ترافیک، نام دیگر شمال
سال هاست که شمال به راحتترین مقصد گردشگری پایتختنشینان تبدیل شده است. با هر تعطیلی یک یا دوروزه، شهروندان تهرانی و کرجی، استارت خودرو را میزنند و راهی یکی از محورهای شمال میشوند. به همین دلیل سالهاست که تعطیلات و پایان هفته برای شمالیها بوی ترافیک و دود میدهد. محدودیتهای تقریبا دائمی ترافیکی جاده چالوس یکی از نمونههای بارز این معضل در محورهای استان است.
البته این مساله در این روزها نصیب محور هراز در آمل و رودبار و منجیل در گیلان نیز میشود. استان گلستان هم از این ترافیکها بینصیب نیست و هربار که تعطیلات آغاز شود، مردم این استان هم از ترافیک در امان نمیمانند.
درهفته گذشته ترافیک چند ساعته در این محورها و ترافیک چندین کیلومتری در رودبار نمونه بارز این ادعاست، اما این مساله تنها معضل استانهای شمالی نیست، معضل دیگری که در این رابطه بیش از هرچیز دیگری موجب رنجش مردم استان و حتی مسافرانی میشود که برای تفریح، شهرهای شمالی را انتخاب کرده اند، نبود زیرساختهای لازم برای خدمترسانی به این حجم از مسافر است. به همین دلیل گزارشها و گفتوگوهایی در این رابطه از 3 استان شمالی کشور تهیه شده است.
راهبندان فراوان در گیلان
شهروندان گیلانی از معضلات ترافیک سنگین در شهرهای خود گلایه دارند
مهسا طالبی|رشت- خبرنگار:
ترافیک شدید خیابانها، بوق ممتد ماشینها و چراغهای پرنور و تصادف گاه و بیگاه به عنوان یک صحنه آشنا در خیابانهای شهرهای گیلان مشاهده میشود. اما این ترافیک شدید در ایام تعطیلات به اوج میرسد. حضور انبوه مسافران در جادهها و خیابانهای باریک چیزی جز سلب آسایش برای شهروندان گیلانی نیست. با این حال هر ساله مسئولان وعده حل این مشکلات را میدهند ولی هنوز هم راه به عنوان اصلیترین زیرساخت حوزه گردشگری آنچنان که باید توسعه نیافته است. اما باید دید در این ایام شهروندان گیلانی چه مشکلاتی دارند؟
گنجایش کم خیابانهای رشت
«رضا ابراهیمی» یکی از شهروندان رشتی با اشاره به ترافیک شدید این روزهای رشت بیان میکند: حضور گردشگران اگر چه موحب خوشحالی و رونق اقتصادی است، اما خیابانهای رشت گنجایش تردد شهروندان خود را هم ندارد و اگر به این حجم، تردد مسافران هم اضافه شود دیگر نمیتوان حرکت کرد. به عنوان مثال کوچه پسکوچههای رشت هم تبدیل به خیابان اصلی شدهاند و ساکنان آنها آسایش ندارند. در ساعات پیک ترافیک مثلا برای رفتن از خیابانی مانند معلم تا تختی باید ۴۰ دقیقه در ترافیک بمانید تا به مقصد برسید. در این سالها علیرغم مشکلات و سختی مردم از این بابت، شورا و شهرداری اقدام به بازگشایی خیابانها یا پلهای روگذر نکردهاند.
اصلاح نشدن نقاط حادثهخیز
«محسن کریمیپور» شهروند لاهیجانی هم به ترافیک شدید این روزهای گیلان اشاره میکند و میگوید: مردم استانهای مختلف از نقاط دور و نزدیک وارد گیلان میشوند و وظیفه ما هم مهماننوازی است، اما بهتر بود در این چند سال مسئولان برای نظمدهی به خیابانها اقدامی میکردند. مثلا جاده لاهیجان و لنگرود از پرتصادفترین جادهها در این ایام است اما برای حذف نقاط حادثهخیز و نصب علائم در این محور اقدام جدی نشده است. ما که در این چند سال سودی از ورود گردشگر ندیدیم و فقط نصیبمان ریخت و پاش زباله و همین تصادفاتی است که میبینید.
