گفتوگو با نویسنده کتاب «طیب در گذر لوطیها» به بهانه سالگرد کودتای 28 مرداد
دیدگاه مذهبی باعث تحول روحی طیب شد
راحله عبدالحسینی| خبرنگار:
«طیب حاج رضایی» خوش سابقه نبود. سالهای جوانی را به درگیری و چاقوکشی و زندان گذراند. رد پای او در واقعه 28مرداد بهعنوان یکه بزن بهادر معروف به نفع پهلوی به روشنی دیده میشود. موفقیت کودتای 28مرداد سال 1332 مرهون تلاش امثال دار و دسته طیب در جنوب شهر و خوش خدمتی آنان به پهلوی بود تا دولت مصدق سرنگون شود. طیب اما بعد از این واقعه بیشتر در میان مردم دیده شد و از آنجا که اعتقادات مذهبی قوی و مرام لوطیگری هم داشت بانی کارهای خیرخواهانه و دستگیری از مردم بهویژه کمبضاعتان و برپایی مراسم گلریزان زیادی شد. طیب در اوایل دهه 40 دست از حمایت پهلوی برداشت و با حضور در واقعه خرداد سال 1342 و حمایت از امام خمینی(ره) بهعنوان آزادمرد زمانه شناخته شد. «سینا میرزایی» بعد از 2سال تحقیق میدانی برای کتاب «طیب در گذر لوطیها» به گفتوگو با افرادی که خاطرهای از طیب دارند پرداخته است تا مخاطب را با ابعاد شخصیتی و روحیه فتوت و جوانمردی او آشنا کند.
مطالعه زندگی طیب حکایت از تغییر رویه زندگی او دارد. از دیدگاه شما طیب سال 1332 با طیب سال 1342 چه تفاوتی دارد؟
طیب از زمانی که بهعنوان یک لوطی معروف شد از خصایل لوطیگری و مشتیگری برخوردار بود. اما از دیدگاه سیاسی، طیب سال 1332 با تفکر حاکم همسو شد. تبلیغات آن زمان در مخدوش کردن نهضت ملی تأثیر عمیقی در فعالیت اجتماعی طیب و امثال او داشت. چون تفکر حاکم، نهضت ملی را نهضتی چپی و با تفکرات تودهای به مردم معرفی کرده بود و بسیاری از ذیصلاحان مذهبی در اشاعه این نوع دیدگاه میکوشیدند و طبیعی است که امثال طیب تحت تأثیر این تفکر باشند.
با این توضیح جالب است بدانیم که شما درباره نظریهای که میگوید طیب مانند حر یکشبه متحول شد چه موضعی دارید؟
مخالفم! چون طیب دیدگاه مذهبی داشت و انسانی مردمدار و لوطی مسلک بود و دسته طیب در جنوب شهر از زمانی که او علم و کتلدار شد در خدمت مردم و مصدر حرکات جوانمردانه بسیاری شدند که در کتابهای «طیب در گذر لوطیها»، «از سرگذشت لوطیها» و «پهلوان زنده را عشق است» به خاطرات ارزندهای در این خصوص اشاره کردهام. به ندرت در طول تاریخ کسی طی یک شب دچار تحول درونی میشود. حتی اگر زندگی حر بن یزید ریاحی را بررسی کنیم میبینیم که حر در طول زندگیاش تابع اصول جوانمردی و معرفت بود و میتوانیم نتیجه بگیریم که حر نیز یکشبه متحول نشد. جریان تحول یکشبه سوءتفاهمی بیش نیست. اما برای مخاطبان همیشه آشنا شاید تحول یکشبه لطفی اسطورهوار دارد.
نوچههای طیب، تفاوت او را در یک دهه درک کرده بودند؟
طبیعی است که نوچهها از دیرباز با اصول مروت و فتوت آشنا بودند و در کنار طیب و امثال طیب ضمن رعایت این اصول، درک هرگونه تغییر و تحول شخصیت آدمها را داشتند. چون این نوچهها از روابط اجتماعی بالایی برخوردار بودند، هرچند به هیچ عنوان جزو قشر تحصیلکرده محسوب نمیشدند. راهی که طیب در زندگی پیمود اکثر لوطیها و حتی نوچهها پیمودند. از سوی دیگر این قشر رابطه مرید و مرادی با پیشکسوتان خود داشتند که ضمن درک تغییر و تحول شخصیت طیب، خود متحول شدند و مصدر کارهای خیر در جامعه بودند. به واقع شاید رابطه نوچهها با طیب را رابطه مرید و مرادی ندانیم اما این رابطه، رابطهای مستحکم و تابع اصول اخلاقی بود و حتی از بطن چنین روابطی اعمال جوانمردانه سمت و سو میگرفت.
