
کتاب گران است؟

قاسمعلی فراست/ نویسنده
علت اصلی پایین بودن نرخ مطالعه را نه گرانی کتاب میدانم نه بیمیلی مردم به مطالعه آن. یقین دارم اگر کتاب بهراحتی در دسترس مردم قرار گیرد و کتابهای خوب از رسانههای مطمئن به مردم معرفی شود، درصد فعلی خوانندههای کتاب بالا خواهد رفت.
مردم نمیبینند که به نویسنده یا صاحب اندیشه در کشورشان بها داده شود. مهمانهای تلویزیون ما بازیگر یا ورزشکارند. اگر قرار باشد صاحب اندیشهای هم دعوت شود، تعدادی خاص که همه مثل هم فکر میکنند و حرف میزنند، دعوت میشوند. این کار الگوسازی غیرمستقیمی است که حاصل آن هرچه باشد، تقویت کتابخوان نیست. کافیاست یک برنامه نیمساعته در هفته به یک نویسنده و برنامهساز حرفهای بدهند و نتیجهاش را در بازار کتاب ببینند. معتقدم برای عشق و علاقه به کتاب و مطالعه، نه از دبستان بلکه از مهدکودک باید شروع کرد. مدارس ما غالبا یا کتابخانه ندارند یا کتابهایشان با سن و سلیقه بچهها ناهماهنگ است. کافیاست اولا کتابهای مدارس کارشناسانه تهیه شود، ثانیا بچهها زیرنظر مربی یا آموزگار حرفهای کتاب بخوانند، ثالثا ساعتی با عنوان زنگ مطالعه برای آنها در نظر گرفته شود تا نتیجه اعجازگونه مطالعه را در آنها ببینیم. بچهای که شیرینی و لذت کتابخواندن را حس کند بهشدت به آن دلبسته میشود.
این دلدادگی بهراحتی از بین نمیرود. می شود پیشنهاد بالا را با انتخاب یک مدرسه بهطور تصادفی اجرا کرد تا درستی آن معلوم شود. نکته دیگر اینکه هرچه کتاب ارزانتر باشد، بهتر است، اما دلیل اینکه گرانی کتاب را خیلی در کاهش مطالعه، مؤثر نمیدانم این است که قیمت کتاب یکجلدی انسان خردمند؛ نوشته یووال نوحهراری 64 هزارتومان است. همین کتاب گران را به هر که معرفی کردهام یا آن را خرید یا در نوبت امانت گرفتن آن است. باید برای مخاطب جا بیندازیم کتابی که میخرد، چند صفحه مطلب جلد شده نیست بلکه چکیده چند ده سال مطالعه و تجربه انسان فرهیختهای است که ما با پرداخت مبلغی اندک آن را میخریم. این تجربه با خواندن چندروزه کتاب به ما و همه کسانی که کتاب را به آنها امانت میدهیم منتقل میشود و کتاب بازهم وجود دارد و قابل مطالعه است. بنابر این آیا کتاب گران است؟