نبود پارکینگ در انزلی
ترافیک یکی از مشکلات مردم انزلی بهویژه در زمان حضور گردشگران در این شهر است. به مرور زمان تعداد اتومبیلهای داخل شهر افزایش یافته است، در حالی که خیابان اصلی شهر ظرفیت این اندازه تردد را ندارد. از سوی دیگر در شهر پارکینگ مناسب نداریم و پارک خودروها در حاشیه خیابانها بر معضل ترافیک در این فصل میافزاید.
«رضا مشتاقی» شهروند انزلیچی هم بیان میکند: مدتهاست که شنیده میشود قرار است با رفع سد معبر گاریداران جنب دخانیات، خیابان میرزا کوچکخان که در بخش مرکزی شهر قرار دارد، قسمتی از بار ترافیک این قسمت را بر دوش بکشد، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. در حالی که برنامه زمانبندی چراغ قرمزها در بعضی از نقاط شهر هم باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین حضور پلیسهای راهور مجرب در نقاطی که در برخی از زمانها دارای بار ترافیکی سنگین است، میتواند به روان شدن ترافیک کمک کند.
این شهروند یادآور میشود: از یاد نباید برد که انزلی فقط در زمان افزایش حضور گردشگران با مشکل ترافیک روبهرو نیست، بلکه بارندگیها هم در روانی ترافیک شهر تاثیرگذارند.
شهروند دیگری در اینباره میگوید: حضور گردشگران در انزلی محدود به زمان خاصی نیست چراکه اهالی شهرهای همجوار نیز به این شهر بسیار آمد و رفت دارند و این امر قابل توجه است. همچنین برای انجام مرمت آسفالت خیابانها نیز در بسیاری از موارد، زمان مناسبی در نظر گرفته نمیشود و همین موضوع سبب افزایش ترافیک در شهر میشود. نظارت لازم در برخی کوچههایی که خیابان گلستان را به خیابان سپه و سی متری متصل میسازد وجود ندارد و آمد و شد اتومبیلها بدون توجه به یکطرفه بودن آنها موجب قفل شدن ترافیک در این مسیرها میشود. وقتی مسافران میآیند این مشکلات دوچندان هم میشود.
تردد بیش از حد در کوچههای فرعی
«سعید ارجمند» از تالش هم بیان میکند: ترافیک در خیابانهای باریک تالش هم کم نیست. احداث خیابان جمهوری اسلامی که به بیست متری معروف است، راه حلی برای خودروهای عبوری از این شهر تلقی میشد که یک پل موقت با لولههای سیمانی در پایین دست پل بزرگ ساخته شد و از آغاز به کار آن نیز 25 سال میگذرد. همچنین مسیر خیابان جمهوری اسلامی که زمانی کمربندی شهر محسوب میشد، طی 5 سال گذشته کارایی خود را از دست داده است.
وی میگوید: پل موقت این مسیر هم در سالهای بعدی باید با یک پل دیگر جایگزین میشد، اما غبار فراموشی بر آن نشست، ولی مردم آن را از یاد نبردند.
به گفته این شهروند تالشی، امتداد خیابان شهید رجایی از پل بزرگ تا میدانهای امام خمینی(ره) و امام علی(ع) نیز یکی دیگر از گرههای این کلاف سردرگم هستند که عملا قسمتهای مرکزی شهر را فلج کردهاند.
استفاده از خیابانهای فرعی
گره ترافیکی دیگر این شهر نه چندان بزرگ، در جنوب شهر و تقاطع میدان نماز در بلوار امام رضا(ع) وجود دارد. «مسعود بالایی» از ساکنان تالش میگوید: تنها راه گریز از این ترافیک شدید استفاده از خیابانهای فرعی است که رانندگان بومی با ورود به آنها خود را از گرفتار شدن و انتظار در صف ماشینها میرهانند. اما همه ماجرا این نیست و کاربری و نوع تردد در خیابانهای فرعی هر از گاهی تغییر میکند و مسیری که تا پیش از این دو طرفه بود، یکطرفه میشود.
ترافیک چهارفصل در مازندران
ازدحام پایان هفتهای در محورهای مازندران زندگی بسیاری از مردم استان را مختل میکند
اشکان جهانآرای| ساری - خبرنگار:
فرقی ندارد که بهار باشد، تابستان یا پاییز؛ در هر کدام از این فصلها و حتی در برخی مناسبتهای تعطیل یا پایان هفتههای زمستان، ترافیک سنگین و تردد پرتعداد خودروها تصویر آشنای بسیاری از جادههای مازندران، بهویژه محورهای چالوس، هراز و سوادکوه است؛ ترافیکی که گاهی به گرهی تقریبا کور تبدیل میشود و چالشهای زیادی برای مسافران ایجاد میکند. مسافران از اینکه چرا با گذشت نزدیک به دو دهه از زمان افزایش سفرها به مازندران و بهویژه غرب استان، زیرساختهای حوزه راه در این استان رشد نکرده، گلایه دارند.
اما روی دیگر این ترافیکهای نفسگیر و کسالتآور چندین ساعته، چالشهای مستمر و دائمی ناشی از این ترافیک برای مردم بومی و ساکن مسیرهای پرترافیک و شهرهای گردشگرپذیر است. برخلاف اینکه تصور میشود حضور مسافران و گردشگران در مناطق مختلف مازندران سود مطلقی برای مردم منطقه دارد، ولی این حضورهای ناگهانی و پرتعداد، چالشهایی هم ایجاد میکند که کمتر دیده میشوند.
کندوان
جمعه است و مسافران باید از جاده چالوس به کرج و تهران برگردند. پلیس راه اعلام میکند که از ساعت 15 تا تخلیه بار ترافیکی، تردد خودروها از مرزنآباد به سمت کرج یکطرفه است. اهالی ساکن حاشیه این جاده و روستاهای اطراف به این قانون عادت کردهاند و برنامههایشان را با همین پیشبینیها تنظیم میکنند. کندوان که یکطرفه میشود، اهالی منطقه به نوعی تا پایان ساعت اعلام شده، باید در محل سکونتشان بمانند. فرقی هم ندارد که کار مهمی پیش بیاید یا نه. امکان تردد به سمت شمال وجود ندارد و خودروها در مسیر مخالف باید تا پایان ساعت محدودیت ترافیکی در ابتدا یا انتهای طرح و دوراهی طویر و دزدبن منتظر بمانند. آژانسها در این ساعت نمیتوانند کار کنند و امکان انجام کارهایی که نیاز به طی مسیر در جاده چالوس دارد، فراهم نیست.
«مهران جمشیدی» یکی از رانندگان آژانس منطقه میگوید: پایان هفته و تعطیلات، سرویسدهی به افرادی که قصد رفتن به مناطق حاشیهای جاده چالوس دارند، بسیار دشوار میشود. به همین دلیل یا پاسخ منفی به مسافران میدهیم یا اینکه ساعات پس از نیمهشب را برای رفتن به این مناطق یا کرج و تهران انتخاب میکنیم. ضمناً یکی از چالشهای اصلی شهروندان مرزنآبادی، یکطرفه شدن خیابان داخل شهر است. بزرگراه هم که فعلا به تاریخ پیوسته و معلوم نیست چه زمانی به بهرهبرداری برسد. پس کماکان پایان هفتههای ترافیکی در محور چالوس برقرار است.
محور هراز
«سهم ما از آخر هفته و تعطیلات فقط ترافیک و گرانی و زباله و در خانه ماندن است.» این جملهای است که یکی از شهروندان آملی میگوید.
«میثم ورزنی» از اینکه نمیتواند هر هفته با خیال راحت به روستای پدریاش برود و باید ساعتها در ترافیک بماند، گلایه و اظهار میکند: «چند سال است که گفته میشود تعریض محور هراز با سرعت در حال انجام است. قرار بود تا پایان سال 1395 این محور به طور کامل چهار خطه شود!» البته حدود 70 کیلومتر از پروژه تعریض این مسیر زیر بار ترافیک رفت. بعضی مسئولان میگویند شاید تا پایان سال آینده تکمیل شود. همان قسمتهای تعریض نشده کافی است تا قیف ترافیکی در این جاده ایجاد شود و گرهی ترافیکی را رقم بزند.
همین جمعه گذشته عبور از جاده هراز برای برخی مسافران بیش از 8 ساعت طول کشید. این جا هم ترافیک گاهی باعث یکطرفه شدن مسیر میشود و گاهی بدون یکطرفه شدن هم زندگی مردم را مختل میکند. رفتوآمد برای اهالی سخت میشود، اما چارهای جز تحمل این وضعیت ندارند. تیر سال گذشته عدهای از اهالی آمل در اعتراض به یکطرفه شدن این مسیر برای ساعاتی این جاده را بستند تا نارضایتیشان از این وضعیت و تصمیمها را نشان دهند.
ترافیک محور سوادکوه
محور سوادکوه هم یکی از مسیرهای پرترافیک مازندران است. البته تعریض این جاده تا حد زیادی معضل ترافیک را برطرف کرد و از چالشهای ناشی از آن کاست، اما حجم بالای ترافیک در این مسیر حتی با وجود تعریض شدن جاده مشهود است و گاهی سبب ایجاد ترافیک روان میشود. خرداد 3 سال پیش بود که ترافیک عجیب و بیش از 50 کیلومتر در این مسیر سبب شد مسافران و بومیان مسافت 40 دقیقهای قائمشهر-پلسفید را حدود 12 ساعت طی کنند. آن ترافیک دیگر تکرار نشد و احتمالا نمیشود، اما هنوز پایان هفتهها این محور با حجم بالای رفتوآمد خودروها مواجه است.
سهم کیاسر از ترافیک
فرقی ندارد که مسیر جنوبی-شمالی متصل به مازندران، به تهران ختم شود یا سمنان؛ جاده کیاسر در شهرستان ساری هم در روزهای تعطیل و پایان هفتهها شرایط مشابهی دارد؛ جادهای پرحادثه و پرتردد که نه عرض مناسبی دارد و نه تجهیزات ایمنی آن مطلوب است. گاهی به علت ترافیک این جاده هم قفل میشود و ساعتها مردم را در مهمانی اجباری جاده نگه میدارد. چاره کار، تعریض است، اما این پروژه هم مانند بسیاری از پروژههای راهسازی پشت پیچ بودجه و اجرا گیر کرده است.
سرشاخههای ترافیکی
ترافیکهای پایان هفتهای و تعطیلات فقط به محورهای مواصلاتی مازندران محدود نمیشود. هر کسی که در چنین روزهایی مازندران را دیده باشد، با این ترافیکها آشناست؛ چه در مسیرهای جنگلی مانند جاده بابلکنار-لفور در بابل و جاده جنگلی آبپری در رویان و چه در مسیرهای شهری و بین شهری بهویژه در مناطق غربی استان. چالشهای ترافیکی که برای مردم حاشیه جادههای چالوس، هراز و سوادکوه و محور کیاسر ایجاد میشود، برای مردم شهرهایی مانند رویان، نور، سلمانشهر، رامسر، نشتارود و چند شهر دیگر ناآشنا نیست. گاهی مسیر کوتاه ابتدا تا انتهای شهر ساحلی رویان را به جای یک دقیقه، به خاطر ترافیک باید در 45 دقیقه طی کرد. این ترافیک سال به سال در سراسر مازندران شاخههایش را بیشتر میکند و سایه چالشهای آن بر زندگی مردم استان گستردهتر میشود.