مصاحبه تباهشده
صابر محمدی/ روزنامهنگار
حالا همه میدانند کشتیهای ترال با اعماق خلیجفارس چه میکنند. میگویند این کشتیها، عمق چندصدمتری را مثل چی جارو میکنند و از اهالی کف دریا چیزی به جا نمیگذارند. در این میان، ماجرای حضور چین هم به میان آمده و میدانید که ایرانیجماعت هم به حضور چشمبادامیها در اقتصاد ایران حساس هستند؛ حساسیتی که فاجعه را از اصل ماجرا منحرف کرده است. چطور؟ عرض میکنم.
اخیرا ماجرای این صیدها به برنامه تلویزیونی «خندوانه» هم کشیده شد. رامبد جوان، مجری این برنامه، طی تماسی تلفنی با معاون شیلات وزارت جهادکشاورزی، از چند و چون حضور کشتیهای صیاد در خلیجفارس پرسید اما این گفتوگو که میتوانست تأثیری بسیار بیشتر داشته باشد، هرز رفت. عملکرد جوان، که او را بهعنوان یک برنامهساز باهوش در مدیوم تلویزیون میشناسیم، بهعنوان یک «خبرنگار» و «مصاحبهکننده» جایی برای دفاع نداشت. او این گفتوگو را با «جریان چیست؟» شروع کرد؛ پرسشی از موضع ناآگاهی و انفعال، موضعی که میتواند هر خبرنگاری را شکستخورده از کارزار گفتوگو بیرون بیاورد. پرسش بعدی رامبد جوان، اینکه «آیا کشتیهایی که صید میکنند ایرانی هستند؟» نشان داد همه دادههایی که او پیش از این گفتوگو در اینباره جمعآوری کرده، مبتنی بر دادههای هیجانی موجود در شبکههای اجتماعی بوده است. در فقره صید صنعتی، اینکه چینیها آن را در خلیجفارس صورت میدهند یا خودمان، کمترین اهمیت را در عمق فاجعه دارد. افتادن به عمق هیجانی این فاجعه، کل تأثیری را که میتوانست گفتوگوی رامبد جوان با این مقام مسئول داشته باشد، تباه کرد. جوان، با سابقه اهانت به خبرنگارها، خواست در نقش خبرنگاری پیگیر قرار بگیرد اما نشان داد برای انجام یک مصاحبه، به چیزی بیش از محبوبیت و یک دستگاه تلفن همراه نیاز است.