مواهب خزر برای روز مبادا
دریای کاسپین چقدر نفت و گاز دارد و کشورهای این حوزه چه سهمی از آن میبرند؟
محمد عدلی
آن زمان که شوروی درخواست کسب امتیاز نفت شمال را از پادشاه وقت ایران میکرد، نه او میدانست که چه تأثیری بر تغییر سرنوشت بزرگترین صنعت ایران میگذارد و نه زعامداران ایران از آنچه در مجلس شورای ملی با عنوان ملیشدن صنعت نفت به جریان خواهد افتاد، اطلاعی داشتند. 75سال گذشت تا بار دیگر مناقشه بر سر مواهب زیرزمینی دریای خزر به صدر اخبار بازگشت. آن روزها شوروی به پشتوانه میدانداری انگلیس در مناطق نفتی جنوب ایران، بهدنبال در اختیار گرفتن امتیاز نفت شمال بود تا از رقیب خود باز نمانده باشد. میخواست تا آنچه ویلیام ناکس دارسی در قرارنامچهاش با مظفرالدین شاه جاانداخته است را بهدست بیاورد. طبق قرارداد دارسی، بهرهبرداری از نفت سرتاسر ایران به استثنای 5 ایالت شمالی هممرز با روسیه، به شرکت انگلیسی واگذار شده بود. اما درخواست شوروی چراغی را در دل ملیگرایان روشن کرد که پایهگذار ملیشدن صنعت نفت شد. روایتهای تاریخی نشان میدهد از همان سالی که شوروی بهدنبال دراختیار گرفتن امتیاز نفت شمال از ایران افتاد، مبارزهها برای پایان دادن به استعمار نفتی ایران آغاز شد. جنبشی که به طرح کمیسیون نفت مجلس شورای ملی برای ملیشدن صنعت نفت در سال 1329 منجر شد، از سالها قبل کلید خورده بود و از سال 1322وارد مراحل تازهای شد.
ایران 68 سال قبل، اختیار منابع نفتیاش را دردست گرفت اما برداشت از میادینی که شوروی بهدنبال آن بود، هنوز هم عملیاتی نشده است و مناطق جنوبی و غربی که در جریان اکتشافات اولیه دارسی مورد توجه قرار گرفته بود، همچنان میداندار اقتصاد ایران لقب گرفتهاند. عملیات بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر نه فقط برای ایران که برای روسیه نیز به کندی پیشمیرود. روسیه نیز میدانهای نفتی خود را در خزر جدی نمیگیرد و تمرکزش را بر سایر منابعش معطوف ساخته است و دشواری دسترسی به این گنج روان موجب شده تا در اولویت بهرهبرداران برای گسیل منابع قرار نگیرد. در این میان کشورهای آذربایجان و قزاقستان که داراییشان معطوف به این دریاچه مشترک است، اهتمام بیشتری در برداشت نفت و گاز دارند.
تکلیف برداشت از میادین مشترک نفت و گاز در خزر هنوز مشخص نشده است. اگر در خلیجفارس، معیار میادین مشترک، برداشت آزاد از سوی طرفین است، در خزر هنوز رژیمی برای آن تفاهم نشده است. برخی کشورها به برداشت مساوی از میادین مشترک خزر اعتقاد دارند و برخی راهکارهای دیگری پیشنهاد میکنند. با وجود اینکه بسیاری از موارد در رژیم حقوقی دریای خزر به نتیجه رسیده، این موضوع همچنان مورد توافق قرار نگرفته است.
روسیه، قزاقستان و آذربایجان در تفاهمی سهجانبه بر سر برداشت از میادین نفت و گاز به نتیجه رسیدند. بر این اساس 2 کشور آذربایجان و قزاقستان برداشت از مواهب آن را آغاز کردهاند. براساس اعلام منابع اروپایی و آمریکایی و سازمان انرژی جهانی، در مجموع ذخایر تأییدشده این دریا حدود ۵۰ میلیارد بشکه نفت و حدود ۲۶۰تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی است.
