
زیستن در صلح، حق همه کودکان
درباره نشستی که برای صلحدوستی کودکان برگزار شد

فاطمه عسگرینیا | روزنامهنگار
شاید این روزها کلمه صلح و صلحدوستی یکی از دلچسبترین واژگانی باشد که برای آرامش روانی هم که شده به آن نیازمندیم. حقیقتش این است که ترویج صلح و صلحدوستی در جامعه محقق نمیشود مگر با آموزش الفبای آن از دوران کودکی. درواقع ما اگر میخواهیم دنیایی همراه با صلح و صلحدوستی داشته باشیم باید بچههایی دوستدار صلح را تربیت کنیم؛ موضوعی که دوستداران و حامیان حقوق کودک را در موزه صلح تهران گردهم جمع کرد تا در نشستی تحت عنوان «زندگی در صلح حق همه کودکان است» درباره چگونگی تحقق این مهم در زندگی بچهها با هم چانهزنی و راه و رسمش را ترسیم کنند؛ البته در حاشیه این نشست یک اتفاق خوب دیگر هم افتاد و آن افتتاح نمایشگاهی از آثار نقاشی بچههای خانه کودک ناصرخسرو و شوش با موضوع صلح بود؛ نقاشیهایی که با زبان کودکانه از آرزوی این بچهها برای زندگی در جهانی مملو از صلح و آرامش سخن میگفت.
زیر سقف صلح
قرارشان موزه صلح تهران بود؛ همه فعالان حقوق کودک و دغدغهمندان این حوزه؛ از هر جنس و سنی که پای آمدن به این مجموعه را داشتند. اکثرا با نشانهایی از صلح و صلحدوستی چه لباسهای سفیدی که بر تن داشتند و چه تاجهایی که با شاخههای زیتون درست کرده و برسر گذاشته بودند و البته لبخندی گرم که حکایت از مهربانیشان داشت. گرچه محفل، محفل بزرگان، ریشسفیدان و دغدغهمندان حوزه کودک بود، اما آنچه به این جمع شور و نشاط بخشیده بود، حضور گرم بچههایی بود که خیلی اوقات پاتوقشان همین موزه صلح است؛ موزهای که رج به رج دیوارهایش قصه مردمان سرزمینی را روایت میکند که از ازل دوستدار صلح بودهاند و پرچم صلحدوستیشان در دنیا بالاست.
بحث و گفتوگویشان از جنگ 12روزه و تأثیر آن روی بچهها آغاز شد؛ از ترسها و استرسهایی که به جانشان افتاد و از اختلالهایی که گریبان خیلی از آنها را گرفت و روند زندگیشان را مختل کرد. بهگفته شیوا دولتآبادی، پیشکسوت فعال حوزه کودک در طول جنگ 12روزه تمام ابعاد زندگی کودکان به نوعی تحتتأثیر جنگ قرار داشت؛ از خوابشان گرفته تا بازیهای کودکانه، از تغذیه و ورزششان گرفته تا مراقبتهای منظم پزشکی. او که مویی در حوزه کودک و نوجوان سپید کرده، معتقد است نخستین چیزی که هر بشر برای زندگی لازم دارد داشتن یک محیط امن و بهدور از هر جنگی است و این زندگی حق تمام بچههای دنیاست؛ هر چند این روزها زیادهخواهی برخی کشورها این حق را از کودکان گرفته است: «ما چارهای نداریم جز آموزش بچههایمان در این شرایط. آموزش همدلی و جرأتورزی، ترغیب آنها به ارتباطهای گروهی، گفتوگو با بچهها درباره احساسهایی که تجربه میکنند و آموختن هنر ورزش و پیادهروی که ارمغانش آرامش برای بچهها خواهد بود.»
