• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 10 مهر 1397
کد مطلب : 32525
+
-

فرماندهی واحد در سیاست خارجی

یادداشت
فرماندهی واحد در سیاست خارجی

علی خرم | کارشناس روابط بین‌الملل:

سیاست خارجی در واقع ویترین هر کشوری است که از نظر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، مالی و نظامی آن کشور را به جهان معرفی می‌کند؛ نوع تعامل جهان با آن کشور هم به‌واسطه همین ویترین شکل می‌گیرد؛ بنابراین اگر کشوری بخواهد نظر افکار عمومی جهان و کشورهای دیگر را به‌خود جلب کند، ویترین سیاست خارجی باید متولی مشخصی داشته باشد و از یک قاعده و تفکر معینی پیروی کند. به همین جهت، افراد و سازمان‌های مختلف نمی‌توانند خارج از آن قاعده و تفکر و با ایده‌ها و سلایق مورد دلخواه خود در سیاست خارجی دخالت کنند. همانطور که وزارت خارجه به‌خود اجازه دخالت در امور کشاورزی نمی‌دهد، به همین ترتیب وزیر کشاورزی هم نباید حق مداخله در امور خارجی را برای خود قائل باشد. همه سازمان‌ها و نهادهایی که بخشی از وظایف آنها به‌گونه‌ای به مسائل خارج از کشور مرتبط است باید در قالب یک چارچوب مشخص نظرات و ایده‌های خود را یکپارچه کرده و از طریق وزارت‌خارجه به مورد اجرا بگذارند؛ برای مثال، در کشور ما شورای‌عالی امنیت ملی عهده‌دار یکپارچه‌سازی‌ سیاست خارجی است؛ نگارنده 11سال به‌عنوان نماینده وزیرخارجه در شورای‌عالی امنیت ملی حضور داشتم و در جایی که نماینده‌های وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلف اعم از سپاه و ارتش و اطلاعات حضور داشتند، همه نظرها و ایده‌ها مورد گفت‌وگو قرار می‌گرفت و یک جمع‌بندی نهایی از آن حاصل می‌شد.

بنده این جمع‌بندی نهایی را که نظرات همه دستگاه در آن ملحوظ شده بود، به وزارت‌خارجه انتقال می‌دادم تا به‌عنوان چراغ راهنما و مبنای عمل دستگاه سیاست خارجی قرار بگیرد. اما این مسئله باعث نمی‌شد که نهادها و سازمان‌های مختلف در مقاطع گوناگون دست از مداخله و تکروی در سیاست خارجی بردارند؛ برای نمونه، دخالت‌های همه‌جانبه و غیرکارشناسی علیه برجام باعث شد که کل سیاست خارجی تحت‌تأثیر این حملات قرار بگیرد و آسیب‌های متعددی را متوجه کشور کند. این وضعیت موجب شد که جهان و کشورهای دیگر، تصویر آشفته و مغشوشی را از کشور ما دریافت کرده و چنین تصور کنند که سیاست خارجی کشور فاقد یک فرماندهی واحد بوده و افراد و نهادهای گوناگونی متولی آن هستند.

مسئله این است که با حرف و شعار نمی‌توان کشور و سیاست خارجی را اداره کرد؛ سردادن شعارهایی در گوشه‌های مختلف کشور که با رویکرد اصولی سیاست خارجی کشور همخوانی ندارد، باعث شنیدن صداهای ناهمگون از کشور ما شده و انرژی وزارت‌خارجه را تحلیل می‌برد. یک زمانی دنگ شیائوپینگ، رهبر اسبق چین در دیداری با مرحوم هاشمی رفسنجانی، خطاب به او گفت: آیا تصور می‌کنید که فقط شما با آمریکا دشمن هستید؟ وی سپس اضافه کرد: نخیر!

ما هم هستیم، اما روش ما با شما فرق می‌کند، ما همانند شما شعار نمی‌دهیم، اما همه تلاش ما این است که اقتصاد خود را بارور کرده تا بتوانیم به آمریکا نه بگوییم و در مقابلش بایستیم. همین روش چینی‌ها، در دستور کار ژاپنی‌ها و ماهاتیر محمد در مالزی قرار گرفت. این در حالی است که ما با رها کردن اولویت‌های اقتصادی، تلاش کرده‌ایم تا استقلال، قدرتمندی و مخالفت خود با آمریکا را از طریق شعار و شعارنویسی به اثبات برسانیم و جریان‌های سیاسی گوناگون و سازمان‌های مختلف بی‌توجه به اولویت‌ها، موازین و اصول سیاست خارجی هریک به مداخله در امورخارجه کشور می‌پردازند. فقدان انسجام، یکپارچگی و فرماندهی واحد در سیاست خارجی هم‌اکنون به یک چالش عمده در مدیریت کشور تبدیل شده است که تداوم آن می‌تواند آسیب‌پذیری کشور در مقابل فشارهای خارجی را افزایش دهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید