محمدجواد حقشناس:
اهالی تئاتر به کمک شهر بیایند
گزارشی از دورهمی هنرمندان و اهالی تئاتر در خانه سیمین و جلال
مرتضی کاردر | روزنامهنگار
کوچه پسکوچههای شمیران را طی میکنیم تا به کوچه تقی رفعت، شاعر نوگرای سالهای مشروطه، برسیم؛ کوچهای که حالا یکطرفه است و ازدحام ماشینها رفتوآمد را در آن سخت کرده است و ساختمانهای بلند جای درختها و خانهباغها را گرفتهاند. نبش بنبست ارض خانهای آجری است که بیش از 65 سال از عمرش میگذرد؛ خانهای که سالها برای اهالی فرهنگ و ادبیات و هنر ایران یکی از نشانههای شمیران بوده است: خانه جلال آلاحمد و سیمین دانشور.
خانه جلال و سیمین در سالهای اخیر مرمت و تبدیل به موزه شده است. وارد خانه که میشوی یک طرف اتاق نشیمن است و طرف دیگر اتاق پذیرایی. میز ناهارخوری را در گوشه سمت راست گذاشتهاند. 2 نقاشی از بهمن محصص و ناصر عصار در کنار این میز نصب شده است. در اتاق خواب مجسمه سیمینخانم روی تخت نشسته است.
خانه جلال و سیمین یک خانه بزرگ ساده است که آن را به سبک خانه قدیمی شمیران ساختهاند. در منتهیالیه سمت راست دالانی است که اتاق کار جلال آنجاست. اتاق نویسندگی جلال مثل خودش نیمی سنتی و نیمی مدرن است. جلال از نردبام چوبی بالا میرفته تا در میان کتابها روی زمین بنشیند و بنویسد. گاهی که از نشستن روی زمین خسته میشده به گوشه سمت چپ اتاق میرفته تا روی میز و صندلی نوشتههایش را تمام کند.
همه جای خانه پر است از تابلوهای نقاشی؛ تابلوهایی از قمرالسلطنه حکمت مادر سیمین دانشور، ویکتوریا خواهر او و آثاری از محمود جوادیپور، هانیبال الخاص، آیدین آغداشلو، پروانه اعتمادی و... .
از پلهها که بالا بروید به اتاق سیمین دانشور میرسید؛ جایی که او سووشون و جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان و بسیاری از دیگر از آثارش را آنجا نوشته است.
سراسر حیاط را صندلی چیدهاند. غروب روز هفدهم شهریور یک روز پس از سالروز غروب جلال خانه سیمین و جلال میزبان هنرمندانی است که بیشترشان از اهالی تئاتر هستند. بازیگران یکییکی از راه میرسند؛ محمد متوسلانی، حسین محباهری، اصغر همت، نادر برهانیمرند، سیروس ابراهیمزاده، اردشیر صالحپور، مهدی شفیعی، ایرج راد و.... محمدحسین لطیفی هم کمی دیرتر به جمع ملحق میشود. از میان شاعران محمد سلمانی، سیدعباس سجادی و امید صباغنو آمدهاند.
شماری از مدیران شهرداری هم که در حقیقت میزبان مراسم محسوب میشوند به خانه جلال و سیمین آمدهاند؛ محمدجواد حقشناس رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران، ولیالله شجاعپوریان معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری، رحمانزاده مدیر مرکز توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، محمدعلی کریمی مدیر مرکز اطلاعرسانی شهرداری و...
از استنفورد که برگشتم درست روز سقوط مصدق بود
فیلم کوتاهی پخش میشود. صدای راوی، نامههای جلال و سیمین را میخواند. سیمین دانشور در استنفورد است و جلال در تهران زمینی وقفی از وزارت فرهنگ و هنر گرفته تا خانهای بسازد. نامهها در حقیقت روایت مراحل ساخت خانه است. از روزی که جلال 4هزار تا آجر خریده است؛ از روزهایی که جلال آنقدر درگیر کار این خانه است که متوجه اوضاع و احوال شهر و التهابهای سیاسی مملکت نیست و خبر کودتای 28مرداد را از رادیوی همسایه میشنود و سیمین مینویسد: «از استنفورد که برگشتم درست روز سقوط مصدق بود. عبدالله انوار به ما خبر داد. به جای رتق و فتق امور خانه با هم گریستیم.» و بعد عبدالله انوار جلو دوربین میآید و ماجرا را روایت میکند و...
جعفر رحمانزاده، مدیر شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران بهعنوان میزبان و نخستین سخنران مراسم سخن میگوید و از مسئولان میخواهد تا زمینهای فراهم آورند که خانه نیما که در کنار خانه جلال است مثل خانه جلال مرمت و تبدیل به موزه شود.