ایران؛ تازهکار در میادین شمال
برآوردها در مورد سهم ایران از نفت خزر ۲۰میلیارد بشکه است که در میادین نفتی سردار جنگل، چالوس، نورو رویان، رامسر و رودسر و چند منبع دیگر واقع است. اما با توجه به کامل نشدن عملیات لرزهنگاری در همه مناطق و مشخص نبودن عمق میادین، نمیتوان نسبت به دقیق و اقتصادی بودن همه منابع اطمینان داشت.
ایران با 657کیلومتر، کمترین خط ساحلی را در میان 5کشور حوزه خزر دارد. میدان نفتی سردارجنگل مشهورترین میدان ایران در خزر است که بر سر مالکیت منابع آن با آذربایجان اختلاف وجود دارد. بهرهبرداری از این میدان سالهاست طبق توافق 2 کشور، معلق مانده تا در رژیم حقوقی دریای خزر تکلیف آن روشن شود.
اما فروردین امسال نقطهعطفی در برداشت از میدان سردار جنگل ایجاد شد. در پی سفر حسن روحانی- رئیسجمهور ایران- به آذربایجان، تفاهمنامهای میان روسای جمهور ایران و آذربایجان به امضا رسید که بهرهبرداری مشترک از این میدان را تضمین میکند. 2کشور تصمیم گرفتهاند که این مسئله حلنشده را با روشی جدید حل و فصل کنند. طبق این توافق قرار است شرکت مشترکی میان 2کشور ایجاد شود و کار بهرهبرداری از این میدان را برعهده بگیرد تا هر دو کشور از مواهب آن استفاده کنند. توافق 2 کشور فراتر از میدان سردار جنگل بود، بهطوری که طبق اعلام وزارت نفت، سند همکاری ایران و جمهوری آذربایجان بهمنظور انجام فعالیتهای مشترک در بلوکهای اکتشافی خزر، امضا شده است، بنابراین 2 کشور در عملیات اکتشافی جدید هم همکاری خواهند داشت.
این میدان که در انتهای بخش مرزی ایران، در استان گیلان واقع شده، ۲۴کیلومتر طول و ۱۶کیلومتر عرض دارد و از لایههای مختلفی تشکیل شدهاست. این میدان در سال ۱۳۸۰ و در عمق ۷۰۰متری از سطح آب، کشف و ۱۰سال بعد، در پی مطالعات اکتشافی روی سکوی نیمهشناور امیرکبیر،یک لایه نفتی در عمق ۷۲۸ متری در این مخزن هیدروکربوری کشف شد. گفته میشود میدان سردارجنگل، دارای ۵۰ هزارمیلیارد فوت مکعب ذخیره «درجا»ی گاز است؛ یعنی بیش از ۱۰برابر میدان شاهدنیز در جمهوری آذربایجان. همچنین میزان نفت در جای لایه نفتی این میدان، 2میلیارد بشکه است که نفت قابل استحصال آن حدود ۵۰۰ میلیون بشکه برآورد شده است.
شرکت نفت خزر زیر نظر شرکت ملی نفت ایران، مسئول عملیاتهای اکتشافی در دریای خزر است. این شرکت در فهرست فعالیتهای خود، به حفاری مجموعا 22حلقه چاه اکتشافی، شامل 17حلقه چاه در بخش خشکی و ساحلی استانهای مازندران، گلستان و گیلان، 3حلقه چاه در بخش کمعمق و 2حلقه چاه در بخش عمیق دریای خزر اشاره کرده است.
اما عمده تمرکز ایران در بخش میادین غیرخزری است. طبق اعلام وزیر نفت، ذخایر اثباتشده نفت ایران 158میلیارد بشکه است که معادل 3/9درصد از ذخایر اثباتشده نفت جهان است. در بخش گاز ذخایر اثبات شده گاز ایران 34تریلیون مترمکعب است که 18درصد ذخایر جهان است.
صادرات نفت خام ایران در سال 2017، معادل 4/40میلیارد دلار برآورد شده است.
قزاقستان؛ بیشترین ساحل، بیشترین منابع
قزاقستان با 1900کیلومتر، بیشترین ساحل در دریای خزر را دارد و بیشترین ذخایر نفتی را نیز بهخود اختصاص داده است و گفته میشود مهمترین کشور تولیدکننده نفت در منطقه خزر در سالهای آتی خواهد بود. این کشور حدود 2درصد از ذخایر اثباتشده جهان را دارد. قزاقستان با توجه به اینکه هماکنون کمتر از 200هزار بشکه از یکمیلیون و 200هزار بشکه نفت تولیدی روزانه خود را مصرف میکند، قابلیت صادراتی بالایی دارد. قزاقستان طی برنامه بلندمدت تا سال 2025، که قبل از سقوط قیمت جهانی نفت تدارک دیده بود بهدنبال جذب 100میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی بود و انتظار داشت از سال 2021 تا 2035 سالانه حدود 120میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد.
ترکمنستان؛ بهدنبال گاز
ترکمنستان با 1768کیلومتر ساحل در دریای خزر، یک کشور گازی محسوب میشود و کمترین منابع نفتی را بین 5 کشور دارد. بخش گاز، موتور محرک اقتصاد این کشور است و بیش از نیمی از درآمد بودجه را درآمدهای ناشی از صادرات گاز تشکیل میدهد. 60درصد از کل صادرات این کشور را صادرات گاز، 15درصد را صادرات نفتخام و 14درصد را نیز صادرات فراوردههای نفتی تشکیل میدهد. حدود 75درصد سرمایهگذاری صورتگرفته در اقتصاد این کشور در بخش نفت و گاز بوده است.
آذربایجان؛ پیشرو در قراردادهای نفتی
آذربایجان با 820کیلومتر ساحل در دریای خزر، نفت را هدف اصلی در استراتژیهای اقتصادی و سیاست خارجی خود قرار داده است. تا قبل از کاهش قیمت جهانی نفت، درآمد سالانه این کشور از نفت حدود 15میلیارد دلار برآورد شده است. این کشور از قبل برنامهریزی کرده است که طی 20سال، یعنی از 2005 تا 2025 با فرض قیمت 35دلار برای هر بشکه، درآمدی معادل 100میلیارد دلار بهدست آورد. قرارداد نفتی این کشور تحت عنوان قرارداد قرن، نخستین قرارداد با شرکتهای نفتی معتبر جهانی جهت بهرهبرداری از معادن نفتی آراز، آلو و شرق در قالب کنسرسیومی منعقد شد و نفت تولیدی آن از سال 2006 از طریق خط لوله باکو- تفلیس- جیحان به ترکیه و سایر مقاصد صادر میشود. همچنین گاز آذربایجان از میادین معروف شاهدنیز تحت کنسرسیوم دیگری که شرکت ایرانی، نیکو نیز سهامدار آن است، از طریق خط لوله گاز، باکو- تفلیس- ارزروم صادر میشود.
روسیه؛ تمرکز بر میادین غیرخزر
روسیه با 1355کیلومتر ساحل خزری، دارای یکی از بزرگترین صنایع نفت و گاز جهان در مناطق غیرخزری است و علاقهای نسبت به استخراج نفت و گاز از منابع خزری خود نشان نداده است. این کشور در کنار اوپک2 قطب عمده تأمین نفت جهان است. طبق آمار، روسیه توانسته با صدور بیش از 150میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به اروپا، در صدر فهرست بزرگترین صادرکنندگان گاز در جهان قرار گیرد. روسیه همچنین با سهم حدود 14درصد از تولید جهانی نفت، بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان محسوب میشود.
ایران با 657کیلومتر، کمترین خط ساحلی را در میان 5کشور حوزه خزر دارد. میدان نفتی سردارجنگل مشهورترین میدان ایران در خزر است که بر سر مالکیت منابع آن با آذربایجان اختلاف وجود دارد. بهرهبرداری از این میدان سالهاست طبق توافق 2کشور، معلق مانده تا در رژیم حقوقی دریای خزر تکلیف آن روشن شود