محاصره برای غارت
ونزوئلا با اینکه در حوزه هستهای و موشکی حرفی برای گفتن ندارد، با محاصره آمریکا مواجه شده است
حسین ارجلو | روزنامهنگار
آنچه امروز در دریای کارائیب جریان دارد، صرفا یک اختلاف سیاسی یا امنیتی نیست بلکه بازتاب یک الگوی قدیمی در سیاست خارجی آمریکاست؛ الگویی که در آن، «استقلال سیاسی» و «کنترل منابع» خط قرمز محسوب میشود. ونزوئلا با بزرگترین ذخایر اثباتشده نفت جهان، از زمانی که مسیر ملیسازی منابع و خروج از مدار سیاستهای واشنگتن را انتخاب کرد، بهتدریج در فهرست اهداف فشار قرار گرفت.
ادعای آمریکا، «مبارزه با قاچاق موادمخدر» است، اما واقعیتهای اعلامشده از سوی نهادهای رسمی خودِ ایالات متحده، این ادعا را زیر سؤال میبرد. نه منشأ اصلی موادمخدر ونزوئلاست و نه این کشور تهدید نظامی کلاسیک برای آمریکا محسوب میشود.
ترامپ در شبکههای اجتماعی نوشت: «امروز، من دستور اعمال محاصره کامل و تمامعیار علیه تمام نفتکشهای تحریمشدهای را که به ونزوئلا وارد و خارج میشوند، صادر میکنم.» او افزود: ناوگان عظیم نیروی دریایی ایالات متحده مستقر در کارائیب «حتی بزرگتر خواهد شد» تا زمانی که ونزوئلا «تمام نفت، زمین و سایر داراییهایی را که قبلا از ما دزدیده است به ایالات متحده آمریکا بازگرداند.» این گزارش تلاش میکند بدون هیجانزدگی و با تمرکز بر دادهها و گزارهها، این تناقض آشکار را توضیح دهد: اگر نه سلاح هستهای در کار است، نه موشک، نه شعار ایدئولوژیک، پس مسئله دقیقا چیست؟
پرسش محوری
چرا کشوری که:نه شعار «مرگ بر آمریکا» سر میدهد.
نه وارد حوزه تسلیحات هستهای شده است.
نه دارای برنامه موشکی راهبردی است.
با محاصره دریایی، توقیف نفتکشها، حضور نظامی آمریکا در اطراف مرزهای دریایی و تهدید مستمر مواجه میشود؟
ادعای رسمی ایالات متحده
ایالات متحده، اقدامات خود علیه ونزوئلا را با چند عنوان مشخص توجیه میکند:مبارزه با قاچاق موادمخدر
مقابله با شبکههای انتقال مواد
حفظ امنیت دریایی در منطقه کارائیب
در ظاهر، این عناوین ماهیتی امنیتی دارند؛ اما بررسی دادهها و اظهارات رسمی، نشان میدهد که این ادعاها با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد.
تناقض در روایت رسمی
براساس گزارشها و اظهارات نهادهای رسمی خود آمریکا:منشأ اصلی موادمخدر واردشده به آمریکا، ونزوئلا معرفی نشده است.
مسیرهای اصلی قاچاق، عمدتاً از کشورهای دیگر آمریکای لاتین عبور میکند.
با وجود این:
تمرکز عملیاتی و نظامی آمریکا، بهطور مشخص بر ونزوئلا قرار گرفته است.
نفتکشهای مرتبط با این کشور توقیف میشوند.
محاصره دریایی عملاً علیه اقتصاد انرژی ونزوئلا اعمال شده است.
90نفر در حملات اخیر آمریکا علیه ونزوئلا کشته شدند.
این تناقض، پرسش درباره انگیزه واقعی این فشارها را تقویت میکند.
واقعیت میدانی اقدامات آمریکا
آنچه در عمل رخ داده است، فراتر از یک عملیات محدود ضدقاچاق است:استقرار ناوهای جنگی آمریکا در دریای کارائیب
صدور دستور توقیف کشتیها و نفتکشها
نظارت و کنترل مسیرهای صادرات انرژی
اعمال فشار مستقیم بر جریان فروش نفت
این سطح از حضور و کنترل، معمولاً در مواجهه با تهدیدهای بزرگ امنیتی یا نظامی اعمال میشود؛ درحالیکه ونزوئلا فاقد آن مؤلفههاست.
حذف بهانههای متداول فشار
در پروندههای مشابه، آمریکا معمولا به یکی از این بهانهها استناد میکند:برنامه هستهای
توسعه موشکهای بالستیک
تهدید نظامی مستقیم
شعارهای ایدئولوژیک آشکار
اما در مورد ونزوئلا:
- برنامه هستهای وجود ندارد.
- توان موشکی راهبردی مطرح نیست.
- تهدید نظامی متوجه آمریکا نیست.
- شعار مستقیم ضدآمریکایی دیده نمیشود.
نقطه عطف: استقلال سیاسی
- مسیر تنشها از جایی آغاز شد که ونزوئلا:
- تصمیم به کنترل مستقل منابع انرژی گرفت.
- سیاستهای نفتی خود را خارج از چارچوب مطلوب واشنگتن تنظیم کرد.
- در حوزه سیاست خارجی، مسیر وابستگی را کنار گذاشت.
- این تغییر رویکرد، ونزوئلا را از یک بازیگر تابع، به یک بازیگر مستقل تبدیل کرد.
عامل تعیینکننده: انرژی
ونزوئلا یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر اثباتشده نفت در جهان است.
در نظام بینالملل:
انرژی فقط یک کالای اقتصادی نیست بلکه ابزار قدرت، نفوذ و کنترل ژئوپلیتیکی است.
کنترل یا عدمکنترل بر منابع انرژی، تعیینکننده جایگاه کشورها در معادلات جهانی است.
چرا نبود سلاح بازدارنده مهم است؟
پرونده ونزوئلا نشان میدهد:- نداشتن سلاح هستهای، مانع فشار نشد.
- نداشتن توان موشکی، مانع محاصره نشد.
- نداشتن شعار ایدئولوژیک، مانع تهدید نشد.
تسلیحات نیست بلکه میزان استقلال در تصمیمگیری است.
الگوی رفتاری آمریکا
الگوی مشاهدهشده چنین است:
کشوری که منابع راهبردی دارد اما حاضر نیست سیاستهای خود را با خواست آمریکا تنظیم کند، دیر یا زود با فشار مواجه میشود.
این فشار میتواند:
اقتصادی باشد.
دریایی باشد.
سیاسی یا امنیتی جلوه داده شود.
اما ماهیت آن، برای کنترل کشورهای غیرهمسو است.
یک عامل کلیدی
ونزوئلا نمونهای روشن از یک گزاره کلیدی است:- برای قرار گرفتن در فهرست فشار آمریکا، لازم نیست دشمن نظامی باشید؛کافی است مستقل باشید.
- فشار همچنان اعمال میشود، زیرا مسئله اصلی، کنترل منابع و جهتگیری سیاسی مستقل است.
معیار تهدید و تحریم
- معیار فشار، سلاح نیست.
- معیار فشار، شعار نیست.
- معیار فشار، استقلال است.