
نیم قرن امانتداری

در کوچهپسکوچههای قدیمی شیراز، مغازهای هست که بوی پارچههای تازه و خاطرههای کهنه را با هم نفس میکشد. پشت ویترین سادهاش، کتوشلواری خاکستری آویزان است؛ نه برای فروش، نه برای نمایش مد، بلکه بهعنوان سندی زنده از وفاداری و اخلاق. 50سال پیش، مشتریای ناشناس پارچه این کت و شلوار را به خیاط سپرد برای دوخت و دیگر بازنگشت.
خیاط هم در این 50سال هرگز فکر فروش یا استفاده از آن را بهخود راه نداد. تنها روی کاغذی با خط ساده نوشته است: «یادگار 50سال امانتداری»؛ یادآور عهدی که زمان، فراموشاش نکرده و غبار، ارزشاش را کم نکرده است. برای او، این لباس دیگر فقط پارچه و دوخت نیست؛ روایت احترام به اعتماد است؛ یادگار روزگاری که قول، پشتوانهاش نه سند و امضا که دل و مردانگی بود. چند روز پیش، فیلمی کوتاه از این خیاطی و این کت و شلوار امانتی در فضای مجازی دستبهدست شد و هزاران بازدید و واکنش را در پی داشت. کاربران، این صحنه را نماد نایاب صداقت و پایبندی به قول دانستند و با تحسین به اشتراک گذاشتند. این کتوشلوار خاکستری، شاید هرگز دوباره صاحبش را نبیند، اما داستانش هر روز به گوش رهگذران و حالا میلیونها کاربر اینترنت میرسد؛ یادآور اینکه در دنیای شتابزده امروز، هنوز جایی برای امانتداری خالصانه باقی مانده است.