• دو شنبه 26 آبان 1404
  • الإثْنَيْن 26 جمادی الاول 1447
  • 2025 Nov 17
سه شنبه 27 آبان 1404
کد مطلب : 267307
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pQkQ2
+
-

ارتباط علاءالدین با شعب شرکت نفت!

قصه محله ما
ارتباط علاءالدین با شعب شرکت نفت!

زهرا بلندی، روزنامه‌نگار

صدای کشدار «نفتی... نفت...» روزگاری بخشی از موسیقی کوچه‌های تهران بود؛ صدایی که امروز تنها در خاطره‌ها مانده است؛ قصه‌ای از دل تاریخ معاصر، از روزهایی که گرمای خانه و آشپزخانه با بخاری و چراغ‌های نفتی تأمین می‌شد. نصرالله حدادی، تهران‌شناس، درباره شروع قصه نفت در تهران می‌گوید: «تا دهه‌‌های ۲۰ و ۳۰، سوخت اصلی خانه‌ها چوب و زغال بود و مردم برای گرما کرسی می‌گذاشتند. 2شرکت بریتیش پترولیوم و پرس‌آذ نفت، نفت را در چلیک‌ها و بشکه‌های کوچک عرضه می‌کردند که بیشتر برای افروختن چوب به کار می‌آمد. تا سال ۱۳۳۲ شمسی و دوران دکتر مصدق، مصرف نفت عمومیت نداشت. چراغ‌های والور اروپایی در برخی خانه‌ها دیده می‌شد، اما رایج نبود. تنها در خانه‌های اعیان نمونه‌هایی از والورهای انگلیسی وجود داشت. مثلاً من فقط نمونه‌ای از آن را در خانه مهدوی‌ها در سه‌راه امین حضور دیده بودم.» او در ادامه درباره قضیه درخواست دکتر مصدق از میرمصطفی عالی‌نسب، برای ساخت چراغ‌هایی شبیه چراغ‌های خوراک‌پزی و والور تعریف می کند: «به درخواست شادروان دکتر مصدق، روانشاد میرمصطفی عالی‌نسب چراغ‌هایی شبیه والور ساخت تا ارزان‌تر و در دسترس عموم باشد و او هم این کار را به درستی انجام داد. از آن زمان چراغ‌های علاءالدین در خانه‌ها رواج یافت.» حدادی درباره شکل‌گیری شعب شرکت نفت در آن روزها می‌گوید: «تانکر حامل نفت به نزدیکی شعب می‌آمد و به وسیله شیلنگی که رابط مخصوصی داشت به تانکری که زیر شعبه بود وصل می‌شد، سپس با استفاده از تلمبه‌‌ای که در کف آنجا بود، نفت داخل بشکه‌های 220لیتری کشیده می‎‌شد و با ظروف مخصوص یک‌تا 10لیتری در اختیار مردم قرار می‌گرفت. قیمت هر لیتر حدود دو و نیم ریال بود. کارکنان با روپوش سورمه‌ای و آرم شرکت نفت شناخته می‌شدند. در دهه‌های‌ ۳۰ و ۴۰، نفت به بخشی جدانشدنی از زندگی تهرانی‌ها بدل شد؛ بخاری‌های نفتی، چراغ‌های علاءالدین و آبگرمکن‌ها در هر خانه‌ای حضور داشتند. بوی نفت و صف‌های طولانی بخشی از حافظه جمعی یک نسل شد.»
او با یادآوری تغییرات دهه‌ ۵۰ می‌گوید: «با اعتصاب کارکنان صنعت نفت در سال ۱۳۵۷ و کمبود سوخت، توزیع رسمی مختل شد. مدتی خرید نفت صفی بود و سپس نفت‌فروش‌های دوره‌گرد با گاری و پیت‌های ۲۰ لیتری وارد کوچه‌ها شدند و با صدای بلند فریاد می‌زدند: نفتی... نفت...  . اهالی با پیت‌های خالی به دنبالشان می‌دویدند اما از دهه‌ ۷۰ به بعد، با گازکشی سراسری، بساط نفت‌فروش‌های دوره‌گرد و مغازه‌های نفتی برچیده شد.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید