• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
سه شنبه 10 مهر 1397
کد مطلب : 32542
+
-

نو اصولگرایی علیه اصولگرایی

تیرماه96 به فاصله 2ماه پس از برگزاری انتــــخابات ریاست‌جمهوری و شکست اصولگرایان در این انتخابات، محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران طی نامه‌ای خواستار نواصولگرایی برای جلوگیری از تکرار شکست‌ها شده بود. دیروز جبهه پیشرفت و عدالت جریان سیاسی نزدیک به این چهره اصولگرا از مانیفست یا همان منشور نواصولگرایی رونمایی کرد. انتشار این منشور شاید گوشه چشمی به انتخابات مجلس سال بعد دارد. این منشور با خودانتقادی از اصولگرایان و طرح نقطه ضعف‌های آن خواستار «تغییر اساسی» در جریان اصولگرایی شده است. محمدباقر قالیباف با وجود ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم اگرچه نه از سر رضا و رغبت ولی 4روز مانده به انتخابات به نفع ابراهیم رئیسی نامزد اصلی جمنا کناره‌گیری کرده بود. شکست رئیسی در انتخابات کافی بود تا قالیباف در نامه سرگشاده خود خطاب به «جوانان انقلابی» محتوم بودن چنین شکستی با وجود ائتلاف به‌دست آمده در میان اصولگرایان را به رخ بکشد. او در آن نامه نوشته بود به این اعتقاد رسیده است که «تغییر اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی» یکی از مطالبات اصلی امروز جوانان مومن و دلسوز انقلاب و کشور است. منشور منتشر شده نواصولگرایی نیز با تکیه بر همان واژگان ضرورت «تغییر اساسی» در «گفتمان»، « رویکرد»، «ساختار» و «عملکرد» اصولگرایان را یادآور شده است. متن 14بندی این منشور در بخش‌های اصلی خود به وضوح تصریح می‌کند: «امروز بسیاری از نیروهای انقلابی، اصولگرایی را تمام‌شده فرض می‌کنند به‌گونه‌ای که حتی استفاده از واژه اصولگرایی را عامل اختلال در نیل به اهداف نواصولگرایی می‌دانند. »

منتقدان نواصولگرایی

آن بخش از مواضع پاییزی سال گذشته قالیباف که انتقاد شدید هم‌طیفانش را به همراه داشت انتقاد او از پدرخوانده‌های اصولگرایان بود. او گفته بود: «می‌بینیم این جریان هم در ارائه کارنامه، کارنامه قابل‌قبول و قابل دفاعی ندارد. حتی در هدفگذاری و روش و ابزار هم بد سلیقگی داشته است؛ هر چند برخی بزرگان اصولگرا شاید نپذیرند. نواصولگرایی با فرهنگ پدرخواندگی ساخته نمی‌شود. نواصولگرایی پدرخوانده نمی‌خواهد.» ابوالقاسم رئوفیان دبیرکل حزب ایران زمین با انتقاد از مانیفست ارائه شده از حزب پیشرفت و عدالت و دیدگاه قالیباف مبنی بر نواصولگرایی به ایلنا گفت: من نوع نگاه اینها را به موضوع انتخابات آسیب می‌دانم. نوع رفتار انتخاباتی این آقایان را که همواره از موضع برادر بزرگ‌تری خود را تصمیم‌گیر و دیگران را تصمیم‌پذیر می‌دانند، یک آسیب می‌دانم. امروز دیگر این روش‌ها جواب نمی‌دهد و بارها تجربه شده است. امیر محبیان مؤسس حزب نواندیشان و فعال سیاسی اصولگرا همان سال گذشته در پاسخ به طرح موضوع نواصولگرایی از سوی قالیباف گفته بود: «این حرف‌ها از قالیباف بعید بود. قالیباف به هردلیلی در حال تغییر فاز رفتار سیاسی خود است. جریان اصولگرایی کجا مقابل رأی مردم ایستاد؟» حمیدرضا ترقی نیز  گفته بود: ما که در جریان اصولگرایی پدرخوانده سراغ نداریم، نمی‌دانم منظور آقای قالیباف چه‌کسی است. آخرین تصمیم‌گیری تشکیلاتی جریان اصولگرا مربوط به انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96بود. بعد از آن رقابتی انجام نشد که جریان اصولگرایی بخواهد تصمیم بگیرد.

