
چرا برندهای خودرو از آمریکا میترسند؟
درباره تأثیر تحریمها در تردید شرکتهای خودروسازی نسبت به ادامه فعالیت در بازار ایران

مائده امینی
شاید هیوندا و کیا بتوانند ادعا کنند بازار ایران برایشان در برابر آمریکا صرفه ندارد اما پژو نمیتواند چنین علتی برای خروج از ایران داشته باشد
دوست روزهای خوب ایران؛ پژو. این خلاصه همه ماجراست. اصلا تا نام آمریکا میآید برندهای خودروسازی که با هزار مکافات به ایران رسیدهاند، دمشان را روی کولشان میگذارند و میروند. شرکت خودروسازی پژوی فرانسه که همواره در روزهای سخت، ایران را ترک کرده، این بار هم با آغاز تحریمهای تازه ترامپ عطای معامله با ایران را به لقایش بخشید و تنش تازهای در بازار خودروی ایران ایجاد کرد. رنو هم که تصمیمگیری نهایی خود را منوط به فرجام برجام دانسته فعلا قرار است صادرات خود به ایران را محدود کند.این درحالی است که فقط در سال 2017 شرکت ایران خودرو 443هزار دستگاه خودرو خود را با برند پژو به بازار ایران عرضه کرد. شرکت خودروسازی رنو نیز در همین سال 162هزار دستگاه در ایران فروخت که در مقایسه با سال 2016 رشد 50درصدی را شاهد بود. پایگاه اینترنتی روزنامه فرانسوی چلنج در اینباره نوشته است: 40درصد فروش خودرو در بازار ایران به 2 خودروساز فرانسوی رنو و پژو اختصاص یافته و چنین سهمی در جهان تقریبا نادر است. با وجود این اما چرا خودروسازان فرانسوی یا حتی سایر برندها، آمریکا را به ایران ترجیح میدهند؟
عقیل مصطفایی- مدیر فروش و بازاریابی یک از شرکتهای واردات خودرو - معتقد است که خروج رنو با توجه به سهمی که در بازار آمریکا دارد میتواند توجیه داشته باشد اما خروج پژو هیچ توجیهی ندارد.
پژو بهدنبال سهمخواهی از بازار آمریکاست
پژو خیلی وقت است که جایی در بازار آمریکا ندارد. چند دهه است که خودروهای ساخت برندهای زیرمجموعه گروه خودروسازی سیتروئن- پژو در بازار آمریکا فروخته نمیشوند. پژو که آخرینبار در سال ۱۹۶۰ در آمریکا ورود پیدا کرد، پس از عرضه چند مدل مختلف، در سال ۱۹۹۱ از بازار این کشور کنار کشید؛خروجی که بهنظر میرسد چندان به مذاق این خودروساز فرانسوی خوش نیامده؛چرا که مدیران آن در تلاشند دوباره راهی به بازار آمریکا پیدا کنند. دیماه سالی که گذشت، ژان فیلیپه ایمپاراتو- مدیرعامل شرکت خودروسازی پژو- اعلام کرد که بهزودی مردم آمریکا نیز قادر خواهند بود با محصولات جدید پژو سیتروئن یا DS رانندگی کنند. در واقع فرانسویها خیلی وقت است که دنبال ورود به بازار آمریکا هستند و پیش از این هم اقدامات اولیه برای حضور در بازار آمریکا انجام شده بود. مصطفایی در اینباره میگوید: پژو از سال 2016 عزم خود را جزم کرده که دوباره به بازار آمریکا برگردد اما هنوز حتی در 30خودروی اول پرفروش آمریکا نامی از تولیدات این خودروساز داخلی بهچشم نمیخورد.
خروج رنو قابل درک و خروج پژو تعجببرانگیز است
«به توهم و آرزوی گروه پژو فروخته شدیم»؛ مصطفایی با ذکر این مطلب میگوید: بازار آمریکا بازار خاصی است و من بعید میدانم پژو بتواند در آن راهی باز کند. واقعیت این است از خروج پژو از ایران تعجب میکنم. سهم پژو در بازار ایران سهم قابلتوجهی است و در مقابل، این گروه خودروساز شانسی برای فروش در آمریکا ندارد. بازار آمریکا بیشتر متمایل به دریافت خودرو از آسیاست. کمتر از 10درصد از بازار آمریکا در اختیار خودروهای اروپاییاست و بیش از 40درصد آن در اختیار خودروهای آسیایی شامل هیوندا کیا، تویوتا، نیسان و... است. در واقع شاید هیوندا و کیا بتوانند ادعا کنند بازار ایران برایشان در برابر آمریکا صرفه ندارد اما پژو نمیتواند چنین علتی برای خروج از ایران داشته باشد. رنو اما بهخاطر نیسان طبیعی است که نتواند سر قول و قرارهایش با ایران بماند. عقیل مصطفایی میگوید: رنو با نیسان مشارکت تولیدی دارد و نیسان در آمریکا بازار خیلی خوبی دارد و این میتواند علت پاپسکشیدن رنو باشد؛ چرا که در 10شرکت خودروساز بازار آمریکا، نام نیسان موتور و میتسوبیشی بهچشم میخورد که براساس گزارشها،کمتر از 10 درصد این بازار را در دست دارند.
بیایید سختتر اعتماد کنیم
رنو و خانواده پژو سیتروئن در بازار ما اقبال بالایی ندارند. از طرفی سرمایهگذاری در بازار آمریکا برای گروههای خودروسازی، بهخصوص رنو، بسیار جذاب است.
عقیل مصطفایی میگوید: فرانسویها آنقدر از تهدیدهای آمریکا واهمه دارند که بارها به ما ثابت کردهاند که قابل اعتمادکردن نیستند. البته بخشی از همراهینکردن امروز فرانسویها ناشی از تهدیدهای ترامپ، رئیسجمهور آمریکاست و مابقی آن به سوء مدیریت مدیران خود ما برمیگردد.
فراموش نکنید که پیشتر هم فرانسویها ما را تحریم کردند اما بعد از برجام وزیر سابق ما در اقدامی غیردیپلماتیک بهدنبال آقایان در سالنهای کنفرانس نمایشگاههای بینالمللی خودرو دوید و تلاش کرد بین ایران و فرانسه یک قرارداد بدون تشریفات امضا کند. قراردادی که امروز نتیجه آن را میبینیم. شأن خودمان را در بستن این قرارداد رعایت نکردهایم. مدیران دولتی ما فراموش کردهاند که فرانسویها هیچ وقت تولیدکننده خودروهای لوکس روز نبودهاند اگرچه از سطح خوب بازار بینالمللی بهرهمند بوده و دارای گلوبال کارت هستند.
او ناکارآمدی مدیران را مورد انتقاد قرار میدهد و تأکید میکند: اینطور که دوستان ما علاقه به خرید خودرو از خود نشان دادند باعث شد فرانسویها هم فکر کنند میتوانند همواره برای ما تعیین تکلیف کنند. آیا بهتر نبود مدیران ما در دفتر خود پژو در سفارت خود ایران برای عقد تفاهمنامه قرار بگذارند تا اینکه در اتاق کنفرانس و در نمایشگاه بینالمللی در یکی از کشورها؟