گزارشگران فدراسیونی
هر روزی که از بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا میگذرد، وضعیت پخش تصاویر مسابقات در تلویزیون ایران بدتر میشود. برای همه مسجل شده که صدا وسیما حق پخش بازیها را کامل نخریده، پخش نشدن مسابقات تیم ملی بسکتبال، پخش ناقص دیگر مسابقات و از همه مهمتر نبود گزارشگران ایرانی در سالن مسابقات این را تایید میکند. تا دیروز گزارشگران تلویزیون پنهانی یا با آیدی کارتهای خبرنگاران رسانههای دیگر وارد سالنها میشدند، کاری که عاقبت خوشی برای یکی از آنها نداشت و به بازداشت این گزارشگر ختم شد. گزارشگران تلویزیون و رادیو به خاطر این که صدا و سیما حق پخش بازیها را کامل نخریده اجازه ورود به سالن مسابقات را ندارند، آنها برای اینکه برنامههای شبکه سه و ورزش را پر کنند، به دردسر افتادهاند و حتی ورزشکاران را مجبور میکنند بعد از مسابقاتشان به بیرون سالن بیایند و با آنها گفتوگو کنند، دیروز هم گزارشهایی پخش شد که مشخص بود از روی مانتیوری که بیرون سالن مسابقات نصب شده، گرفته شده است. نبود گزارشگران در سالنها دلیلی شده است تا گزارش بعضی از مسابقات به افرادی دیگری سپرده شود. بعضی از گفتوگوهایی که در تلویزیون پخش میشود، خبرنگاران رسانههای دیگر یا همراهان تیمها از ورزشکاران گرفتهاند. جالبتر از همه کاری بود که رضا زارعی، رئیس فدراسیون کوهنوردی انجام داد. او مسابقات سنگنوردی را برای رادیو و مراسم اهدای مدال را برای شبکه تلویزیونی ورزش گزارش کرد. زارعی تنها کسی نیست که با داشتن مسوولیت در فدراسیونی، نقش گزارشگر تلویزیونی را هم ایفا کرد. نه تنها در این بازیها که سالهاست افراد حاضر در فدراسیونها، گزارش رشتههای تخصصیشان را هم به عهده دارند.
معروفترین و با سابقهترین چهرهای که هم در برنامههای ورزشی تلویزیون حضور دارند و هم در فدراسیونهای ورزشی، بهرام شفیع است. شفیع به واسطه اجرای برنامه ورزش و مردم، توانست به ریاست فدراسیون هاکی برسد، بعد از آن هم هاکی، یکی از اصلیترین رشتههای قابل مطرح در برنامه او شد. مهم این بود که غیر از خود شفیع، افراد دیگری هم از فدراسیون در برنامه او حاضر شدند، یکی از این افراد حمیدرضا بخارایی، دبیر فدراسیون هاکی است.
در گزارشهای مسابقات ورزشی چند سالی است که تلویزیون و رادیو از افراد حاضر در فدراسیونها کمک میگیرد. سابق بر این مدیران یا کارکنان روابط عمومی فدراسیونها اخبار ورزشی را برای رادیو و تلویزیون ارسال میکردند ولی برای این که رابطه فدراسیون و سازمان صدا و سیما نزدیکتر و محکمتر شود، خواندن اخبار ورزشی برنامههای رادیویی به مدیران روابط عمومی سپرده شد.
با پخش مسابقات رشتههای متعدد ورزشی، نیاز به گزارشگران تخصصی بیشتر نیازی میشد اما نبود این گزارشگران تلویزیون را مجاب کرد که باید از فدراسیونها کمک بگیرد و حالا بیشتر از این که گزارشگران تلویزیونی مسابقات را گزارش کنند، مدیران روابط عمومی فدراسیونها هستند که نقش گزارشگر را بازی میکنند. در تکواندو، آرش فرهادیان مدیر تیمهای ملی گزارشگر تخصصی تکواندو است، در کبدی، ابوذر مارکولایی مدیر فعلی روابطعمومی فدراسیون کبدی مسابقات را گزارش میکند و قبل از او رضا فیضآبادی، مدیر وقت روابطعمومی این کار را به عهده داشت. در کوهنوری حسین رضایی، مدیر روابط عمومی، یکی از گزارشگرانی است که به بازیهای آسیایی هم اعزام شده است، او برنامهای هم به نام «کوهگشت» در شبکه ورزش دارد. شاهرخ کشاورز، دبیر و فرشاد صفتی، مدیر تیمهای ملی تنیس سالها در تلویزیون مسابقات تنیس را گزارش میکردند. در اسکی پیام نظر، مدیر سابق روابط عمومی فدراسیون و در بوکس امیر دلشاد، که یا رئیس سازمان لیگ یا دبیری فدراسیون را به عهده داشت، گزارشگر اختصاصی بودند. در اتومبیلرانی هم بیژن خراسانی، رئیس هیات تهران، گزارشگر تخصصی است، تلویزیون گزارش مسابقات وزنهبرداری را هم به رضا پورعالی سپرده که پیش از این مدیر روابط عمومی فدراسیون بود. محمود عبداللهی،
مدیر روابط عمومی کمیته ملی المپیک، مجری ورزش از نگاه دو است.
یکی از اصولی که رسانهها باید به آن پایبند باشند، بیطرفی است ولی در جایی که گزارشگر برنامه، مسوولیتی در فدراسیون مربوطه دارد، میتواند این بیطرفی را حفظ کند؟ طبیعی است که مدیران روابط عمومی از هر موقعیتی به نفع سازمانی که زیرمجموعه آن هستند، استفاده کنند، برای مدیران روابط عمومی فدارسیونهای ورزشی، گزارش مسابقات نه تنها فرصت حمایت از فدراسیون را به آنها میدهد، بلکه این امکان را هم ایجاد میکند تا هم از مشکلات بگویند و هم اتفاقات حاشیهای رشتهشان را لاپوشانی کنند. نمونه این اتفاقات را در گزارش مسابقات کبدی میشد دید، جایی که مارکولایی نقش گزارشگر را داشت. او در گزارشهایش بارها از مشکلات فدراسیون و بودجه کم گفت، از عملکرد مدیران فدراسیون تعریف و تمجید کرد و چیزی از ضعفها نگفت، اگر فرد دیگری به جای او گزارش مسابقات را به عهده داشت، حتما از برخورد بدی که عباس اورسجی، رئیس فدراسیون با بازیکنان تیم ملی زنان داشت، انتقاد میکرد ولی مارکولایی کوچکترین اشارهای به این موضوع نداشت.
شاید بشود گفت مستقلترین گزارشگری که در تلویزیون دیده میشود، عادل فردوسیپور است، اگر او هم مثل گزارشگران دیگر به فدارسیونها وابسته بود، نه از رفتاری غیرحرفهای محمدامین اسدی چیزی در برنامه نود میگفت و نه باخت مصلحتی تیم ملی فوتبال امید به میانمار را زیرسوال میبرد.
نه مارکولایی و نه گزارشگران دیگری که مدیریت روابط عمومی فدراسیونها را به عهده دارند، مقصر نیستند، آنها از فرصتی که تلویزیون در اختیارشان گذاشته، به بهترین شکل ممکن استفاده میکنند، اما این که چرا صداوسیما بعد از سالها گزارشگرانی تربیت نکرده است تا نیازمند افراد حاضر در فدراسیونها نباشد، جای بحث دارد.