عیب می جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو



محمد مهاجری /  روزنامه‌نگار


مانیفست جریان سیاسی نزدیک به آقای قالیباف، شهردار سابق تهران با عنوان نواصولگرایی مضامین درستی دارد و اگر آقای قالیباف تا همین اندازه نیز به این آسیب‌ها پی برده باشد، چند گام به جلو محسوب می‌شود. اما همچنان که جریان سیاسی آقای قالیباف و شهردار پیشین تهران چنین نکاتی را مطرح می‌کنند، باید در مقام عمل نیز ثابت کنند که خودشان عامل برخی از این آسیب‌ها نبوده‌اند. جامعه نواصولگرایی باید توضیح دهد آقای قالیباف که چنین حرف‌هایی را می‌زند، خودش عامل به این نقاط ضعف نبوده و اگر بوده صراحتا به این اشتباهات اعتراف کند؛ در غیراین صورت جامعه چنین مواضعی را نخواهد پذیرفت. به‌نظر می‌رسد برخی از حرف‌هایی که این جریان سیاسی می‌زند زرنگی است و می‌خواهد از اوضاع آشفته اصولگرایی سوءاستفاده کند تا از آب گل‌آلود در این میان ماهی بگیرد. طیف قدیمی‌تر اصولگرایان از این مواضع رنجیده‌اند و خواهند رنجید. با وجود این چندان امیدی وجود ندارد که آقای قالیباف بتواند پرچم نواصولگرایی را در دست بگیرد، چون عملکرد ایشان از انتخابات سال 84 تا 96 عمدتا حول همین مواردی می‌چرخد که خود ایشان به آنها معترض است.

اگر جریان سیاسی آقای قالیباف به منشور نواصولگرایی معتقد است، چرا در بیش از 12سال گذشته بر همین منوال نقاط آسیب عمل کرده است. اگر اعتقادی به این سخنان وجود نداشته باشد و صرفا یک بازی سیاسی باشد، شکست این جریان سیاسی خیلی زود خواهد بود و سایر طیف‌های اصولگرا زود دست آنان را خواهند خواند. این سؤال مطرح است که تحقق چنین مانیفستی شدنی است یا خیر؟ باید 2نکته را در ارتباط با آن درنظر گرفت؛ نخست انتخابات سال98 است و دیگری انتخابات سال1400. جریان اصولگرا همانطور که در مانیفست جبهه پیشرفت و عدالت اشاره شده است چندان با اقبال مواجه نخواهد شد. با توجه به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ممکن است یک عدم‌اقبال عمومی نسبت به انتخابات وجود داشته باشد و جریان سیاسی آقای قالیباف و دوستان‌شان به‌دنبال آن هستند تا از این خلأ استفاده کنند و بتوانند در 2 انتخابات پیش رو یک پیروزی ولو نسبی به‌دست بیاورند. آقای قالیباف در انتخابات‌های مختلف ازجمله مجلس هفتم تا دهم همیشه تیم داشته است و آدم‌هایی را کاندیدا کرده است. به‌نظر می‌رسد با مانیفست نواصولگرایی این جریان یک‌بار دیگر کرکره سیاسی خودش را بالا داده است ولی مغازه همان مغازه قدیمی است. ایشان به‌واسطه بحران مقبولی که حتی در بین جریان اصولگرا دارد، در ادبیات و شعار مخالف اصولگرایان افراطی است ولی در عمل دوستان و مدافعان ایشان بخش عمده‌ای از تندروها هستند. این جریان در میان اصولگرایان وزنه بزرگی نیست و آقای قالیباف و همراهان ایشان نباید این مسئله را فراموش کنند. عیب می ‌جمله چو گفتی هنرش نیز بگو. همین اندازه که آقای قالیباف یک پرچمی دست گرفته که نشان‌دهنده پذیرش اشتباهات قبلی جریان اصولگراست و در واقع بازگشت رویکردهای اصلاحی است را باید به فال نیک گرفت.

این خبر را به اشتراک بگذارید