چطور با پولخرجکردن پولدار شویم؟
سودای آن شانس طلایی و قرعه سال
شرکتهای فروش کالا چگونه از میل به برندهشدن مشتری برای افزایش فروش خود استفاده میکنند
زهرا رستگارمقدم
بخشی از کودکیهایمان را پشت تشتکهای نوشابه روی آسفالتهای خیابانهای گرم از دست داده بودیم و حالا پشت در رب گوجهفرنگی و در بسته چای دنبال شانسهای ازدسترفتهمان میگشتیم. سودای برنده و یکشبهپولدارشدن بخشی از سرنوشت بالقوهمان بود که هنوز فرصت بروز و ظهوری پیدا نکرده بود و هر روز وسوسه دستیافتن به آرزوها را بین رقمهای کوچک و بزرگ نیازهای روزمره در سوپرمارکتها زیرورو میکردیم. بزرگ شده بودیم و فرصتها هنوز روی خوشی به ما نشان نداده بودند. گاهی هدیههای بالقوه را در ذهنهایمان میفروختیم و برایش در رسیدن به آرزوهای کوچک و بزرگ حساب و کتاب میکردیم و گاهی به جایزههای کوچک روی خوش نشان نمیدادیم تا شانسهای بزرگ را از دست ندهیم. ما ملت شانسهای بالقوه بودیم که گاه قرار نبود هیچگاه به آن دست پیدا کنیم؛ شرکت ربسازی گاهی میتوانست همه آرزوهایمان را به باد دهد و شرکت چای و ماکارونی و سس به آن جامه عمل بپوشاند. اصلا به ما چه، شرکتهای فروش چگونه میتوانستند قلکهای کوچکشان را به بانکهای بزرگ بدل کنند. ما در آستانه بختهای خاکستری خود هرمها را چاق و چاقتر میکردیم. اصلا چهکسی مسئول به بازی گرفتن سرنوشت ما بود؟
توجه به ماده12 و بند «دال»
قانون تبلیغات میگوید تعیین جایزه برای تشویق به خرید و مصرف، ممنوع است درحالیکه ما هر روز بستههای چای و خوراکیهای دیگر را به بهانه شرکت در قرعهکشی باز میکنیم. میگویند انتشار این نوع تبلیغات در همه رسانهها، مطبوعات یا اوراق چاپی، پست و دستگاههای الکترونیک ،نظیر نمابر و اینترنت ممنوع است و برای آن نوع تبلیغات منع قانونی وجود دارد. بنا به ماده12 در بند «دال»، این موضوع جامه قانونی پوشیده است. اما قانون هم گویا برای ایجاد رونق در کسب و کار چشمهای خود را در برابر بیقانونیها بسته. حتی اگر تبلیغات دروغ نباشد، تأخیر در پرداخت جوایز خلاف است؛ مثلا اگر قرار است هفتهای 100میلیون تومان بهعنوان جوایز فلان کالا پرداخت شود و این رقم بهصورت هفتگی پرداخت نشود، سود بانکی این مبالغ هم بسیار هنگفت است و نرسیدن آن بهدست برنده خلاف قانون خواهد بود. تا به حال به این فکر کردهاید کیفیت جنسی که تهیه میکنید در بازار شلوغ تولیدات چگونه است؟ شاید اولویت چندم هیچکداممان این نباشد که با چه کیفیتی و چرا موادغذایی و... را انتخاب کرده و میخریم. بیشتر برایمان مهم این است که از خریدمان قرار است چه سود و سودایی نصیبمان شود؟
چه نیکوروی و بدعهدی تو ای شانس!
با گذشت این همه سال وقتی بین اطرافیان جستوجو میکنیم، حتما باید شاهد برندگانی باشیم که شانسشان از ما بیشتر بوده و موفق به کسب جایزه شدهاند. اما این جمعیت خوش شانس کجا هستند؟ میتوان تصور کرد که از هر دو نفر ایرانی «یک نفر» جایزهای هرچند کوچک از بانک، مؤسسات مالی و تجاری، کارخانه، تولیدی و... دریافت کرده باشد. درحالیکه نهتنها اینگونه نیست که اخبار مسابقات جعلی در صفحات حوادث بیشتر به چشممان میآید. برای موفقیت کافی است به چند نکته توجه کنید؛ اگر قرار است کار و کاسبی راه بیندازید و نیاز به بازار خریداران و مصرفکنندگان دارید ما آمادهایم راههای گول خوردنمان را به شما آموزش دهیم. پس بخوانید و آگاه باشید که برای رونق به کسب و کارتان باید برای مناسبتها هم برنامه داشته باشید؛ فلان امکانات در این عید و فلان تخفیف در آن روز خاص؛هر چند این کفایت نمیکند. پس لازم است برای خریدها جایزه زماندار درنظر بگیرید. فروش شما ممکن است در روزهای خاصی از هفته، هفته خاصی از ماه یا ماه خاصی از سال به شدت افت داشته باشد.
این بازه زمانی بهترین موقعیت برای برنامهریزی یک جایزه زماندار است. این جایزه میتواند قرعهکشی شود یا نشود. خیلی هم لازم نیست پیچیده یا بزرگ باشد. همین که باری از دوش مشتری بردارید و مشتری با آن احساس خوشحالی کند کافیاست؛ مثل ارسال رایگان محصول یا سرویس پرداخت در محل. برای آفرهای زماندار برنامهریزی کنید، خدمات ویژه ارائه دهید، مسابقه برگزار کنید، هدیه یا ضمانت بازگشت پول وعده دهید، پاداش خرید عمده را فراموش نکنید و برنامه برگزاری یک مراسم قرعهکشی آنچنانی را در فهرست تبلیغاتی خود درنظر بگیرید تا میل و ولع خریدار برای پرکردن جیبهایتان را افزایش دهید. در آخر نیز بخورید و بیاشامید، اما در تضییع حق مشتری اسراف نکنید. لطفا!