کاووس بالازاده/مدرس دانشکده هنر
بسیاری ترجیح دادهاند اسطوره را خیالی و غیرواقعی بدانند و جنبه افسانهای محض به آن بدهند. با این حال به نظر میرسد که اسطورهها تاریخ بدون سند و غیررسمی هستند. همچنین میتوان در آنها نگاه کرد و رگههای فلسفی را دید، بیآنکه پشتوانه یا شکل علمی داشته باشند. قصه و افسانه دانستن اساطیر درواقع نوعی جزئینگری را در پی دارد و با چنین تعریفی ما تنها بخشی از اساطیر را مورد توجه قرار دادهایم و به بخشی از ساختار آنها دقت کردهایم. قطعا باید در نظر داشت که چنین روایتهایی ریشه در اندیشه بشر داشته است. درواقع مجموعهای از برداشتهای تصویری و ذهنی، مخلوطی از واقعیتها و تحلیلها چنین روایتهایی را رقم زده است و همین ماهیت فکری و پیوند اساطیر با اسطوره است که موجب میشود ما امتداد آنها را در روزگار خودمان جستوجو کنیم. وقتی میگوییم این پدیده ریشه در افکار بشر داشته است، آیا اندیشه بشر امروز چنین قابلیتی را ندارد؟ به نظر میرسد اسطورهها کاربرد و کارکرد خود را تا روزگار ما حفظ کردهاند و همچنان کاربرد و کارکرد خواهند داشت. ادیپ و عقده ادیپ و تعریفی که ما از آن در روزگار خودمان دادیم پیوند اسطوره را با زمان ما نشان میدهد. اگر از این زاویه به چنین روایتهایی نگاه کنیم متوجه میشویم که رستم و سهراب و رستم و اسفندیار در ذهن بسیاری از مردم جایی برای خود دارند و ای بسا کسانی که مصداق و عینیت آنها را در زندگی خود سراغ داشته باشند.
از این رو باید گفت که رشته پیوندی از طریق اسطوره بین ما و پیشینیان وجود دارد و با ادامه نقش اساطیر این پیوند نخواهد گسست. درواقع اسطوره از بین نمیرود و اشکال آن در همه جوامع وجود دارد؛ بنابراین اسطوره بازسازی میشود و اشکال جدیدی میگیرد؛ شکلهایی که بسیاری از آنها میتواند مدرن و امروزی تلقی شود.
پنج شنبه 5 مهر 1397
کد مطلب :
32034
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/1pvj
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved