علیرضا مجمع
امروز، نخستین روز از 2 روز مهم فوتبالی سال است. داربی تهران همیشه از همه بازیهای سال مهمتر بوده است. این داربی هم یکی از روزهایی است که هوادار احتمالا از چند روز قبلش تپش قلب گرفته است و قبل از شروع بازی با خودش گفته کاش اعلام میکردند این بازی مساوی است و خلاص. اینقدر استرس نمیکشیدیم. اما انگار بازی باید برگزار شود و استرس به نهایت خود برسد.
این سومین باری است که برانکو و شفر مقابل هم قرار میگیرند. بار اول شفر شناختی از برانکو و تیمش- و احتمالا تیم خودش- نداشت و نمیدانست که روزبه چشمی را خیلی نمیشود به حال خودش گذاشت. روزبه پنالتی داد و علیپور گل زد و استقلال باخت.در بازی دوم، برگشت لیگ قبل برانکو ترسید و ترکیب اشتباه چید و شجاع سوتی داد و وریا زد به دروازه بیرانوند. خوشبینترین تماشاگر پرسپولیس هم از استقلال نیمه اول بازی قبل به وحشت افتاده بود و نیمه دوم انتظار چند گل دیگر را میکشید، اما نمیدانست شفر محافظهکارتر از این حرفهاست. ضعف ساختاری مربیگری شفر در آن بازی عیان شد. هر مربی دیگری بود تا میخورد به پرسپولیس میزد، اما او به همان یک گل قناعت کرد و کاری کرد برانکو نقطه ضعف ذهنیاش در برخورد با شفر را بفهمد. این بازی اما حکایت دیگری است.
نه این برانکو، برانکوی داربی قبل است و نه این شفر، شفر ترسناک بازی برگشت پارسال. پرسپولیس بهخاطر لطف مهدی طارمی(!) پوست نینداخته، پس با همان نفرات آشنای فصل قبل به اضافه نوراللهی و عالیشاه به زمین میآید. بازی همان است، همیشه هم جواب داده، مگر برانکو محافظهکاری کرده باشد. اما استقلال تیم فصل قبل نیست. تیم این فصل هم نیست. هنوز سردرگم ترکیب است. بازی السد را داده است و خودش هم چندان نمیداند چطور به دروازه حریف برسد. شفر بازیکنانش را هنوز دارد آزمایش میکند. آن مربی ترسناک وقتی تیام و جپاروف و ابراهیمی را از او گرفتند تبدیل شد به یک مربی متوسط که در سادهترین بازیهای لیگ مثل نساجی هم به گره میخورد. از تیم برانکو هم بازیکن رفته، اما ساختارش حفظ شده است. اتفاقا تیم برانکو بهشدت نیاز به بازیکن داشت، چون نیمفصل پارسال هم پنجرهاش بسته بود. اما رفتن 4 بازیکن اصلی کمر تیم را میشکست اگر برانکو بالای سرش نبود. فردا بازی برانکو و شفر و میلیاردرهای استقلال و ساقهای خسته پرسپولیس است. از این معرکه چهکسی سالم بیرون بیاید سؤالی است که چند ساعت دیگر پاسخش را میفهمیم.
داربی همیشه داربی بوده است، از نخستین داربی حساسی که نسل ما به یاد میآورد- همان داربی 120هزار نفری که تا لب زمین تماشاگر نشسته بود- و پرویز مظلومی تور دروازه بهروز سلطانی را لرزاند، تا 0-3سال 65 و غوغای ناصر محمدخانی و شاهرخ بیانی تا داربی ایمون زاید و 3 برد متوالی استقلال و بقیه داربیها.داربی همیشه داربی است. 3 امتیاز ندارد، شاید 10، 20 یا 30 امتیاز داشته باشد؛ چون گلادیاتورها وسط زمین دارند جان میدهند. داربی یعنی تپش قلب تا پای جان.
گلادیاتورهای برانکو و شفر در نبرد 88
در همینه زمینه :