بدون رنج، زندگی معنا ندارد
محمدرضا مقیسه/ روزنامهنگار
زندگی در این دنیا سراسر گرفتاری و مسئولیت است؛ گویی انسان برای این آفریده میشود که در حیات دنیوی خود، آیینه وجودش را صیقل دهد و در گیرودار این آزمون سرنوشتساز برای دنیای ابدی و زندگی جاویدان آماده شود. کسی که زندگی را چنین شناخته باشد، حوادث گوناگون برای او ناگهانی و بهتآور جلوه نمیکند اما کسانی که زندگی را با رویا و در دشتی سرسبز، پرگل و لاله جستوجو میکنند و همواره انتظار دارند راه هموار زندگیشان از میان کوچهباغهای پرشکوفه بگذرد، کوچکترین پیشامد ناخوشایندی، هرقدر هم که ناچیز باشد، چون به هیچوجه انتظارش را ندارند، برایشان سخت و ناگوار و غیرقابل تحمل جلوه میکند. قرآن کریم درباره طبیعت زندگی انسان میفرماید: «لقد خلقنا الانسان فی کبد» ما اصولا نوع بشر را در رنج و زحمت آفریدیم. این دنیا محل تمرین و کسب آمادگی برای دنیای دیگر است. خداوند متعال زندگی دنیا را برای بشر بهگونهای رقم زده است که لذت آن همواره با رنج و کوشش همراه باشد. در این دنیا کامیابی بدون رنج، سلامتی بدون بیماری، شادمانی بدون اندوه، رفاه بدون دردسر، دیدار بدون فراق، وصل بدون هجران و آرامش بدون هراس وجود ندارد. اگر جز این باشد نقش انسان در ساختار خلقت ناسازگارمینماید.
خداباوران بر این اعتقادند که خداوند هرگز محرومیتهای بندگانش را بدون جبران رها نمیکند و پاداش نیکوکاران را چند برابرخواهد داد. گرچه هوای نفس انسان را به سوی مظاهر غفلت میراند اما اگر انسان بتواند از خوشگذرانیهای بیثمر و زرق و برق فریبدهنده و چشمگیر و دلانگیز تجملات دنیا که در مقابلش خودنمایی میکند، خویشتن را نگاه دارد و در دام عشق دنیا نیفتد، اینجاست که از آزمون خداوندی سربلند بیرون آمده و راه سعادت را یافته است. انسان خردمند، همواره خود را در برابر خدا و وجدان خویش مسئول میداند و در پرتوی این مسئولیتشناسی است که از دنیاطلبی و تجاوز به حقوق دیگران امتناع میکند.