
علت انتخاب برای اسکار
بررسی فیلم«علت مرگ؛ نامعلوم» نماینده سینمای ایران در اسکار توسط مسعود فراستی

گروه 24
بخشی از برنامه این هفته کات مسعود فراستی به بررسی فیلم« علت مرگ؛ نامعلوم»به کارگردانی علی زرنگار اختصاص داشت که بهتازگی بهعنوان نماینده ایران در آکادمی اسکار و شرکت در بخش فیلمهای غیرانگلیسیزبان انتخاب شده است.
از مدتها پیش اسم 5فیلم «پیرپسر» اکتای براهنی، «زن و بچه» به کارگردانی سعید روستایی، «رها» ساخته حسام فرهمند، «زیبا صدایم کن» از رسول صدرعاملی و «علت مرگ؛ نامعلوم» نخستین تجربه کارگردانی علی زرنگار بهعنوان کاندیداهای معرفی به اسکار شنیده میشد.
تمام گمانهزنیها هم از انتخاب«پیرپسر» یا«زن و بچه» حکایت داشت که اولی بسیار مورد توجه قرار گرفته بود و دومی هم نمایشش در جشنواره کن تحسینهایی را بهدنبال داشت، اما در همین حال یکباره « علت مرگ؛ نامعلوم» بهعنوان نماینده ایران در اسکار معرفی شد.
در برنامه این هفته کات مسعود فراستی درباره این فیلم و انتخابش صحبت کرده است:
کسانی که گفتهاند «علت مرگ؛ نامعلوم» تصویر زشتی از ایران نمایش میدهد و نباید در اسکار حضور داشته باشد، حتما طرفدار
«پیرپسر» هستند؛ درحالیکه هیچ فیلمی نمیتواند تصویر زشتتری از ایران نسبت به « پیرپسر»
نمایش دهد.
من علیالقاعده از این طیف فیلمها خوشم نمیآید؛ چون یا اگزوتیک میشوند یا بیسروسامان، اما «علت مرگ؛ نامعلوم» نه اگزوتیک است و نه بیسروسامان؛ اصلا فیلم بدی نیست. با اینکه دقایق اول کلافهکننده است و فکر میکردم با یک ماشین و 6تا آدم چه کار میخواهد بکند، اما به آدمهایش رسید، اصلا اگزوتیک نشد و شخصیتپردازی کرد. بازی بسیار درخشان بانیپال شومون، بازیگر خوب تئاتر را هم باید اضافه کنیم که واقعا شخصیتسازی کرد. بهنظرم مسئله پول و آدمها خیلی خوب درآمد. فیلمساز توانست وضعیت فقر یا احتیاج را در این آدمها نشان دهد. یکی دوستش در آستانه اعدام بود و باید پول میداد، دیگری زنش مریضی بد داشت و حالا هم یک پول هنگفت از آسمان نازل شده است.
اولین ضعف فیلم همان آدمی است که میمیرد؛ چون قبل از اینکه بمیرد هیچچیزی از او ندیدیم. علت مرگش هم نامعلوم است. باید کمی او را میشناختیم. اینطوری فقط یک مجسمه است که یک صندلی را اشغال کرده است. اگر او را میشناختیم یک نسبتی با او پیدا میکردیم. انتهای فیلم هم خراب است. همسر مرد مرده را میبینیم که منتظرش است و بلوچ است. یک بلوچ این همه پول از کجا آورده است؟ این آدم چه کاره بوده است؟ اگر میخواسته به تماشاگر شوک وارد و یکدفعه او را با یک مرگ روبهرو کند، اصلا این اتفاق نمیافتد؛ فقط یک تعلیق نرم و کوچک است.
وجه مشترک همه آدمهای فیلم، چه آنها که تیپ هستند و چه بقیه که شخصیتند، این است که در مخمصه بیپولیاند و نیاز مبرم به پول دارند. خود همین تم میتواند فیلم را خراب کند، اما کارگردان درست از پس این کار برمیآید و این موضع ما را نسبت به شخصیتها خراب نمیکند. ما برای شخصیتها دلسوزی و ترحم نداریم، ولی همدردی میکنیم. فیلم شخصیتهایش را ابدا به لجن نمیکشد و حد نگه میدارد. راننده خوب است و زنی که ناشنواست و نمیتواند حرف بزند، قابل تحمل است. بهعنوان کار اول و کار در بیابان و در یک ماشین کار خوبی است. چند دقیقه اول یاد فیلم بد «بنشیهای اینشرین» افتادم، ولی خیلی از آن سر بود. هیچجا به دام اگزوتیسم نمیافتد؛ درحالیکه کاملا مستعد آن است؛ کارگردانی دارد، بازیگیری دارد و بهنظرم با تمام ضعفهایش فیلم قابلدفاعی است.