• یکشنبه 6 مهر 1404
  • الأحَد 5 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Sep 28
شنبه 5 مهر 1404
کد مطلب : 263861
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/D91Py
+
-

سوء مدیریت، همین!

حکایت‌پلاس
سوء مدیریت، همین!

سید سروش طباطبایی پور| روزنامه‌نگار

سال‌های پیش و در دوره دانشجویی، در آن روزهایی که نه از گوشی‌های هوشمند تلفن همراه خبری بود و نه از اینترنت، یکی از دلخوشی‌هایم این بود که هرازگاهی، سری به سینما عصر جدید بزنم و روحم را با دیدن فیلم‌های رنگارنگ و خاص جلا دهم؛ سینمایی که تلاش می‌کرد فیلم‌های روز دنیا را با تأخیری اندک، روی پرده‌ نقره‌ای‌اش پخش کند و میزبان دانشجویان و علاقه‌مندان به حوزه فرهنگ و هنر باشد. حساسیت روی انتخاب فیلم‌ها، به‌گونه‌ای بود که حتی اگر سینما عصر جدید، فیلم‌های ضعیف جهان را هم اکران می‌کرد، مشتریانش کلی آسمان و ریسمان فلسفی می‌بافتند که این فیلم، حتما بی‌محتوا نیست و این چهارپایه سبزی که با یک پایه شکسته در صحنه آغازین فیلم به تصویر کشیده شد، حتما مفهومی عمیق در دل دارد و منظور نویسنده و کارگردان آن است که یکی از پایه‌های اصلی محیط‌زیست و طبیعت، این روزها شکسته و چه می‌دانم؛ باید به طبیعت احترام گذاشت! و خلاصه جماعت دانشجو باورشان نمی‌شد فیلم الکی و پلکی در این سینما که از سال 1320خورشیدی در تهران درخشیده، اکران شود.
تا اینکه پای اینترنت و وسایل ارتباطی به زندگی آدم‌‌ها باز شد و بهترین فیلم‌های روز جهان، حتی قبل از اکران رسمی، در فضای مجازی منتشر می‌شد و فضای دلنشین و گروهی سینماهایی مثل سینما عصر جدید کم‌رنگ‌تر شد و خلاصه همان شد که نباید می‌شد: بی‌رونقی سالن‌های سینما! روزهای سیاه کرونا و فیلم‌های صد من یک غاز گیشه‌پسند و هزار دلیل دیگر نیز کار را خراب‌تر کرد؛ تا جایی که سینمای طلایی دوران دانشجویی من، به‌جای پرده معرفی فیلم‌های اکران شده روز، پرده‌ای زرد با نوشته‌ای سیاه روی سردرش نصب کرد: این ملک به....!
باورکردنی نبود؛ اما دیروز باورم شد. به بهانه تماشای نمایشی از سجاد افشاریان، «نشان» مرا خیابان به خیابان و کوچه به کوچه به سالن نمایش «لبخند» کشاند و به همسایگی سینمای باشکوه عصر طلایی دوران زندگی‌ام رسیدم. شگفت‌زده شده بودم؛ دم در ورودی سینما
عصر جدید من، تنها چند گربه ملوس پرسه می‌زدند و درست دیوار به دیوار سینما، عاشقان فرهنگ و هنر لبخند‌زنان، منتظر ورود به مجموعه سالن‌های نمایش لبخند بودند. نمی‌توانستم حال و روز سینما را ببینم و سریع، وارد مجموعه شدم؛ اما آنقدر جمعیت زیاد بود که ترجیح دادم به‌جای انتظار در سالن انتظار طبقه منفی 2، دوباره به پیاده‌رو روبه‌روی مجموعه لبخند بروم تا نفسم نگیرد؛ اما انگار دیدن حال و روز سینما عصر جدید، نفسگیرتر بود. نمی‌دانستم توجیه بی‌رونقی صاحبان سینمای
عصرجدید را در این روزها باور کنم یا این همه جمعیتی که برای سیراب‌شدن از فرهنگ و هنر این سرزمین، به مجموعه‌ سالن‌های طبقاتی لبخند سرازیر شده بودند. اگر روزگار بی‌رونقی فرهنگ است، پس این همه علاقه‌مند اینجا چه می‌کنند‌ و اگر همچنان علاقه‌مندان به نمایش و سینما نفس می‌کشند پس چرا سینما عصر جدید تعطیل است! تنها پاسخ، انگار سوء مدیریت است؛ همین!‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید