استقلالطلب ضدتحریم
مخالفت با تحریمهای آمریکا علیه ایران و ترکیه نخستین گام عمرانخان در مسیر سیاست خارجی جدید پاکستان است
کمی آنسوتر از هیاهوی بیپایان جهان عرب، این روزها پاکستان به مرکز توجه رسانههای غربی تبدیل شده است؛ کشوری که به گفته اندیشکده سیاسی کارنگی، ممکن است امتدادی جدید برای محور مخالفان آمریکا، یا دستکم دولت فعلی این کشور در خاورمیانه بهحساب بیاید. نگرانیها مربوط به عمرانخان است؛ نخستوزیری که بهرغم وجود حجم انبوهی از دادههای عجیب و قابل توجه از زندگی شخصی او، اطلاعات دقیقی از ارتباطش با جریانهای قدرت در پاکستان در دست نیست.
این کریکتباز سابق، اکنون میراثدار جامعه و اقتصاد آسیبپذیر و ضعیفی است که از نواز شریف، نخستوزیر فاسد پاکستان برای وی به جا مانده است. عمرانخان خود را نماینده طبقه محروم و فقیر پاکستان میداند؛ طبقهای که از قضا اکثریت مطلق این کشور را تشکیل میدهد. شعارهایش در مبارزه با فساد، ایجاد اشتغال، احیای نقش سازمانهای دولتی، تکیه بر ظرفیتهای درونی و شاید از همه مهمتر، تغییر ساختار حاکم بر روابط اسلامآباد و واشنگتن خلاصه میشود؛ شعارهایی که مشخص است بخش قابل توجهی از جامعه پاکستان را با خود همراه کرده است.
رفتار این دانشجوی اقتصاد دانشگاه آکسفورد در بازه زمانی محدود بعد از انتخاب وی بهعنوان نخستوزیر توسط پارلمان نشان میدهد عمرانخان اعتبار بسیار بالایی برای تصاویری که رسانهها از او برای مردم میسازند قائل است. نخستوزیر جدید پاکستان در نخستین گام دست از زندگی در قصر رؤیایی نخستوزیر کشیده و به خانهای با 3 اتاق خواب نقل مکان کرده است، از میان 524 خدمه تنها 2 نفر را همراه خود به محل جدید منتقل کرده و بخش اعظم خودروهای مجلل و ضدگلوله نخستوزیر که به ناوگانی خیابانی شباهت داشته را برای فروش به مزایده گذاشته است. به تعبیر شبکه الجزیره، عمرانخان میخواهد بگوید اموال عمومی برای او اهمیت دارد و از سوی دیگر اهل اشرافیگرایی نیست. به این ترتیب همانطور که پیش از این اعلام کرده میتوان منتظر سیاستهای جدید دولت پاکستان در مبارزه با فرارهای مالیاتی، بهویژه در میان گروههای ثروتمند باشیم؛ سیاستهایی که مشخص نیست تا چه حد ضمانت اجرایی خواهند داشت.
با این حال، جبههگیری مشخصی که در مواضع عمرانخان و اطرافیانش نسبت به آمریکا وجود دارد بیش از هر چیز دیگری برای رسانههای جهانی و منطقهای قابل توجه بوده است. او طی سالهای پیشین با جنگ آمریکا علیه عراق و حملات اسرائیل به غزه و جنوب لبنان مخالفت کرده و تا حدودی بهعنوان چهرهای با گرایشهای اسلامگرایانه شناخته میشود. عبدالباری عطوان، در سرمقاله روزنامه رأیالیوم با اشاره به گرایشهای فکری عمرانخان مینویسد: او در تلاش است تا اعتبار و موقعیت پاکستان بهعنوان یک قدرت اسلامی با حاکمیت ملی مستقل را به پاکستان بازگرداند و نخستین گام عملی وی در این مسیر، اعلام عدمتعهد به اجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران است. به باور عطوان، عمرانخان میخواهد این پیام را به واشنگتن بدهد که اسلامآباد دیگر صرفا ابزاری در دست آمریکا برای پیشبرد طرحهای منطقهای این کشور نیست و باید روابط دوجانبه بر مبنای احترام به حاکمیت ملی پاکستان احیا شود.
تمام اینها در حالی است که نشانههای تنش میان دولتهای پاکستان و آمریکا از همین حالا آغاز شده است و مهمترین آن تا این لحظه، بعد از مخالفت با تحریمهای ترکیه، مربوط به تماس تلفنی اخیر عمرانخان با مایک پمپئو میشود. درحالیکه وزارت خارجه آمریکا محتوای این تماس تلفنی را توافق طرفین بر ادامه مبارزه با تروریسم اعلام کرده بود، وزیر خارجه پاکستان با برگزاری نشست خبری این خبر را تکذیب کرده و گفته است: پاکستان هیچ تعهدی به واشنگتن برای مبارزه با تمام گروههایی که آمریکا تروریسم بهشمار میآورد، نداده است.
عمرانخان تا امروز خود را برای رسانهها بهعنوان سیاستمداری استقلالطلب، ضدفساد و مخالف با ساختار روابط فعلی آمریکا و پاکستان معرفی کرده است؛ باید منتظر ماند و دید طی ماهها و سالهای آینده نیز همین رویکرد بر سیاستهای وی حاکم خواهد ماند یا نه؟