدت صدایش افزایش پیدا می‌کند. بعد از مدتی هم ممکن است مشکلات فیزیکی مانند حمله قلبی یا بیماری‌هایی مانند میگرن، سردرد، دیابت، ضعف‌اعصاب، اختلال در گوارش و زخم معده و حتی حملات قلبی و سکته مغزی را به‌دنبال داشته باشد.

چند تکنیک برای خودکنترلی
پرخاش و خشونت گاهی به شکل کلامی و گاهی هم رفتاری مانند دعوا، حتی قهر و حرکات چهره خود را نشان می‌دهد که ممکن است تبعات جبران‌ناپذیری به بار بیاورد؛ طلاق عاطفی یا جدایی کامل زن و شوهر، درگیری بین فرزند و والدین و بسیاری از قتل‌های ناگهانی ریشه در ناتوانی فرد در کنترل این احساسات منفی خودش دارد. مقابله با خشونت و پرخاشگری نیاز به کارهای ریشه‌ای دارد اما تکنیک‌هایی هم هست که بتوان آن را در لحظه کنترل کرد.

10ثانیه مکث
فکر می‌کنید نمی‌توانید خودتان را کنترل کنید؟ خب شاید شرطی شده‌اید به این نوع عکس‌العمل اما راهش تکرار عکس‌العمل اشتباه نیست. هر وقت عصبی شدید تکنیک 10ثانیه مکث را تمرین کنید و قبل از بروز احساسات آهسته نفس بکشید و تا 10بشمارید. ذهن وقتی ببیند مثل همیشه عکس‌العمل نشان نمی‌دهید تغییر وضعیت می‌دهد. هنگام عصبانیت ممکن است چیزهایی را به زبان بیاورید که بعدا از گفتن آنها حسابی پشیمان شوید. چنین تجربه‌ای را قبلا هم داشته‌اید؟ اگر پاسخ‌تان بلی است پس یک اشتباه را دوباره تکرار نکنید. به عواقب آن اشتباه قبلی فکر کنید. وقتی آرام شدید درباره ناراحتی‌تان منطقی صحبت کنید بدون اینکه باعث ناراحتی و دردسر شود. چندبار که این کار را در موقعیت‌های مختلف انجام دهید، شرطی شدن‌تان هم تغییر می‌کند و به مرور به عکس‌العمل منطقی عادت می‌کنید.

 استفاده از انرژی خشم
خشم، یک انرژی است؛ انرژی‌ای بسیار قوی که می‌توان از آن به نفع خود هم استفاده کرد. فعالیت جسمی به تخلیه استرس‌هایی که موجب عصبانیت می‌شود کمک می‌کند. اگر احساس می‌کنید عصبانیت‌تان در حال افزایش است، به پیاده‌روی بروید یا زمانی را برای انجام فعالیت فیزیکی موردعلاقه‌تان صرف کنید. اگر به فعالیت‌های هنری نیاز دارید به نقاشی بپردازید. اگر اهل موسیقی هستید خودتان را با موسیقی مورد نظر سرگرم کنید. مهم این است که برای دقایقی شرایط و موقعیت خود را تغییر دهید.

تنفس دیافراگمی
اتفاقی در خانه‌تان افتاده که مطابق میل شما نیست؟ احساس می‌کنید به هر یک از دلایل فیزیولوژی یا محیطی و ... خون با فشار به سمت مغزتان در حرکت است و خون در چشم‌تان حلقه‌زده؟ خب! می‌خواهید چکار کنید؟ ظرف و ظروف را بشکنید یا داد و فریاد کنید؟ لطفا کار را خراب‌تر نکنید حتی اگر فکر می‌کنید حق دارید، چند لحظه صبر کنید و از تکنیک تنفس عمیق دیافراگمی استفاده کنید. از بینی نفس بگیرید، چند ثانیه حبس و بعد خارج کنید.

دارو و درمان
اگر فکر می‌کنید زیادی پرخاش می‌کنید و رفتارتان طبیعی نیست و این موضوع باعث آزار دیگران هم شده، مدام به ‌خودتان نگویید که اخلاقم اینطور است و نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. اصلا هم گمان نکنید که دیگران وظیفه دارند این رفتارها را تحمل کنند. به فکر درمان ریشه‌ای باشید. به متخصص مراجعه کنید و آزمایش‌های تخصصی را برای میزان ترشح غدد و هورمون‌ها انجام دهید. شاید مشکل‌تان با یک قرص حل شود و بیش از این خود و اطرافیان‌تان را عذاب ندهید. بعد هم به یک روانشناس یا روانکاو مراجعه کنید تا درصورت لزوم با مرور دوران کودکی و زندگی به شکل ریشه‌ای به نتیجه برسد.

