شعلههای مهربانی در آتش الیت
آتش سوزی جنگلهای هیرکانی موجب شد که مردم ایران با یک اتحاد ستودنی، پای کار بیایند
رابعه تیموری | روزنامهنگار
از 21روز پیش که آتش به جان درختان سرسبز جنگل الیت افتاد، همه مسئولان پای کار آمدند تا از خاکستر شدن طبیعت بکر هیرکانی جلوگیری کنند، اما کسانی که دوشادوش مسئولان و حتی جلوتر از آنها برای نجات الیت به دل آتش زدند، مردم محلی، محیطبانان و همیاران طبیعت بودند که با بیل و کلنگ، سطلهای آب و هرچه در دسترس داشتند برای سرد کردن آتش به میدان آمدند تا باز هم در یکی از حوادث تلخ کشور، صحنههایی ناب از میدانداری مردم و پای کار بودن آنها رقم بخورد. نخ تسبیح این در کنار هم بودن مردم و مسئولان، فضای مجازی است که با انعکاس این اتفاق نهتنها دوستداران طبیعت را از گوشهوکنار کشور برای کمک به دامن هیرکانی کشاند، بلکه به فضایی برای شور و مشورت و چارهجویی عقلانی مردم تبدیل شده است.
دفاع از طبیعت با چنگ و دندان
مردم استان مازندران بیش از هرکس دیگر، طبیعت درهم تنیده و چغر جنگلهای هیرکانی را میشناختند و میدانستند که با دست خالی شاید نتوانند آتش جان الیت را سرد کنند، اما تا رسیدن نیروهای اطفای حریق دلشان تاب نیاورد و از همان نخستین دقایق آتشسوزی با بیل و کلنگ به دل آتش زدند و سعی کردند با ریختن شن و ماسه روی درختان شعلهور از گسترش سریع آتش کم کنند. سن و سالدارها و دیگر کسانی هم که قوت این کار را نداشتند، با وسایل امدادرسانی به کمکشان آمدند تا روی زخم کسانی که صدمه میبینند، مرهم بگذارند. وقتی هم روز به شب رسید، زنان مازندرانی با لقمههای نان و بطریهای آب در آنجا حاضر بودند تا نگهبانان جنگل الیت مهمان سفره آنها باشند. در میان تمام تصاویری که این روزها از حضور مردم در شبکههای اجتماعی دست بهدست شده است، حضور یک زن مازندرانی با چادر گلدار و چشمان نگران، بیش از همه در یادها مانده است. این زن و جملات سادهاش از هراس آتشی که به جان جنگل افتاده است، تبدیل به نماد مردمی شده که شاید نتوانند پا به پای دیگران، قدمی برای خاموشی آتش بردارند، اما دلشان در میان آتشهای شعلهور جا مانده است.
فضای مجازی بیدار شد
دود غلیظی که بامداد دهم آبانماه از جنگلهای هیرکانی به پنجره خانههای همسایههای هیرکانی لغزید، آنها را متوجه این اتفاق کرد، اما تصاویری که محلیها در فضای مجازی منتشر کردند، به سرعت دست بهدست چرخید و موجی از همدلی برای نجات درختان الیت شکل گرفت. بسیاری از فعالان این فضا به جای بلاگری و گفتن از اتفاقات و دغدغههای شخصیشان به شرح ماجرای هیرکانی پرداختند. یکی از این فعالان فضای مجازی که پیش از این در پیج خود فقط از فنون سخنوری و دنیای ادبیات صحبت میکرد، اما از نخستین دقایق این اتفاق در پستها و استوریهایش فقط از هیرکانی گفت و مردم را به کمک این جنگل نیمسوخته فراخواند: «الان 3و 13دقیقه بامداد است که خبر سوختن جنگلهای هیرکانی را شنیدم. هیرکانی تکهای از حافظه این سرزمین است که هزار سال به پدران و نیاکان ما خدمت کرده و در سکوت از بین میرود. بیایید پستها و پیامهای خود را کنار بگذاریم و فقط از هیرکانی بگوییم. این جنگل، خشکی، سیل و جنگ را تاب آورده و حالا در حال سوختن و نابودی است.» امثال این خبررسانیها باعث شد صخرهنوردان و دوستداران طبیعت که پیش از این هم چنین حوادثی را تجربه کرده بودند، خیلی زود برای کمک به مردم مازندران پاشنهها را ورکشند و به غروب نرسیده هیرکانی پر شد از آدمهایی که گوشهای از کار را گرفته بودند.
برای جبران خطاهای انسانی
نقطه مقابل تلاشها و فداکاریهایی را که انسانهای مختلف ذیل گروههای مسئول یا داوطلب برای نجات درختان هیرکانی انجام دادهاند - براساس احتمالاتی که تا به امروز پر رنگ است- افرادی وجود دارند که با بیاحتیاطی و بیتوجهیهای خود به دل طبیعت آتش زدند و در رقم خوردن چنین حوادثی، نقش داشتهاند. محمد درویش که از کنشگران محیطزیست کشور است، درباره این خطاهای انسانی میگوید: «متأسفانه گلهداران ما به بهانه چای و حفاظت از سرما آتش روشن میکنند، گردشگرانی که وارد منطقه میشوند، آنطور که باید آتش را خاموش نمیکنند و از منطقه میروند و باز هم متأسفانه این آتش گریبان منطقه را میگیرد. من در برخی مناطق شاهد بودهام که زبالهها را آتش میزنند؛ در اطراف شهر رشت اخیرا شاهد آتشسوزی عمدی زبالهها بودیم و یا برخی باقیمانده محصولات کشاورزی را در شمال آتش میزنند و این آتش به رویشگاههای جنگلی هم سرایت میکند.» او درباره حریق الیت میگوید: «انسان در شروع آتشسوزی جنگل الیت مقصر است و مقامات مسئول در استان مازندران هم اعلام کردهاند که عامل شروع این آتش، انسانی بوده اما اینکه چرا این آتش آنقدر گسترش پیدا کرده، بهدلیل خشکسالیهای شدیدی است که داریم.»
یکدستی درست که با اعتماد رقم خورد

در خاکسترنشینی تلخ درختان هیرکانی ایستادن رسانه در محل درست ماجرا و تبدیل شدن به نقطه اتصال مردم و مسئولان بار دیگر نشان داد که در قلب حوادث تلخ و شیرین میتوان رسانههای مختلف و فضای مجازی را به تریبونی تأثیرگذار و به دور از حاشیههای معمول تبدیل کرد. رضا ساکی که از کنشگران محیطزیست است و از نخستین لحظات حریق در فضای مجازی به اطلاعرسانی در این مورد پرداخته به همشهری میگوید: «اتفاق ارزشمندی که در این جریان شاهد بودیم اعتماد کوهنوردان و صخرهنوردان به رسانه است. این گروهها به اطلاعاتی که از افراد محلی دریافت و در رسانهها و فضای مجازی منتشر میشد، اعتماد کردند تا برخلاف رویه معمول این حوادث که معمولا جوی احساسی بهوجود میآورد، از تجمع بیهوده خودداری کنند تا افراد و گروههای زبده با کمترین خسارت و مؤثرترین روشها به اطفای حریق کمک کنند.» سوختن جنگل الیت مانند اغلب حوادث تلخ کشور رگههایی روشن در دل خود دارد که از چشم ساکی دور نمانده است: «جاده چالوس برای همه مردم کشور جادهای خاطرهانگیز است و پویشهای مردمی که در دل فضای مجازی و فضای رسانهای کشور برای نجات جنگلهای الیت شکل گرفته، باعث شده اهمیت جنگلهای هیرکانی برای مردم کشور مشخص شود. حضور گروههای صخرهنورد، کوهنورد و همیاران محیطزیست از شهرهای بانه، تبریز، اصفهان، کرج و دیگر شهرهای دور و نزدیک کشور در محل حریق، ابعاد ملی حادثه را نشان میدهد و به ما یادآوری میکند که برای حفظ این ثروت ملی باید راه و روشهای پیشگیرانه جدی و مؤثری داشته باشیم. با کمبارش شدن آسمان و انباشت برگ و لاشه درختان خشک در هیرکانی، شاید باز هم هیرکانی در معرض خطر آتشسوزی قرار بگیرد و ما اگر برای اطفای حریق در چنین مناطق صعبالعبوری آمادگی لازم را داشته باشیم حتما زودتر و با خسارتهای کمتر میتوانیم آن را نجات دهیم.»