چه عاملی باعث شد طیب دچار این تحول روحی شود؟
تحول روحی طیب از زمان جوانی او و به تدریج شکل گرفت. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که مخاطب با یک ابرمرد روبهرو نیست و چه بسا در ایام جوانی طیب در کنار اعمال منفی، اعمال مثبت متعددی انجام میداد. زمانی که پا به سن گذاشت، کارهای پسندیده او از جمله کارهایی که در کسوت لوطیگری مصداق مییابد بیشتر شد. اما در همان زمان که ما قائل به تحول روحی او بودیم شاید اعمال منفی هم انجام میداد. چون هیچ چیز، مطلق نیست. یکی از عوامل مهمی که عامل تحول روحی طیب شد دیدگاه مذهبی او بود. بر این اساس در جنوب شهر هیئت عزاداری راه انداخت و در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ سمت و سویی تازه یافت و صد البته حاج مهدی عراقی در جریان برپایی مقدمات ۱۵ خرداد شخصاً خدمت طیب رسید و او را از حرکت امام(ره) آگاه کرد. طیب هم مقید شد تا پایبند نهضت شود و در راه این عقیده جان داد.
طیب شخصیتی پر از پارادوکس و تضاد است. با این موضوع موافقید؟
با نظرتان موافقم. اما آیا انسان کامل داریم؟ ابرمرد داریم؟ طیب و امثال طیب و حتی من و شما پر از تضاد هستیم. بیشتر شخصیتهای لوطی مسلک آن سالها به فراخور زمان و مکان وگاه براساس ذات خود و گستره قدرت، دست به اعمال منفی میزدند. این تناقض و پارادوکس قابل درک است.
طیب بین لوطیها و افرادی که دوستش داشتند لقب خاصی نداشت؟
طبق گفتههای اشخاص متعدد، طیب لقبهای خاصی داشته است. اما من با لقب عامه شمولی مواجه نشدهام. مثلاً نصرالله خالقی به لقب «خادم الفقرا» اشاره دارد. در حالی که حسین شیروانی از لقب «خان قلعه» یاد میکند که قلعه به معنی بازار ترهبار شوش سابق و خان به معنی بزرگ میدان ترهبار است. با توجه به اینکه اسم خود طیب به معنی طاهر و پاک است و این اسم آن زمان خاص و کمتر شنیده شده بود همه با اسم طیب، او را میشناختند و چه لقبی زیباتر از اینکه اسمش همانند خودش بود.
چه قرینهای بین طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی هست؟ با اینکه این دو شخصیت با هم همخوانی نداشتند و اسماعیل رضایی جدا از طیب بود؟
اصلاً بحث اسماعیل رضایی از مقوله قیام ۱۵ خرداد جدا است و در این خصوص مدارک متقن وجود دارد. اما به اشتباه اسماعیل رضایی دستگیر شد و هر لحظه منتظر بود آزاد شود که نشد. اسماعیل رضایی در کنار طیب یکی از میدانداران بنام و مردمدار بود که هر ماه به خانوارهای متعددی کمک مالی میرساند. از یاد نبریم که قیام ۱۵ خرداد از میدان شوش و آن حوالی شروع شد. دولت تقریباً اکثر میدانداران شناخته شده را دستگیر کرد که اسماعیل رضایی هم یکی از آنان بود. با توجه به اینکه اسماعیل رضایی معروف و شناخته شده بود تحت بازجویی قرار گرفت ولی او از هر گونه اقدام سیاسی اجتماعی بیخبر بود. برای فرونشاندن افکار عمومی هم بایدکاری انجام میشد و با این دید اسماعیل رضایی گلوله باران شد.
برای نگارش کتاب طیب در گذر لوطیها تحقیقات میدانی انجام دادید.
بله. کتاب حاصل تحقیقات میدانی است. قصد نداشتم از نظر مستندات تاریخی به زندگی طیب بپردازم. بلکه میخواستم به شخصیت طیب از منظر فرهنگ لوطیگری بپردازم. به مرور زمان با شخصیتهای دیگری مثل آقا مهدی قصاب و حاج مصطفی دیوونه و اصغر شاطر آشنا شدم. رسالت یک مورخ بر گردن من نیست. بلکه من در گفتوگو با افرادی که در اینباره اطلاعاتی داشتهاند به فرهنگ لوطیگری پرداختهام. برای یافتن عکسهای لوطیان و باستانیکاران متحمل زحمات زیادی شدم. بسیاری از همدورههای طیب با من همکاری نمیکردند. شاید چون باور نمیکردند در این حیطه بتوانکاری انجام داد. کتاب طیب در گذر لوطیها حاصل بیش از 2سال گفتوگو با اشخاص مختلف است. من فقط مروری بر خاطرات شیرین فتوت این مرد و دیگر لوطیان تهران داشتهام و همچنان قسمتهای ناشناخته زندگی طیب باقی مانده است. مدتی هم است که قصد دارم زندگی حاج مصطفی دیوونه را بنویسم.
پس از چاپ کتاب چه بازخوردی گرفتید؟
استقبال مردم از کتاب بینظیر بود و نشان داد که همچنان به فرهنگ لوطیگری عشق میورزیم و همچنان به گذشتهای شیرین چشم داریم. وقتی کتاب طیب چاپ شد با زندهیاد مشفق کاشانی، شاعر نام آشنا در دیداری دوستانه با توجه به زندگی طیب اشاره به شعر شیخ اجل داشتند: «بسیار مردان خدایند در اوباش».