ساماندهی اجتماعی محدوده تئاتر شهر؛ نخستین گام برای پهنه فرهنگی رودکی
سعید اسدی، مدیر تئاتر شهر از نقش شهرداریهای شهرهای بزرگ دنیا در تئاتر میگوید و میخواهد نقش شهرداری تهران در تئاتر بیشتر شود. او با سپاس از اعضای شورا در ساماندهی محدوده تئاتر شهر و تلاش برای تبدیل آنجا به پهنه فرهنگی رودکی میخواهد که مشکلات اجتماعی محدوده تئاتر شهر و پارک دانشجو را نیز مرتفع کنند. شاید چنانکه اسدی میگوید نخستین و مهمترین گام برای تبدیل محدوده تئاتر شهر به گذر فرهنگی ساماندهی اجتماعی اطراف آن است. اسدی همچنین از مسئولان میخواهد که فکری برای مجموعه تئاتری صبا نیز بکنند؛ مجموعهای که به گفته اسدی چندبار تا مرز افتتاح رفته اما هنوز بازگشایی نشده است.حسین محباهری و محمدحسین لطیفی نیز در سخنان کوتاهی از دغدغهها و مشکلات اهالی تئاتر میگویند.
امیدواریم بتوانیم گراندهتل را خریداری کنیم
محمدجواد حقشناس، سخنران آخر مراسم است. او از برنامههای شهرداری برای احیای مناطق قدیمی شهر به گذرهای فرهنگی میگوید: «ایجاد 3 گذر در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفته است. گذر کتاب در محدوده خیابان انقلاب و خیابان کریمخان، گذر نمایش در محدوده خیابان لالهزار و گذر صنایعدستی در خیابان ویلا. برای احیای گذر نمایش تلاشهای بسیاری انجام شده است. احیای سینماهای لالهزار یکی از برنامههای جدی ماست. در حال رایزنی برای خرید خانه اتحادیه هستیم. تئاتر نصر خریداری شده است تا بتوانیم یکی از نخستین تماشاخانههای تهران را احیا کنیم. امیدواریم بتوانیم گراندهتل را نیز خریداری کنیم.»
بخش اصلی صحبتهای حقشناس درباره پهنه فرهنگی رودکی است. «ساماندهی پهنه فرهنگی رودکی یعنی حد فاصل تئاتر شهر و تالار وحدت یکی از اصلیترین دغدغههای شورای شهر و شهرداری است. تالار فرهنگ، انجمن حکمت و فلسفه، باشگاه ارامنه، انجمن خوشنویسان و بسیاری از کافهها و گالریها در این محدوده قرار دارند و ما امیدواریم همه این مکانها و مراکز فرهنگی بتوانند ذیل این پهنه ساماندهی شوند.»
سخن آخر حقشناس متوجه اهالی تئاتر است: «اهالی تئاتر هم باید به کمک شهر بیایند؛ یعنی باید به سمت نمایشهایی بروند که بهکار شهر بیاید؛ نمایشهایی که به شهروندان همراهی و همدلی و حقوق شهروندی را یاد بدهد. در این صورت شهر بهتری خواهیم داشت و شهروندان بهتری.»
ولیالله شجاعپوریان: نگهداری این خانهها نباید فدای صرفه اقتصادی شود
چندماهی از افتتاح خانه سیمین و جلال میگذرد اما اینجا برای بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و ادبیات ناشناخته است و تبدیل به پاتوق نشده است؟
باید کمی زمان بگذرد تا این فضا جا بیفتد. اکنون شماری از هنرمندان را به اینجا دعوت کردهایم اما میدانم که بیشترشان برای نخستین بار به اینجا میآیند. باید همه ما چه من، چه شما بهعنوان اصحاب رسانه و دیگر رسانهها تلاش کنیم تا این مجموعه بهعنوان یکی از پاتوقهای اهالی هنر و ادبیات جا بیفتد. باید از ظرفیت همه رسانهها بهویژه رسانه ملی استفاده کنیم تا اینجا را معرفی کنیم. یکی از راههایش هم این است که اهالی فرهنگ و ادبیات و هنر را به اینجا دعوت کنیم، مثل کاری که اکنون انجام شد.
یکی از مشکلات خانهموزههای اینچنینی این است که تا زمانی که در دست متولی دولتی است خیلی از آنها استقبال نمیشود اما تا به بخش خصوصی واگذار میشوند و کافهای در آنجا راه میافتد رونق میگیرند و انبوه آدمها به آنجا میآیند. آیا خانهموزه جلال و سیمین هم به بخش خصوصی واگذار میشود؟
این خانهها بیشتر جنبه فرهنگی دارند و ادارهشان نیازمند صرف هزینه است. اگر قرار است به بخش خصوصی واگذار شود باید کسی که خانه به او واگذار میشود به درستی انتخاب شود و ذهنیت و هدف فرهنگی داشته باشد. اگر آن فرد به درستی انتخاب شود هم کلیت خانهها و هویت فرهنگیشان حفظ میشود و هم به قول شما رونق اقتصادی هم حاصل میشود اما نباید نگهداری این خانهها فدای صرفه اقتصادی شود.