درک دوران تازه با بازتعریف مفاهیم فرهنگی
محمدعلی نجفی | نویسنده و کارگردان سینما:
وقتی از سینمای فرهنگی حرف میزنیم، خیلیها یاد فیلمهای دهه60 میافتند. اینکه محصولات فرهنگی در آن دوران کیفیت مقبول و ساختاری تأملبرانگیز داشتند، هم به رویکرد سینماگران بازمیگردد و هم به مدیریت فرهنگی کشور در آن سالها. واقعیت این است که در آن دوران فضای عمومی هم فرهنگیتر بود. یکی از درخشانترین دورههای ادبیات فارسی مربوط به آن سالهاست. همان سالهایی که رمان ایرانی بهشدت مورد توجه جامعه بود و همان دورانی که پرفروشترین فیلمهای ما آثاری فرهنگی و حتی در مواردی روشنفکری بودند. جدای از خلاقیت هنرمندان، بخشی از موفقیتهای آن دوران حاصل برنامههای مدیریتی کلان فرهنگی بود. ضمن اینکه شرایط عمومی جامعه را هم نباید فراموش کنیم.
در آن سالها تماشاگر از «اجارهنشینها» و «هامون» مهرجویی و «سرب» کیمیایی استقبال میکرد. در همان دوران رمان «رازهای سرزمین من» بارها تجدید چاپ شد. تغییرات گستره اجتماعی - فرهنگی گرچه در گذر زمان تکثری را به همراه آورد که قبلا کمتر شاهدش بودیم، ولی بخشی از آنچه هنر متفکرانه نامیده میشد هم در این بین به حاشیه رفت. بهطوریکه برخی فیلمسازانی که در دهه60 فیلمهای ارزشمندی میساختند هم در دوران جدید دچار افول شدهاند. واکاوی دلایل افت کیفیت آثار هنری بدون در نظر گرفتن تمام عوامل مؤثر در این اتفاق، امکانپذیر نیست.
آنچه امروز سینمای سطحی و مبتذل نامیده میشود نه یکشبه بهوجود آمده و نه صرفا محصول ذهنیت سینماگران است. وقتی یک کمدی سطح پایین، فروش بالایی میکند معنیاش این است که مخاطبانی برای این کالا وجود دارد. حالا اینکه این مخاطب در چه شرایطی سلیقهاش شکل گرفته، خودش داستانی مفصل است. در شرایط فعلی به نظر میرسد ما در حوزه فرهنگ نیازمند بازتعریف برخی مفاهیم هستیم. کنارش با بازگشت به روحیه و رویکرد فرهنگی دهه60 میتوان به سینمایی رسید که در آن تعالی انسان برایش مسئله باشد. برای درک دوران تازه، باید بهروز شد و به مفهومی از معاصر بودن رسید که الزاما به معنای همراهی با موجهای گذرای مد روز نیست.