دوپینگ دیجیتالی رسانهها
بعد از واشنگتن پست و لسآنجلس تایمز، مجله تایم هم توسط یکی از سرشناسترین مدیران آیتی آمریکا خریداری شد
جواد نصرتی/ خبرنگار
خرید یک مجله معتبر چاپی توسط مارک بنیوف مدیر مشهور شرکت فناوری سیلزفورس و همسرش، بار دیگر علاقهمندی چهرههای شاخص حوزه آیتی به رسانهها را در کانون توجه رسانهها قرار داده است.
به گزارش سیانان، بنیوف و همسرش لاین، مجله تایم را به مبلغ 190میلیون دلار نقد از شرکت مردیت خریداری میکنند. این سومین مورد خرید کامل یک نشریه چاپی معتبر توسط یکی از غولهای شناختهشده دنیای فناوری است. در 5سال گذشته جف بزوس مالک آمازون، روزنامه معتبر واشنگتنپست را خریده است و پاتریک سون-شیونگ (جراح سرشناس اهل آفریقای جنوبی و مدیر اجرایی انستیتو سلامت بیسیم) هم مالکیت لسآنجلس تایمز را از آن خود کرده است. در همین سالها، لارن پاول جاب، تاجر سرشناس آمریکایی هم بخش عمده سهام نشریه آتلانتیک را خریده است. هرچند خرید نشریههای چاپی از سوی غولهای آیتی، روندی تازه و جدید به شمار میرود و بهخصوص در میان روزنامهنگاران و کارشناسان آمریکایی با سوءظن و تردید نگریسته میشود، رابطه دنیای آیتی و رسانهها قدیمیتر و ریشهایتر است. این رابطه، هماکنون به جایی رسیده است که به سختی میتوان حیات روزنامهها را بدون آن متصور شد.
قصه از کجا شروع شد؟
اینترنت، به همان اندازه که به روزنامههای سنتی کمک کرد تا توزیع خود را گستردهتر کنند، به شکلگیری غولهایی مانند اپل، فیسبوک، گوگل و آمازون هم کمک کرد. این غولهای آیتی، ابتدا تنها توزیعکنندگان محتوایی بودند که رسانههای دیگر، از صنعت موسیقی گرفته تا فیلم و روزنامهها تولید میکردند. اما بلندپروازیهای آنها کار را به جایی رساند که خودشان درگیر تولید محتوای رسانهای شدند و از دل این جاهطلبی، شرکتهایی مانند نتفلیکس و اچبیاو (شرکتهای تولیدکننده رسانهای که تمرکز پخش خود را بر اینترنت گذاشتهاند) خلق شدند که با فیلمها و سریالهایشان، به رقیبانی قدرتمند برای تلویزیونها و استودیوهای سینمایی تبدیل شدهاند. در حوزه رسانههای خبری، که تایم و واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز هم بخشی از آنها هستند، این رابطه کمی متفاوت اما به همان اندازه بنیادی بوده است. صحبت از استفاده نشریههای خبری از اینترنت برای توزیع محصولات خود، حالا بخش تاریخی ماجرا به شمار میرود. رسانهها، که موجودیت خود را از سوی شبکههای اجتماعی (فیسبوک ، توییتر و ...) و اپلیکیشنهای پیامرسان ( تلگرام ، واتساپ و ...) در معرض تهدید میدیدند، خیلی زود از همین زیرساختها برای حفظ حیات خود استفاده کردند و به موازات رشد این شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، حضورشان در این فضاها را تقویت کردند.
بهصورت کلی، دیجیتالشدن که پیامد مستقیم رشد غولآسای شرکتهای آیتی در سراسر دنیا به شمار میرود، در روزنامهنگاری هم باعث ایجاد تغییرات بنیادین شده است. هر چه موجودیت روزنامهنگاری چاپی بیشتر در این فضا مورد تهدید قرار گرفت، روزنامهها و نشریهها هم برای حفظ حیات خود بیشتر از امکانات دیجیتال بهره بردند و خود را با شرایط سازگار کردند. یکی از این امکانات، توزیع محتوای رسانهها در اپلیکیشنهاست. روزنامهها حتی سیستم توزیع اشتراکی محصولات خود در فضای جدید را هم دیجیتال کردهاند و بسیاری از آنها، به لطف اینترنت، به جای بازارهای محلی و کشوری، با بازاری به وسعت دنیا سر و کار دارند. یکی از نمونههای مهم در همین رابطه، روزنامه گاردین است؛ این روزنامه سال گذشته مجبور شد قطع خود را تغییر دهد و به سمت استفاده از کاغذ کمتر پیش برود تا از بحران مالیای که گرفتارش شده عبور کند. این البته بخشی از راهحل این روزنامه معتبر است؛ میتوان گفت آنها با کم کردن اجباری تیراژ، تمرکز خود را روی نسخه اینترنتی خود قرار دادهاند و با تقویت نمایندگیهای خود در استرالیا و آمریکا، حالا عملا 100میلیون خواننده اینترنتی دارند.
همکاری در حوزههای عجیب
همکاری دو سویه میان دنیای فناوری و رسانهها، روزبهروز در حال گسترش است و به بخشهایی از هر دو حوزه رسیده است که تا همین چند سال قبل غیرقابل تصور بود. تا چند سال پیش، صحبت از انجام کار روزنامهنگاران توسط روباتها عملا چیزی متعلق به آیندهای بسیار دور بهنظر میرسید اما همین حالا، برخی از بزرگترین رسانههای معتبر دنیا از همین روباتها استفاده میکنند. خبرگزاری آسوشیتدپرس از سال 2014میلادی از روباتی به نام ورداسمیت استفاده میکند. مسئولان این خبرگزاری امیدوارند، این روبات در آینده، با سرعت بالا گزارشهای خبریای بنویسد که تنها روزنامهنگاران باسابقه از پس آن بر میآیند. مدیران نشریههای لسآنجلس تایمز، گاردین و فوربس هم استفاده از این روباتها را بررسی کردهاند. نریتیو ساینس، استارتاپی که چنین روباتی تولید میکند، پیشبینی کرده است که تا 15سال دیگر، 90درصد اخبار توسط کامپیوترها نوشته شود. جایی که بهنظر نمیرسد این روباتها بهزودی بتوانند فتح کنند، بخش روزنامهنگاری تحقیقی است. و نکته جالب این است که روزنامهنگاران در این حوزه، اخیرا برای تهیه بزرگترین گزارشهای خود در سالهای اخیر، از فناوریهای پیشرفته استفاده کردهاند. معروفترین نمونه استفاده از فناوری در حوزه روزنامهنگاری تحقیقی، گزارشهای اسناد پاناما و پارادایس هستند. صدها روزنامهنگار از سراسر جهان، میلیونها سند در اختیار داشتند و تنها زمانی توانستند گزارشهای مفصل خود را از دل آن بیرون بکشند که این اسناد را با برنامههای بسیار نوین کامپیوتری تحلیل کنند. جرمی هایمانس و هنری تیمز نویسندگان کتاب معروف «قدرت جدید» با استناد به همین کار تحقیقی گسترده پیشبینی کردهاند که روزنامهنگاری در دنیای جدید، نهتنها از بین نخواهد رفت که در حوزههای جدیدتری تأثیرگذاری خواهد داشت.
سوءظن به تازه بهدوران رسیدهها
با همه اینها، نگاه روزنامهنگاران معتبر آمریکایی به خرید نشریههای چاپی از سوی غولهای آیتی چندان مثبت نیست. لوری سیگال، روزنامهنگار سیانان میگوید: «افرادی مانند بنیوف، برای فرار از پرسشهای زیادی که مردم درباره فعالیتهای شرکتهای آیتی و مهمتر از آن الگوریتمهای ناشناخته آن دارند، سعی میکنند نقشی فراگیرتر در جامعه بهعهده بگیرند و به نوعی میراث خود را تطهیر کنند. خریدن بنیادهای ریشهدار در جامعه که میان مردم مقبولیت زیادی دارند، احتمالا بخشی از بازیابی چهره این شرکتهای آیتی است.» برخی روزنامهنگاران دیگر معتقدند خریدن رسانههای چاپی از سوی غولهای آیتی، یک سرگرمی جدید برای آنها به شمار میرود. مت باراش، کارشناس تبلیغات بعد از انتشار خبر فروش تایم به بنیوف، در توییتر نوشت: «(رسانههای) چاپی، جای قایقهای تفریحی را گرفتهاند.»