آموزش صلحدوستی با کتاب
یکی از نکات قابلتوجهی که در این نشست توصیه شد برای پرورش بچههای صلحدوست به آن توجه شود، تهیه کتابهایی با موضوع صلح و صلحدوستی برای آنها بود؛ کتابهایی که فرحناز عطاریان معرفی و تأکید کرد تقویت روحیه صلحدوستی در بچهها باید با زبان قصه و تصویر باشد و این نمیشود مگر با کتابهایی که بهسادگی این مفاهیم را به بچهها آموزش میدهند؛ البته کتابهایی که او معرفی کرد تنها مورد پسند بچههای جمع قرار نگرفت و توضیحات این نویسنده حوزه کتاب درباره آن، حتی بزرگترها را هم ترغیب به خواندن این کتابها کرد که ازجمله آن میتوان به کتاب «دشمن» نوشته دیویدکالی اشاره کرد.
تقویت صلحدوستی در جامعه امروز
لایههای پنهان تأثیر جنگ 12روزه بر کودکان هم محور حرفهای شهرام اقبالزاده، نویسنده، مترجم و منتقد ادبیات کودکان و نوجوانان را تشکیل میداد. از نگاه او، کودکان متضررترین قشر در زمان جنگها هستند؛ بهخصوص بچههای قشر فرودست جامعه مخصوصا کودکان کار: «در زمان جنگ 12روزه ناامنترین شرایط پیشروی بچههای دستفروش و کودکان کاری بود که در تهران خالی از جمعیت، همه ابعاد زندگیشان تحتتأثیر قرار گرفته بود.» او در ادامه با تأکید بر اینکه ما نیازمند تقویت روحیه صلحدوستی در جامعه هستیم، انتقادهایی هم از برخی نگاهها به ایثارگران جامعه کرد و گفت: انتشار برخی مطالب علیه فرزندان ایثارگران و شهدا در فضای مجازی جامعه را دوقطبی کرده است؛ بهطوری که امروز برخی از فرزندان شهید یا ایثارگر ما بهخاطر قضاوتهای ناعادلانه، هویت خود را پنهان میکنند و از بیان این موضوع که فرزند شهید یا ایثارگر هستند، هراس دارند.
جامعه آرام، خانوادهای صلحدوست
اما واقعا آموزش صلحدوستی در بین کودکان و نوجوانان وظیفه کیست؟ خانواده یا جامعه؟ این سؤالی بود که مهتاب حاجیمحمدی، دبیر گروه صلح و کودک انجمن علمی مطالعات صلح ایران درباره آن نظر داد: «یک جامعه صلحطلب میتواند خانوادهها را برای تربیت کودکان صلحجو آماده کند؛ یعنی باید شرایط زندگی مردم در جامعه بهگونهای باشد که خانوادهها از آسیبهایی چون طلاق، خشونت، کودکهمسری، اعتیاد و... بهدور باشند و تمرکز خود را بر تربیت کودکانی صلحدوست بگذارند. نمیتوان از خانوادهای که درگیر مشکلات اجتماعی بسیار است و دائم کودک را در معرض جدلها و کشمکشهای خانوادگی قرار میدهد انتظار تربیت کودکی صلحدوست را داشت.
حواسمان به آینده باشد
پوریا عالمی هم که در کودکی تجربه جنگ 8ساله را داشت و خوب زبان بچههای جنگزده و زندگی در شرایط جنگی را میدانست، توصیه کرد در زمان جنگها از ایدهپردازی برای زندگی بعد از جنگ بچهها نباید غافل شد. او که البته از مدافعان ترویج صلحدوستی در دنیاست، معتقد است بخواهیم یا نخواهیم کشورهایی هستند که بهخاطر زیادهخواهی دنیا را گرفتار جنگهایی طولانی میکنند و خیلی از دولتها در زمان جنگ از عاقبتاندیشی برای آینده بچههای سرزمینشان غافل میشوند؛ موضوعی که ما در جنگ 8ساله تجربه کردیم و نباید اجازه دهیم دوباره برای نسل بعد از ما تکرار شود.