شبنم سیدمجیدی
«به خبری که هماکنون به دستمان رسید توجه کنید: دقایقی پیش پروفسور مجید سمیعی با همه مردم ایران اتمام حجت کرد. خوردن این مواد غذایی و رعایتنکردن این نکات موجب مرگ مغزی میشود. لیست مواد غذایی ممنوعه را از لینک زیر بخوانید.»؛ این مطلبی است که در یکی از گروههای تلگرامی میخوانی. بعد کنجکاو میشوی که بدانی پروفسور سمیعی وسط عملهای جراحی چه اتمام حجتی با مردم ایران کرده است؟! وارد کانال میشوی و میبینی به اسم پروفسور سمیعی، همهچیز آنجا مینویسند. انگار پروفسور نشسته است و صبح تا شب دارد مطلب میگذارد راجع به ضررهای جگر، خواص شنبلیله، درمان ترک پاشنه پا، قلنج گردن و طرز تهیه دمنوش اسطوخودوس. بعد 263هزار نفر هم عضو این کانال هستند و مطالب آن را با نام پروفسور سمیعی همه جا میفرستند. در عرصه اخبار جعلی که از زبان افراد مشهور نقل میشوند، پروفسور سمیعی-جراح مغز- یکی از معروفترینها و قدیمیترینهاست و در این زمینه بعد از دکتر شریعتی پرچمدار به شمار میآید. در زمان نه چندان دور، هر خبری را میخواستند موجه جلوه دهند، یک پروفسور سمیعی هم جلویش میگذاشتند. مثلاً: پروفسور سمیعی به کمپین نخریدن خودروی صفر پیوست! حالا بیا و ثابت کن که این خبر هیچ منبع درستی ندارد و بهاحتمال زیاد، جعلی است.
مدل مرگ
از مدل«پروفسور سمیعی» که بگذریم، میرسیم به اخبار جعلی با «مدل مرگ». این حوزه اخبار جعلی نیز بسیار پرطرفدار است. در مدل مرگ، هر چند وقت یکبار شایعه مرگ یکی از افراد مشهور یا سلبریتیها در فضای مجازی میپیچد و تا افراد آگاه بیایند و بگویند چنین چیزی کذب است، هزاران نفر با فرد قربانیشده، وداع و مجلس ختم مرحوم را در صفحات مجازیشان برگزار کردهاند. در 3-2 ماه اخیر هم از این دست اخبار کم نداشتیم. روزهای آخر خرداد بود که شایعه مرگ جواد رضویان منتشر شد و بعد خودش در صفحه اینستاگرامش نوشت که نمیدانم چرا هر چند وقت یکبار مرا میفرستند سینه قبرستان و بدینترتیب این شایعه را تکذیب کرد. درست چند روز بعد شایعه شد که استاد محمدرضا شجریان دار فانی را وداع گفته است. پسرش یعنی همایون همان روز این شایعه را در صفحه شخصیاش تکذیب کرد و گفت حال پدرم خوب است. تیرماه هم گفتند مهدی فخیمزاده- بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون- سر صحنه فیلمبرداری مصدوم شده و بعد از بستری شدن در بیمارستان از دنیا رفته است. اما حال او خوب بود و خبر تکذیب شد. مردادماه جلال پیشوائیان- بازیگر پیشکسوت سینمای ایران-هم به قافله مرگهای الکی پیوست که یک خبرگزاری آن را منتشر کرده بود، اما دخترش ویدئویی از او منتشر کرد که نشان میداد زنده و سلامت است. روزهای آخر مرداد، جواد خیابانی درگیر شایعه مرگ شد. برای او که بهخاطر انجام عمل جراحی در بیمارستان بستری بود، حتی اعلامیه ترحیم هم درست کرده بودند که البته جعلی بود.
خبرهای جعلی پرحاشیه
برخی اخبار جعلی در 2ماه اخیر بسیار پرحاشیه بودند و همه در کسوت کارشناس در موردشان اظهارنظر کردند. در مردادماه یکی از نمایندگان مجلس از طرح «سربازی دختران» صحبت کرد اما در فضای مجازی این خبر کمی دستکاری شد و گفتند که طرح، تصویب شده است و آنقدر با آن شوخی کردند که همه گمان کردند این خبر صحت دارد. اما خیلی زود ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد که چنین اظهاراتی هیچ پایه و اساسی ندارد و بیشتر شبیه یک شوخی است.
همزمان با برگزاری اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر، بحث سهم ایران از آن، بر سر زبانها افتاد و این شایعه در فضای مجازی دست بهدست شد که ایران از حق مالکیت 50درصدی از خزر عقبنشینی کرده و قرار است سهم ایران به 11درصد کاهش یابد. خیلیها آن را به قرارداد ترکمانچای تشبیه کردند و دولت را به باد انتقاد گرفتند. اما غافل از اینکه ایران هیچ وقت سهم 50درصدی از مالکیت خزر را نداشته است و آنگونه که حقوقدانها، وزیر خارجه و کارشناسان میگویند با توجه به پیچیدگی تقسیمات سرزمینی در آبهای مشترک، موضوع تقسیم خزر میان کشورها اصلاً مطرح نیست.
یکی دیگر از اتفاقات پرحاشیه اخیر، انتشار فیلمی بود با این عنوان؛ «گوش کودک کار توسط مأمور پیمانکار شهرداری بریده شد». در فیلم انگار همهچیز گویا بود؛ گوشی که روی آن چسب زده شده بود و کودکی که مدعی بود مأمور شهرداری این بلا را سرش آورده است. برای آن کودک در فضای مجازی مرثیهسراییها شد البته اگر این خبر درست بود، واقعاً با یک جنایت روبهرو بودیم، اما موضوع اینجاست که خبر درست نبود. اعضای شورای شهر و شهردار پیگیر ماجرا شدند. در آخر مشخص شد این ویدئو ساختگی بوده و افرادی که مسبب آن بودند، شناسایی و دستگیر شدهاند.
در این سالهای آمدن ابزار ارتباطات مدرن مثل موبایل و شبکههای خبری مجازی، در حجم انبوه اطلاعات و خبرها گم شدهایم. خیلی از این خبرها دقایقی یا چند ساعتی و نهایتاً اگر خیلی برایمان مهم باشند، چند روزی ذهن ما را مشغول میکنند. آنها را بدون آنکه از صحت و سقمشان مطمئن باشیم، برای دوستانمان میفرستیم، شاید درباره بعضی از آنها نظر کوتاهی هم بدهیم اما بهزودی فراموششان میکنیم و اخبار جدیدی را میشنویم و میخوانیم و دوباره برای دیگران ارسال یا در صفحهمان اشتراکگذاری میکنیم. یک اظهارنظر تند را هم میزنیم تنگش و یک مشت لایک برای خودمان میخریم. این چرخهای است که آن را ادامه میدهیم بدون آنکه متوجه آسیبهایی که اخبار جعلی میتواند به بار آورد، باشیم.
خیلی از این خبرها چند ساعتی و شاید، چند روزی ذهن ما را مشغول میکنندو بدون آنکه از صحت و سقمشان مطمئن باشیم، برای دوستانمان میفرستیم
طی هفتههای اخیر کدام خبرهای جعلی در فضای مجازی جدی شد؟
به خاطر یک مشت لایک
مروری بر اخبار پرحاشیهای که خیلی زود تکذیب شدند
در همینه زمینه :