رسول بهروش
در خبرها آمده است که صرفا ارسال یک ایمیل با محتوای ناشیانه و اشتباه برای یازالده گومز باعث شده این بازیکن پرتغالی امکان شکایت به فیفا را پیدا کند و خواهان دریافت غرامت 450هزار دلاری از باشگاه استقلال شود. گومز در تست پزشکی استقلالیها رد شد، اما از آنجایی که دعوتنامه ارسالی برای او حاوی بار حقوقی بوده، بازیکن پرتغالی نهایت سوءاستفاده را از این موضوع انجام داده و به فیفا شکایت کرده است. او احتمالا پولش را تمام و کمال خواهد گرفت؛ همانطور که آنتونی گولچ همین کار را انجام داد. بازیکن استرالیایی یک دقیقه هم برای پرسپولیس به میدان نرفت و حتی یکماه کامل هم در تهران زندگی نکرد، اما با استفاده از حفرههای موجود در قراردادش توانست غرامتی سنگین از باشگاه ایرانی دریافت کند. اگر هم فکر میکنید رفتار امثال یازالده و گولچ منصفانه و اخلاقی نیست، سخت در اشتباهید. بازیکن ایرانی که مال همین آب و خاک است و خودش میداند با چه پشت پرده ناسالمی به 10برابر قیمت سر از پرسپولیس و استقلال درآورده و کوچکترین کارایی هم برای این تیمها نداشته، حتی حاضر نیست یک ریال از طلبش را ببخشد؛ در این شرایط چطور از بیگانهها انتظار گذشت و فداکاری داریم؟ مسئله اینجاست که اصل قراردادها باید درست و هوشمندانه بسته میشد که این اتفاق رخ نداده است. چرا؟ لابد چون ما زیادی پول داریم و عین خیالمان هم نیست که با یک امضای ناشیانه، یک کوه اسکناس را به آتش بکشیم.
شاید مشکل فوتبال ایران هم مثل خیلی جاهای دیگرش، اتکا به پول نفت باشد. این ثروت بادآورده یا بهعبارت بهتر «خاکآورده» مدیران ما را بدعادت کرده است. آنها چون این پول را سخت بهدست نمیآورند، برای خرجکردنش هم به اندازه کافی سختگیر نیستند. به همین راحتی است که مثلا ارز دولتی را سهلانگارانه در اختیار جماعت سودجو قرار میدهند و مقدمات دستیابی آنها به ثروت مفت و افسانهای را فراهم میکنند. قصه فوتبال هم همین است. همین مدیران سرخابی اگر مطمئن بودند که دریای ثروت عمومی در دسترسشان نیست و نفرات بعدی به اتکای همین پول، بدهیهای آنها را صاف خواهند کرد، تکتک امضاها را با جوهر جانشان میزدند و یک ریال پول مفت به امثال یازالده و ژوزه نمیبخشیدند. نه اینکه نفت فقط با ما این کار را کرده باشد. به فوتبال همین کشورهای حاشیه خلیجفارس نگاه کنید و ببینید چطور به پشتوانه همین ثروت عجیب، انواع ریختوپاشها را انجام میدهند و البته بهندرت نتیجه میگیرند. البته خوبی آنها این است که حداقل پولهایشان را خوشگل خرج میکنند، مدیران ما که همین یک هنر را هم ندارند.
از اینکه بگذریم، یکی از مهمترین نشانههای «اقتصاد نفتی» تولید محتوای بدون مخاطب است. ببینید که در این مملکت چقدر روزنامه و کتاب منتشر میشود که هیچکس آنها را نمیخواند، چقدر فیلم سینمایی ساخته میشود که کسی آنها را نمیبیند و چقدر مؤسسه و پژوهشگاه فرهنگی و اجتماعی داریم که فعالیتشان منشأ هیچ اثری در کشور نیست. همه اینها از صدقه سر پول نفت است؛ همانطور که این پول در فوتبال هم باعث شده کلی باشگاه بدون هوادار داشته باشیم. ما در ایران باشگاههایی داریم که سالهای طولانی است با هزینههای هنگفت فعالیت میکنند، اما هنوز برای یک بازی خانگیشان 500نفر را هم نمیتوانند به استادیوم بکشانند. فلسفه حیات این تیمها، چه چیزی غیر از تباهکردن اموال عمومی میتواند باشد؟ کاش میشد روزی این فوتبال را بدون نفت و لشکر مدیران هزینهزای آن میدیدیم؛ آن روز شاید کسی در پرسپولیس به امیر قلعهنویی پیشنهاد 2میلیون دلاری نمیداد یا طوری با ژوزه قرارداد نمیبستند که نوه و نتیجههایش هم بخورند و به جان پدربزرگ دعا کنند.
چهار شنبه 21 شهریور 1397
کد مطلب :
30229
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/VZqO
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved