
یادداشتهایی از خانه مردگان
رنحهای زندانی محکوم به مرگ

فئودور داستایفسکی، یکی از بزرگترین نویسندگان قرن نوزدهم روسیه، در پی اتهامی سیاسی، 4سال را در یک اردوگاه کار اجباری در سیبری گذراند؛ تجربه وحشتناکی که بعدها به نوشتن یادداشتهایی از خانه مردگان، یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک انجامید. این رمان آمیزهای است از وقایع، بحثهای فلسفی و تجربه رنجهای روانی که با ظرافتی بینظیر از چشمانداز یک زندانی محکوم به مرگ روایت میشود.
بسیاری بر این باورند که رمان کوتاه فئودور داستایفسکی، «یادداشتهایی از خانه مردگان» سرآغاز دوره ادبیات نوگراست. بدون شک آثار نیچه، تئوریهای اختلالات روانی فروید، «مسخ» کافکا، «هرتزوگ» سال بلو، «شکایت پورتنوی» فیلیپ راث و شاید حتی فیلم «رانندهتاکسی» مارتین اسکورسیزی و نیمی از فیلمهای وودی آلن در نبود این رمان نیرومند، دشوار، تکاندهنده و در عین حال خواندنی و تأثیرگذار داستایفسکی معنای امروز خود را نمیداشت؛ اعترافنامهای که از تخیل هملتی مدرن سرچشمه میگیرد که در محلههای سنپترزبورگ روزگار میگذراند.
پلیسمخفی روسیه فئودور داستایفسکی را در سال ۱۸۴۹ در پی اتهامی سیاسی دستگیر کرد. دادگاه نظامی ابتدا حکم به اعدام او و همفکرانش داد، ولی پس از آن، این حکم را تقلیل بخشید و او را به 4سال زندان در اردوگاههای وحشتناک کار اجباری در سیبری محکوم کرد؛ 4سالی که تجربیات مخوف و ترسناکش مایه نگارش یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک «یاداشتهایی از خانه مردگان» شد که بهاعتقاد برخی از منتقدان مهمترین اثر اوست؛ روایتی که طنین رسایش چون پژواکی جاودان در تاریخ ادبیات و اندیشه تکرار میشود؛ رمانی که اعلام حضور قاطع یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات بوده و هست.
سعیده رامز این رمان 408صفحهای را از روسی به فارسی برگردانده و نشر نو کتاب را به چاپ هفتم رسانده و در میان مخاطبان فارسیزبان با استقبال مواجه شده است.