قانون زمان دعوا
اختلاف و دعوا را نمی‌توان به‌طور کلی از زندگی مشترک حذف کرد اما باید آن را به‌نوعی کنترل کرد تا تبعات پس از آن زیاد نشود. برای دعوای خانوادگی قانون داشته باشید؛ مثل قوانین جنگ که می‌گوید نباید از سلاح کشتار جمعی استفاده کرد یا کودکان و غیرنظامی‌ها را کشت، شما هم قانون داشته باشید. یک روز که خیلی هم با هم خوب و خوش هستید بنشینید و قانون روزهای اختلاف را مشخص کنید؛ مثلا اجازه توهین به خانواده همدیگر را نباید داشته باشید، گذشته ناخوشایند همدیگر را جلوی چشم هم نیاورید، دشنام ندهید، همدیگر را تحقیر نکنید و اختلاف شما باید سر همان موضوع مورد ‌بحث باشد و نباید به حاشیه بزنید تا مثلا نتیجه را به نفع خودتان تغییر دهید.

خشم در فرهنگ 

ضرورت کنترل خشم و فواید آن در فرهنگ ما جا‌دارد و برخی عرفا هم اعتقاد داشته‌اند که کنترل خشم کرامات به‌دنبال می‌آورد. سعدی در غزلی آورده است: «خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت» و در بیت دیگری اینطور گفته است: «طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت / به در‌ای تا ببینی طیران آدمیت». 
هر وقت از شدت خشم تصمیم گرفتید پرخاشگری و خشونت از خود نشان دهید این چند بیت از مولانا را هم به یاد بیاورید:
جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو / گر نخواهی کبر را رو بی‌تکبر خاک شو
خشم هرگز برنخیزد جز ز کبر و ما و من / هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شو
هر کجا تو خشم دیدی کبر را در خشم جو / گر خوشی با این دو مارت خود برو ضحاک شو
گر ز کبر و خشم بیزاری برو کنجی بخست / ور ز کبر و خشم دلشادی برو غمناک شو

استرس ناشی از دلبستگی

بسیاری از مراجعه‌کنندگان به مراکز مشاوره بیان می‌کنند که فقط به قصد شناختن طرف مقابل و برای پا گذاشتن به زندگی مشترک با جنس مخالف خود ارتباط برقرار کرده‌اند، ولی هنگامی که او را با شخصیت دلخواه خویش هماهنگ نیافته‌اند و از ازدواج با او منصرف شده‌اند به دلبستگی و فشارهای روحی دچار شده و آرامش خود را از دست داده‌اند. بزرگ‌ترین دغدغه چنین جوانانی در زمان مراجعه به مشاور، درگیری آنها به‌دلیل دلبستگی و ناتوانی در برون‌رفت از این بحران است. این آسیب‌های روحی اهمیت فراوانی دارند و نباید خطرهای ناشی از آن را نادیده گرفت زیرا تعداد افرادی که به مراکز مشاوره مراجعه می‌کنند و از فشارهای شدید روحی و دلبستگی گلایه دارند بسیار قابل‌توجه است. از این‌رو جوان‌هایی که در هر موقعیتی با جنس مخالف ارتباط برقرار می‌کنند و هدف اصلی خود را شناختن شخصیت طرف مقابل می‌دانند باید به‌طور جدی به این آسیب توجه و تلاش کنند تا این رابطه به حداقل ممکن کاهش پیدا کند و درصورت امکان قطع شود.
از کتاب آسیب شناسی روابط پیش از ازدواج
تالیف: محمدرضا ایزدپور



سالمندان تفریح کنید

افسردگی در سالمندان می‌تواند به‌علت از دست دادن عزیزان به‌خصوص همسر یا یکی از فرزندان، از دست‌دادن سلامتی جسمی، نزدیک شدن به مرگ و شروع فرایند زوال‌فرد، بیماری یکی از عزیزان، انزوا و تنهایی‌، از ‌دست‌دادن انگیزه و هدف، مشکلات جسمی و نگرانی به‌خاطر مشکلات مالی و یا جسمی ایجاد شود.

پیوند دادن فرد سالمند با جنبه‌های مثبت زندگی که در گذشته از آن بهره‌مند بوده و انجام مشاوره‌های گروهی باعث می‌شود بیان آزادانه احساسات و افکار برای سالمندان فراهم شود. 
پارک رفتن و صرف ناهار یا شام با دوستان، انجام فعالیت‌های هنری، دیدن فیلم و یا رفتن به موزه و هر‌آنچه باعث فعال نگهداشتن ذهن و جسم شود را جدی بگیرید. تا حد ممکن اجازه ندهید در تنهایی بمانند. اگر بتوانند در اموری به کمک دیگران مشغول شوند برایشان بسیار مفید است و احساس رضایت از خود خواهند داشت. برایشان فرصتی فراهم کنید تا به‌دنبال فعالیت‌هایی بروند که همیشه آرزوی انجامش را داشته‌اند و انجام آن دور از ذهن نیست. ورزش و داشتن رژیم غذایی غنی از سبزیجات و حبوبات و پروتئین به حد کافی را در برنامه روزانه‌شان بگذارید.



قدرت در اعتماد به نفس

وقتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم بیش از 50درصد پیامی که به آنها منتقل می‌کنیم از راه زبان بدن‌مان است یا به‌عبارتی از راه ارتباط غیرکلامی! بنابراین شما می‌توانید بدون گفتن حتی یک کلمه پیام‌هایی مثبت و حاکی از اعتماد به نفس به دیگران منتقل کنید. تصور کنید که ریسمانی طول بدن شما را طی می‌کند و راست از بالای سرتان خارج می‌شود و کسی این ریسمان را محکم کشیده است. به این ترتیب صاف‌تر و کشیده‌تر خواهید ایستاد و این طرز ایستادن همیشه حالتی حاکی از اعتماد به نفس به شما می‌بخشد. دست‌های‌تان را راحت و طبیعی مقابل‌تان قلاب کنید. دست به سینه نباشید. با محکم دست دادن با طرف مقابل تأثیر اولیه مطلوبی بر او بگذارید. استفاده بجا از حرکات دست می‌تواند به شما کمک کند که حین صحبت کردن راحت‌تر به‌نظر برسید. مقابل آینه، القای اعتماد به نفس از طریق زبان بدن را تمر ین کنید. با تغییر حالت‌های ایستادن و نشستن ببینید چگونه به‌نظر می‌رسید. حتی می‌توانید از دوستان‌تان کمک بگیرید و از خود فیلمبرداری کرده و بعد هم فیلم را مرور کنید.
از کتاب اعتماد به نفس چیست؟
ترجمه: پژمان طهرانیان



دوستی در محل کار

گاهی وقت‌ها پیش می‌آید که مجبور می‌شوید با فردی کار کنید که زیاد از او خوشتان نمی‌آید اما به هر حال چاره‌ای ندارید. 
اگر چنین اتفاقی برایتان افتاد، مهارت به خرج دهید و ابتدا تلاش کنید طرف‌تان را بیشتر بشناسید.
 اگر نمی‌خواهید محیط کار روی اعصاب‌تان باشد با یک گفت‌وگوی صمیمانه یا حتی دعوت به ناهار شروع کنید. فروتنی و تواضع داشته باشید و با تمرکز روی خوبی‌ها و توانایی‌هایش از او تعریف و تمجید کنید.
 اصلا فکر نکنید که با تعریف زیادی از خود، می‌توانید او را جلب کنید! به‌دنبال چیزهایی بگردید که با هم اشتراک دارید. 
هرچقدر هم که احساس کنید آدم جذابی هستید، باز هم نباید تمام مکالمه را به‌خودتان اختصاص دهید! فرصت بدهید بخشی از مکالمه را او در دست بگیرد. 
در شروع این رابطه، از موضوعات حساس و جدال‌انگیز دوری کنید و فضا را دوستانه نگه‌دارید. این موضوع را به‌خاطر داشته باشید که اگر محیط کارتان پرتنش باشد ناخودآگاه زندگی خانوادگی و شخصی شما را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید