• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 3 شهریور 1397
کد مطلب : 28078
+
-

رفاقتی که وجود نداشته است

همشهری به بهانه برگزاری مدرسه تابستانی فیلمسازی توریستی، رابطه متقابل گردشگری و سینما را بررسی می‌کند

گزارش
رفاقتی که وجود نداشته است

پریسا ساسانی/خبرنگار

حقیقت دارد: سینمای ایران به صنعت توریسم و متقابلا صنعت توریسم به سینما هیچگاه از دریچه رفاقت به همدیگر نگاه نکرده‌اند؛ یعنی نمی‌توان از فیلم‌هایی در سینمای ایران نام برد که گردشگر جذب کرده باشند. شاید هم نیروی کارآمد برای ساخت فیلم‌های توریستی هم در سینما و هم در حوزه گردشگری تربیت نشده است.
به همین‌خاطر بود که مدرسه ملی سینمای ایران در تازه‌ترین فعالیت خود و طی همکاری با دانشگاه‌ تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه صدا و سیما، دانشگاه هنر تهران و دانشگاه هنر اصفهان، نخستین دوره فیلمسازی توریستی را برگزار کرد. دانشجویان ممتاز سینما در این مدرسه تابستانی آموزش دیدند و فیلم ساختند؛ هر چند برگزاری این برنامه ایراداتی نظیر بی‌توجهی به مراکز متنوع آموزش عالی را که در رشته‌های سینما دانشجو می‌پذیرند همراه داشت اما فارغ از این مسائل باید این سؤال را مطرح کرد که سینما تا چه اندازه در برنامه‌های بلندمدت خود به ساخت سینمای توریستی ورود پیدا کرده است یا از سوی دیگر صنعت گردشگری در ایران چقدر دغدغه بهره‌مندی از سینمای ایران برای معرفی جاذبه‌های این سرزمین را داشته است؟

مرور خاطرات در لوکیشن فیلم‌ها

مهدی کرم‌پور که در نخستین دوره مدرسه تابستانی با محوریت فیلمسازی توریستی، کارگاه «سینمای توریستی: جایگاه و ظرفیت‌ها» را برگزار کرد در توضیح این مطلب که سینما تا چه اندازه می‌تواند در تقویت صنعت توریسم موفق باشد، گفت: امروزه هر نوع تصویری در قالب‌های فیلم کوتاه، فیلم‌های خیلی کوتاه در شبکه‌های مجازی، مستندهای تلویزیونی یا فیلم‌های سینمایی که به شکل ویژه درباره مکان و فضاهای خاص ساخته می‌شوند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. این مکان‌ها می‌توانند یا در پس‌زمینه یک اثر تصویری باشند یا به‌عنوان کاراکتر اصلی حضور پیدا کنند اما در هر صورت وجود چنین تصاویری در یک فیلم عامل محرک خوبی است تا هر بیننده‌ای را تشویق کند که برای مرور خاطرات خود پای یک تولید سینمایی بنشیند؛ این اتفاقی است که مستقیم یا غیرمستقیم به‌عنوان هدف گردشگری مطرح می‌شود.

یکی از مصادیق بارز در جذب توریست، ایجاد فضایی مناسب برای دیدن فضاهای خاطره‌انگیزی است که گردشگران در فیلم‌های سینمایی مورد علاقه خود دیده‌اند. این کارگردان سینما با تأیید این مطلب که گردشگران برای دیدن مکان و فضاهای خاطره‌انگیز که در فیلم‌های مورد علاقه خود دیده‌اند هزینه می‌کنند، گفت: قدرت سینما در تأثیرگذاری بر صنعت توریسم به اندازه‌ای است که توریست برای مرور خاطره‌های خوش خود به لوکیشن‌های فیلم‌های سینمایی سر می‌زند ولی متأسفانه روی این مقوله خاص در سینمای ایران کمتر کار شده است. درک هنر تصویر در شکل‌های گوناگون به‌عنوان یک رسانه به اندازه‌ای است که مسئولان شهرداری در شهرهای مختلف دنیا حاضرند برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کنند تا دیدنی‌های شهری به تصویر کشیده شود؛ بنابراین پای کار آمدن مدیران شهرداری به این معناست که جهان در رقابت گسترده‌ای برای معرفی و عرضه فضاهای دیدنی به گردشگر و گسترش صنعت گردشگری است.
یکی از سؤالات مطرح در حوزه گردشگری این است که آیا معرفی یک کالا در جهت انتقال فرهنگ یک کشور می‌تواند نوعی جذب توریست باشد؟ کرم پور در پاسخ به این سؤال گفت: امروزه و در شرایطی که با فشار دادن یک دکمه می‌توان بهترین کالای متعلق به یک کشور را از بهترین فروشگاه‌ها در سراسر دنیا خریداری کرد، دیگر نمی‌توان کالا را به‌عنوان یک عنصر برای جذب توریست به شمار آورد ولی وقتی یک دوربین پای یک دار قالی می‌ایستد و بافت یک قالی را نشان می‌دهد می‌توان گفت که انتقال فرهنگ اتفاق افتاده است.

سپیده عبدالوهاب هم یکی از مدرسان این مدرسه تابستانی بود که درباره فنون و راهکارهای اثرگذاری فیلمسازی در عرصه گردشگری، گفت: صنعت توریسم در کشور ما به شکل گسترده مشکل دارد و این مشکلات متعدد تنها از طریق سینما حل و فصل نمی‌شود. درواقع سینما تنها کمک‌رسان خواهد بود. جدا از مشکلات صنعت توریسم و تعامل با صنعت سینما باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از افراد با مقولات توریست، نیازها و راهکارهای جذب توریست آشنایی ندارند و خیلی طبیعی است که با این شرایط اثر قابل توجهی در سینما ساخته نشده باشد. به همین‌خاطر، کارگردان‌های جوان هم فیلمی که با موضوع و به قصد توریست کار شده باشد، ندیده‌اند.این تدوینگر سینما با اشاره به کارگاه‌های مدرسه تابستانی با موضوع توریست گفت: من متوجه شدم اغلب فیلمسازان جوان یا دانشجویان فیلمسازی تاریخ یا فضاهای جغرافیایی شهر زندگی خود را نمی‌شناسند. این در حالی است که برای ساخت یک اثر توریستی جدا از تکنیک‌های سینما و هنر و تصویر باید مطالعه قوی در حوزه سوژه مورد ساخت داشت و تا زمانی که تاریخ شناخته نشود نمی‌توان روی هیچ موضوع توریستی برای ساخت یک اثر خوب دست گذاشت.

بار معرفی صنعت توریسم به دوش سینما نیست

علی لقمانی، فیلمبردار سینمای ایران هم که در نخستین دوره مدرسه تابستانی، فیلمبرداری توریستی را تدریس کرده است در انتقاد به وضعیت معرفی صنعت توریسم گفت: سینما تنها بخشی از فضایی است که می‌توان در اختیار صنعت گردشگری گذاشت و قرار نیست بار این معرفی را تمام‌قد به‌عهده بگیرد؛ کمااینکه تا‌کنون به شکل موردی فیلم‌هایی نه با هدف مستقیم معرفی گردشگری بلکه با روایت داستانی، بخشی از فضا و لوکیشن را به مخاطب نشان داده‌اند و بعد مخاطب از سر کنجکاوی به دیدن فضا و لوکیشنی که در فیلم دیده رفته است. 

وی سپس با بیان خاطره‌ای عنوان کرد: یادم می‌آید یک‌بار در سال‌های دور برای دیدن تخت جمشید به شیراز رفتم. از مسئول آن بخش بروشور یا کاغذی که راهنما باشد خواستم. گفت: بروشور مربوط به تخت جمشید ندارم و بعد یک کاغذ دیگر به من داد و گفت که این را دارم. نگاه کردم و دیدم بروشور مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان را به من داده است! حالا با این شرایط فکر کنید یک فیلمساز بخواهد فیلمی با موضوع گردشگری بسازد.  بهنام بهزادی، کارگردان سینما هم به نوعی با علی لقمانی هم‌نظر است. این فیلمساز معتقد است که باید شهرها و مراکز گردشگری به شکل دقیق و جامع به سینماگران معرفی و شناسانده شود. کارگردان فیلم «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» همچنین عنوان کرد: بدون شک صنعت سینما در همه جای دنیا در حوزه گردشگری و جذب توریست حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. در بسیاری از مواقع شهرداران شهرهای بزرگ و مراکز دیدنی از سینماگران دعوت می‌کنند تا فضاهای دیدنی را از نزدیک ببینند و با هر رویکردی که دارند فیلم بسازند. در مقابل برخی از شهرها هم هستند که به واسطه رخدادهای فرهنگی که در آنها اتفاق افتاده خواه ناخواه جنبه توریستی پیدا می‌کنند؛ مثل شهر کن در کشور فرانسه که به واسطه جشنواره‌های مختلفی که در آن برگزار شده، شناخته شده است.

مصطفی احمدی، دستیار و برنامه‌ریز سینمای ایران که با طرح درس برنامه‌ریزی و کنترل پروژه در کلاس‌های تابستانی توریستی شرکت داشت، از منظر دیگر درباره توریست در سینمای ایران صحبت کرد و گفت: در تاریخ سینمای ایران شاهد بودیم زمانی که فیلمی با رگه‌هایی از جذب توریست ساخته می‌شد برای نقد کردن آن می‌نوشتند که فیلم یک اثر توریستی است. توریستی بودن فیلم را هم از نکات منفی فیلم می‌دانستند. درواقع منظور از چنین نوشته‌هایی این بود که از مکان و فضاهای مختلفی که در فیلم نشان داده می‌شود استفاده توریستی می‌شود و جنبه‌های دراماتیک فیلم اندک است؛ به همین دلیل، سینماگران برای دوری از این نکته منفی دیگر سراغ فیلم‌هایی با رنگمایه توریستی نرفتند. درحالی‌که این نوع نگاه از اساس اشتباه بود. با این همه، فیلم «قصه‌های کیش» نمونه بسیار خوبی از فیلم‌های توریستی بود ولی متأسفانه به‌دلیلی که گفتم این کوشش ادامه پیدا نکرد.

اگرچه در سینمای ایران آثاری مانند «طهران/تهران» (داریوش مهرجویی و مهدی کرم‌پور) هم ساخته شده که جنبه‌ها و ظرفیت‌های گردشگری پایتخت ایران را به خوبی نشان می‌دهد اما تاملی در نکته‌ها و حرف‌های اهالی سینما نشان می‌دهد که این نمونه‌ها نادر بوده‌اند و همچنان چراغ‌های رابطه میان 2 صنعت سینما و گردشگری خاموش است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید